سهم ایران از دگرگونی سیاسی و اقتصادی عراق چیست؟
بغداد نو و یک حامی مغبون
محبوبه ولی
تابستان 2004، وقتی مقتدی صدر و حامیانش در نجف محاصره شدند، رهبر انقلاب برای حفظ جان او به آیتالله سیستانی نامه نوشت. در آن نامه آمده بود: «اتفاقی که میافتد برای شیعه بسیار بد خواهد شد. اگر آقایان مراجع در اینجا و اینجانب اقدامی نمیکنیم به خاطر شماست؛ نمیخواهیم موضعی اتخاذ شود که احتمالاً مخالف موضع شما باشد؛ اما به نظر میرسد که لازم است شما تشر محکمی به دولت عراق بزنید. اگر خدای ناکرده این مجموعه را در آنجا بکشند و خون سید مقتدی در آنجا ریخته شود، مردم عراق و شیعه خواهند گفت: "علما نشستند و تماشا کردند و اینها را کشتند." حتماً باید کاری صورت بگیرد.»
مقتدی صدر از آن مهلکه جان به در بُرد و بیش از پیش به وزنهای در صحنه سیاسی عراق تبدیل شد. همواره مورد حمایت ایران بود؛ حتی اگر مواضعی متفاوت در پیش میگرفت؛ تا جایی که ایالات متحده و متحدانش ایران را به دادن آموزش، پول و اسلحه به گروه مقتدی صدر متهم کردند. ایران او را ضامن داشتن همسایهای امن میدانست.
سه سال بعد از بحران نجف اما مقتدی صدر گفت که «با اهداف «سیاسی و نظامی» دولت ایران در عراق موافق نیست و ایران باید به این دخالتها پایان دهد.» جسته و گریخته ساز ناکوک زدن مقتدی صدر برای ایران به گوش میرسید، با این حال ایران برای حفظ موقعیت خود و اتحاد شیعی در عراق، کجدار و مریز با او مدارا میکرد.
سه سال پیش وقتی مقتدیصدر در مراسم شام غریبان بیت رهبر انقلاب حاضر شد، روزنامه رسمی دولت نوشت: «حضور مقتدی صدر در بیت رهبری، نشان میدهد که رفتار آتی او هر چه باشد، قطعاً معتدلتر و ثباتآفرین خواهد بود که سطح آن فعلاً مشخص نیست. همچنین نشان میدهد، میخواهد در موقعیت میانگین رفتاری گروههای شیعی، بازی کند که در گذشته در منتهیالیه بود و به جوانب دیگر نزدیک میشد .... این فرآیند اگر ادامه یابد، نیز میتواند دغدغه مرجعیت نجف را لحاظ کند که «عراق باثبات» را آرزو دارد.» حالا اما اردوکشیهای خیابانی همان مقتدی صدر، آرزوی «عراق باثبات» را به چالش کشیده است!
اشارات معنادار به ایران
عراق را برای سالهای متمادی با صدام به یاد میآوریم. او در فاصله سالهای 1979 تا 2003 رئیسجمهور عراق بود. پس از او بغداد شاهد چکمههای آمریکایی بود و مدام در تلاش برای دستیابی به یک دولت مقتدر، متمرکز و همگرایی گروههای سیاسی متکثر. ایران نیز در این میانه، پیوسته به دنبال ایفای نقش در این تحولات بود؛ برای ایفای این نقش ابزارهای متعددی در دست داشت، از امتیاز همسایگی گرفته تا علقههای مشترک دینی و مذهبی. نتیجه آن تلاش در ابعاد متعددی چون حشدالشعبی و روابط نزدیک فرماندهان نظامی ایران و عراق خود را نشان داد.
در حالی که ایران کماکان برای فروش نفت خود لای منگنه است و جنگ روسیه و اوکراین جهان را تشنه انرژی نگه داشته است، عراق نیز میرود تا به جرگه رقبای نفتی ایران بپیوندد
ایران کوشیده است تا جریانهای شیعی عراق را که بسیار هم قدرتمند هستند به سیاستهای خود نزدیک کرده و آنها را حول محور این سیاستها گرد آورد. این روزها اما هواداران یکی از متنفذترین این گروهها، به پارلمان و منطقه سبز بغداد هجوم برده و شعارهای ضد ایرانی سر میدهند.
او با چارچوب هماهنگی شیعیان عراق سر ناسازگاری گذاشته است. وقتی چند هفته پیش نمایندگان منتسب به جریان وی از پارلمان استعفا کردند، او گفت: «برای نخستین بار میگویم که جمهوری اسلامی ایران این بار هیچ گونه فشاری بر هیچ یک از گروههای شیعی اعمال نکرد و آن چه شایعه شده که دلیل انصراف ما تهدید ایران بوده نیز دروغ و عاری از صحت است.»
مقتدی صدر ادامه داد: «با این حال آن چه ممکن است برخی آنها را «بازوهای ایران» بنامند، تخلفات سیاسی علیه نهاد قضایی عراق انجام میدهند و در تلاش هستند تا آن را به نفع خود گردانند؛ آنها همچنین تلاش میکنند تا علیه جریانهای سیاسی دیگر چه مستقل و چه غیر شیعه، اعمال فشار کنند به ویژه اینکه جلسه فردا نزدیک است.»
