این روزها مجمع تشخیص مصلحت نظام مشغول چه کاری است؟
سکوت عجیب یک نهاد بالادستی
نفیسه زارع کهن
یک ماهی مانده به ششمین سالروز درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی و این در حالی است که نهادی که روزی وی ریاست آن را برعهده داشت حالا چنان بیسر و صدا و به حاشیه رفته است که نگرانی صاحبنظران عرصه سیاست و حتی رسانهها را برانگیخته، تا جایی که جمله سؤالی «از مجمع تشخیص مصلحت نظام چه خبر؟» به تکه کلام چند وقت اخیر آنها تبدیل شده است.
نهاد بالادستی که سی و چهار سال قبل و به دستور امام خمینی برای حل اختلافات مجلس و شورای نگهبان شکل گرفت و بعدها عهدهدار تدوین سیاستهای کلی نظام و دادن مشورت به رهبری شد؛ حالا حتی به سختی سطری از خروجی خبرگزاریها را به خود اختصاص داده است.
پس از آیتالله سیدعلی خامنهای؛ آیتالله هاشمی رفسنجانی بیستوهفت سال ریاست این مجمع را برعهده داشت و نقش پررنگی در تدوین و اصلاح بسیاری از سیاستهای نظام ایفا کرد. با درگذشت ناگهانی وی محمدعلی موحدی کرمانی، رئیس موقت مجمع شد و سپس محمود هاشمی شاهرودی جایگزین وی شد؛ هرچند که دست سرنوشت به وی مجال نداد و تنها کمتر از دو سال توانست بر صندلی ریاست مجمع بنشیند. با درگذشت او در اواخر سال 97، حکم ریاست به نام صادق لاریجانی صادر شد. چنین است که تغییراتی که طی 5 سال گذشته بر مجمع رفته است را نمیتوان تنها به روسای آن و نام آنها اختصاص داد که به نظر مشی و روش مجمع نیز دستخوش تغییر قرار گرفته است.اگر روزی ریاست آن نقش پررنگی در تغییر و اصلاح برخی مصوبات مجلس داشت و نظراتش مبصرانه چراغ راه برخی سیاستگذاریهای حکومتی میشد، حالا به نظر در سکوت نظارهگر برخی تصمیمات است و چهبسا تأییدکننده آنها هم باشد.
همین روند هم بود شاید که موجب شد حسن روحانی، رئیس دو دولت یازدهم و دوازدهم، علاقهای به حضور در این جلسات نداشته باشد و غیبتهای او در جلسات مجمع تشخیص انتقادات بسیاری را برانگیخته بود و او هرچه کرد نتوانست اعضای مجمع تشخیص را به ضرورت موافقت با پذیرش FATF راضی کند.بسیاری از سیاستورزان اما این نوع فعالیت و عملکرد مجمع تشخیص مصلحت نظام را معلول ترکیب اعضای آن میدانند و حتی حضور برخی افراد در آن و غیبت برخی دیگر را در این روند مؤثر تلقی میکنند؛ که اگر احمدینژاد با رفتارهای آوانگارد و خارج از نظام خود هنوز در این مجمع جای دارد؛ حالا در کنار جای خالی سیدمحمد خاتمی، جای خالی حسن روحانی برای حضور در این نهاد بسیار خودنمایی میکند. چه اگر قرار است صلاح نظام تشخیص داده شود میان روسای جمهور پیشین نهتنها تفاوتی نباید باشد که بهتر است از تجربه همه آنها بهره برد. همین هم هست لابد که اکنون هم ابراهیم رئیسی در این جلسات شرکت میکند و تنها نام این دو رئیس دولت در میانه خالی است.
نگاهی به پرونده عملکرد فعلی مجمع
آن گونه که خبر آنلاین نوشته فروردین ماه سال گذشته بود که محسن رضایی، دبیر سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام با تأکید رئیس کنونی مجمع (آیتالله آملی لاریجانی) دستور کار پنجگانهای را برای بررسی راههای سرعت بخشیدن به مبارزه با کرونا و تحقق شعار جهش تولید ابلاغ کرد و سپس در تیرماه امسال بر لزوم اقدام فوری دولت مستقر و دولت آینده برای رفع مشکلات معیشتی مردم به ویژه قشرهای ضعیف و محروم تأکید کرد.
