سعید شریعتی:
دولت سایه در ایران ساختار حقوقی و سیاسی ندارد
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران درباره دیدارهای حسن روحانی با ناطق نوری، باهنر و خاتمی گفت: این دیدارها جنبه سیاسی ندارد و با توجه به اینکه گفته میشود این دیدار به منظور تشکیل دولت سایه است اما به دلیل اینکه دولت سایه در ایران ساختار حقوقی و سیاسی ندارد، بی معناست.سعید شریعتی در گفتوگو با ایلنا، درباره دیدارهای اخیر روحانی با چهرههای اصلاحطلب و اصولگرا و اینکه آیا این دیدارها به معنای کار تشکیلاتی است یا صرفا به عنوان یک دیدار عمومی مطرح میشود، گفت: اگر دیداری انجام گرفته باشد بعید است که جنبه سیاسی داشته باشد. بیشتر این دیدارها از باب مشورت و همفکری است و به معنای کنش یا حرکت سیاسی نخواهد بود. آقای روحانی در سیاست ایران چهره بانفوذی هستند هشت سال رئیسجمهور کشور بوده و همیشه جز چهرههای برجسته جریان اصولگرا شناخته میشوند. طبیعی است که به عنوان یک عنصر سیاسی مطرح با چهرهها و شخصیتهای سیاسی دیگر مشورت و گفتوگو کنند. وی افزود: اگر دیداری صورت گرفته در همین چارچوب قابل ارزیابی است. آقای روحانی تا قبل از دوره ریاست جمهوری، عضو شورای مرکزی و هیئت داوری جامعه روحانیت مبارز بود و بسیاری از همفکران ایشان در حزب اعتدال و توسعه حضور داشتند و اگر قرار است کار تشکیلاتی انجام دهند باید نسبتشان را با تشکیلات جامعه روحانیت مبازر و حزب اعتدال و توسعه مشخص کنند. فعالیت سیاسی یک فعالیت جمعی و تشکیلاتی است و اگر قرار است فردی کاری انجام دهند، به صورت فکری و مشورت است. اگر بنا باشد که آقای روحانی به کار تشکیلاتی ورود کند باید با جریانهایی که قبلا با آن مرتبط بوده فعال شود یا تشکیلات جدید را برپا کند. عضو شورای مرکزی حزب اتحاد درباره احتمال تشکیل دولت سایه هم گفت: واژه دولت سایه در ساختار سیاسی ایران خیلی بیمعناست چون دولت سایه در فرهنگ و نظام سیاسی پارلمانی شبیه انگلستان و کشورهایی که از آن الگو تبعیت میکنند، معنا خواهد داشت. در آنجا پارلمان و مجلس مرکز اصلی سیاست هستند. دبیرکل حزب اکثریت منتخب پارلمان، رئیس دولت یا نخست وزیر شده و از اعضای پارلمان نیز دولت خود را تشکیل میهد. حزب اقلیت در مجلس هم رسما دولت در سایه را تشکیل میدهد و دارای اختیارات، امکانات و بودجه است. متناظر با هر وزیری یک وزیر سایه هم در پارلمان وجود دارد که مسئول نظارت، بررسی و ارزیابی آن وزارتخانه است که ما اصلا چنین چیزی در ساختار حقوقی و سیاسی کشورمان نداریم. وی افرود: البته به تبع علاقهمندی احزاب و گروههای سیاسی یا گستره فعالیتشان، ارکان و اجزای دولت را رصد کرده و مورد بررسی و ارزیابی، نقد و تحلیل قرار میدهند اما منشا اثری ندارد. در دولت سایه، تصمیمات آنان به پارلمان میآید و میتواند منجر به اقداماتی مانند استیضاح دولت نخستوزیر یا وزرا شود اما در ایران احزابی مانند کارگزاران سازندگی یا اتحاد ملت بیایم دولت سایه تشکیل دهیم و هر وزارتخانهای را تحلیل کنیم، در آخر میخواهیم یک بیانیه بدهیم. تحلیل از ساختار تصمیمگیری کشور معنی ندارد مگر، در افکار عمومی اطلاعرسانی و آگاهیرسانی انجام شود. شریعتی ادامه داد: آقای روحانی یا هر شخص دیگری از همکاران، دوستان، نزدیکان یا همفکرانشان میتوانند رصد، ارزیابی و نقد کنند حالا میتوانند آن را به مردم، رهبری و حتی خود دولت و رئیس جمهور منعکس کنند اما همه این تحلیلها و ارزیابیها سیاسی است و منشا اثر نیست. شریعتی درباره اینکه این رفتارها میتواند در آینده به عنوان یک کنشگری سیاسی مطرح شود، گفت: حتما میتواند به این شکل باشد. اگر شخصیتهایی مثل آقای روحانی که از نیروهای سیاسی زبده و با اطلاع از فرآیندهای سیاسی و اجتماعی کشور هستند به میدان بیایند، نیروهای همفکر خودشان را سازماندهی کرده و کار تشکیلاتی انجام دهند، منشا اثر است. کشور ما واقعا به چنین فعالیتها و کارهای سازمانیافتهای در افکار عمومی نیار دارد.
دیدگاه تان را بنویسید