اشارات او به «ایران» معنادار هستند. نکته قابل تامل دیگر این است که جریان مقتدی صدر اقلیتی کمتوان در عراق نیست؛ او نه تنها به واسطه خانوادهاش پشتوانه محکمی در تاریخ سیاسی و مبارزاتی عراق دارد، خود نیز بسیار صاحب نفوذ و تاثیرگذار است؛ به ویژه در میان شیعیان عراق. گروههای بزرگ و مهمی چون کردها نیز با او همراه هستند.
وزن سیاسی و کاریزمای اجتماعی او به حدی است که دیروز ادارات و نهادهای رسمی عراق را به تعطیلی کشاند. ابراهیم الجابری، مدیر دفتر مقتدی صدر هم دیروز اعلام کرد که تحصن حامیان این جریان در پارلمان نامحدود است و تا زمانی که گروههای فاسد از قدرت برکنار شوند، همچنان ادامه خواهد داشت.
او درباره مذاکره با «چارچوب هماهنگی شیعیان» نیز این سوال را مطرح کرده که «آیا چارچوب در داخل عراق است یا خارج از آن؟»
برخی معتقدند که این پرسش او، اشاره مستقیم به ایران دارد و این سوال را مطرح میکنند که صدر، روحانی و سیاستمدار پرنفوذ شیعه که همواره نیز مورد حمایت ایران بوده، حال عَلَم رویارویی با ایران به سودای صدرنشینی در قدرت را برداشته است؟
برخی این سوال را مطرح میکنند که مقتدی صدر، روحانی و سیاستمدار پرنفوذ شیعه که همواره نیز مورد حمایت ایران بوده، حال عَلَم رویارویی با ایران به سودای صدرنشینی در قدرت را برداشته است؟
یک رقیب نفتی تازه
در این صورت موقعیت ایران در عراق چگونه خواهد شد؟ ایران سالها برای راهیابی به عراق، پول و امکانات نظامی صرف کرده است تا عراق را برای جولان آمریکاییها خالی نگذارد؛ حتی سردار سلیمانی را نیز در عراق از دست داده است. حال اما اگر عراق دست به تغییر ترکیب سیاسی خود بزند، ایران با چالش سختی مواجه خواهد شد.
به ویژه که این بازآفرینی صرفا در حوزه سیاسی نیست و اقتصاد را نیز شامل میشود. در حالی که ایران کماکان برای فروش نفت خود لای منگنه است و جنگ روسیه و اوکراین جهان را تشنه انرژی نگه داشته است، عراق نیز میرود تا به جرگه رقبای نفتی ایران بپیوندد. دیروز خبرگزاری دولتی عراق به نقل از «سومو»، شرکت بازاریابی نفت عراق، ضمن تایید تلاش برای افزایش صادرات نفت به میزان دو میلیون بشکه در روز، اعلام کرد که این کشور طی یک ماه گذشته به بالاترین درآمد نفتی تاریخ خود دست یافته است!
محمد سعدون، از مدیران ارشد «سومو» درآمد نفتی ماه ژوئن را 11 میلیارد و 350 میلیون دلار اعلام کرده و افزوده: «میزان صادرات نفت دولت فدرال عراق در ماه گذشته 3 میلیون و 400 هزار بشکه در روز بوده است و میزان صادرات از اقلیم کردستان طی همین مدت 400 هزار بشکه در روز برآورد شده است.»
یادداشت تفاهم اخیر عراق و عربستان، آن هم برای اولین بار به منظور اتصال شبکههای برق دو کشور، شاهدی دیگر از این تغییرات است؛ آن هم در حالی که عراق مدتها در برابر فشار آمریکا و کشورهای عربی منطقه برای کاهش وابستگی خود به واردات انرژی از ایران مقاومت کرده بود اما به نظر میرسد نهایتا این مقاومت را شکسته است.
حتی برخی منابع خبری از تدارک مقدمات عضویت عراق در شورای همکاری خلیج فارس نیز خبر میدهند؛ شورایی که اساسا شکلگیریاش بر پایه خصومت با ایران بوده است.
عربستان و متحدانش در این خصوص نیز سالهاست تلاش میکنند و عراق هر بار مخالفت کرده است. گذشته از اینکه این عضویت اتفاق بیافتد یا نه، عربستان به دنبال توسعه روابط خود با عراق است که قطعا بیش از ابعاد اقتصادی، اهداف سیاسی را مد نظر دارد.
تمامی اینها از جوانب متعدد برای ایران چالشبرانگیز است و باید منتظر آینده ماند و دید که آیا منطقه به زودی شاهد عراقی نو خواهد بود یا نه و دیگر اینکه جای پای ایران در این عراق نو سست خواهد شد یا اینکه سیاست راهی پیش پای این چالش خواهد گذاشت.
دیدگاه تان را بنویسید