همچنین بر اساس صورتجلسات منتشرشده در پایگاه اطلاعرسانی مجمع تشخیص مصلحت نظام در یک سال اخیر در جلسات مجمع موضوعاتی مانند «سیاستهای کلی تأمین اجتماعی»، رسیدگی به لایحه «موافقتنامه انتقال محکومین بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت فدراسیون روسیه»، بررسی لایحه «ایجاد مناطق آزاد تجاری صنعتی و مناطق ویژه اقتصادی» و «آخرین وضعیت اقتصادی کشور و تصمیمات جدید ارزی دولت و مجلس» توسط اعضا موردبررسی قرارگرفته است.اینها به علاوه اتفاقاتی که این روزها در حوزه معیشت و سیاست در جامعه رخ میدهد، مصوبههای غیرکارشناسی که مجلس میگیرد و مجمع در برابر همه آنها سکوت اختیار کرده است؛ زمینههای طرح سؤال چرایی سکوت از مجمع تشخیص مصلحت نظام را دوچندان کرده است و بر همین اساس هم بود که خبرآنلاین به سراغ دو تن از افراد این مجمع رفته و از آنها پرسیده است: «در اوضاع حساس کنونی ایران، مجمع تشخیص، مشغول چه کاری است؟»
اعضای منفعل مجمع در مقام مشورت
در همین رابطه احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته است: «برخی موضوعات مجمع، موردتوجه عمومی است و گاهی مباحثی در دستور کار مجمع قرار میگیرد که توجه عموم را به خود جلب نمیکند. به همین دلیل این احساس شکل میگیرد که مجمع، فعال نیست یا جلسهای برگزار نمیکند.»
اگر احمدینژاد با رفتارهای آوانگارد و خارج نظام خود هنوز در این مجمع جای دارد؛ حالا در کنار جای خالی سید محمدخاتمی جای خالی حسن روحانی برای حضور در این نهاد بسیار خود نمایی میکند. چه اگر قرار است صلاح نظام تشخیص داده شود میان روسای جمهور پیشین نهتنها تفاوتی نباید باشد که بهتر است از تجربه همه آنها نیز بهره برد.
توکلی درباره شائبه حضور کمرنگ مجمع تشخیص مصلحت نظام در حوزه حل مشکلات معیشتی بیسابقه مردم تأکید کرده است: «این ایراد به مجمع وارد است، اما مجمع یک کار و وظیفه اصلی دارد که آن هم مشاوره به رهبری است. وظیفه دیگر مجمع تشخیص مصلحت نظام هم، مصلحت سنجی است تا مصوبات مجلس خلاف اصول قانون اساسی نباشد.»
به گفته وی: «مواردی وجود داشته که مجمع تشخیص در مسائلی خارج از چارچوب وظایفی خود ورود کرده است، اما در بسیاری از موارد نیز مجمع ورود نمیکند. من به اعضای مجمع به همین دلیل اعتراض کردم. چراکه اعضای مجمع، مشاور رهبری هستند و نباید حتماً از ما درخواست استشار شود، مواردی را که متوجه میشویم باید به رهبری بیان کنیم، ما مشاور هستیم.»
به گفته این عضو تشخیص مصلحت نظام «اعضای مجمع در مقام مشورتی، منفعل هستند. مردم از مجمع انتظارشان بالاست که مسائل را بسنجند. معتقدم مجمع باید بیشتر تحرک داشته باشد، جلسات بیشتری برگزار کند و مشورت بیشتری به مقام رهبری بدهد.»
مجمع موضوعات را انتخاب نمیکند
از سوی دیگر غلامرضا مصباحی مقدم، دیگر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، چنین اعتقادی ندارد و باور دارد که از مجمع باید درخواست شود تا به مسئلهای ورود پیدا کند. به گفته او «انفعال مجمع واقعیت ندارد. جلسات مجمع به صورت فعال و هر دو هفته یکبار برگزار میشود و تمامی اعضا حضور پیدا میکنند. هیچ مشکلی از لحاظ برگزاری جلسات و خروجی آن وجود ندارد.»به اعتقاد وی «مجمع، همانند مجلس شورای اسلامی نیست که موضوعات موردبررسی را خود انتخاب کند. مهمترین دستور کار و وظیفه مجمع حل موارد اختلافی میان مجلس و شورای نگهبان است. آن هم در صورتی که خروجیهای آن دو نهاد به مجمع ورود کند، بررسی میشود. وظایف مجمع به این شکل نیست که دستوری داشته باشد و مستقیماً به آن ورود کند.»
به گفته مصباحی مقدم مجمع در چارچوب وظایف محول اقدام میکند و موارد دیگر در وظایف مجمع، نظارت بر اجرایی شدن سیاستهای کلی ابلاغی مقام رهبری است.»اکنون فارغ از نظرات برخی اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام مسائلی بسیاری مطرح است که جای خالی نظرات اصلاحی مجمع در مورد آنها خالی است و جامعه منتظر واکنش آنهاست؛ اما به نظر میرسد سکوت این نهاد پرسابقه شاید به معنای همراهی با این تصمیمات و تأیید تلویحی آنهاست، چنین است که جای خالی منتقدان و برخی چهرههای اصلاحطلب و حتی میانهرو در این جمع رخ عیان میکند؛ شاید ورود افراد با آرای مختلف به مجمع باعث شود یگانگی آرا در این نهاد برهم بخورد و آن گاه به مسائلی ورود کنند که به نظر بسیاری اولویت اصلی جامعه است، نیازی به دستور برای بررسی ندارد و حالا جای نظرات کارشناسی مجمع در مورد آنها خالی است.
دیدگاه تان را بنویسید