معاون پارلمانی دولت جدید استارت زد؛
باز هم «اوصیکم به صبر»!
محبوبه ولی
معاون امور مجلس ابراهیم رئیسی، یعنی محمد حسینی که در دولت محمود احمدینژاد هم وزیر فرهنگ و ارشاد بود گفته است مردم «صبر» کنند.
او دوشنبهشب در مراسم گرامیداشت یاد شهیدان رجایی و باهنر اظهار کرده که «حل معضلات اقتصادی و سلامت زمانبر است و هر چند نباید در این خصوص تعلل کرد ولی از مردم انتظار میرود مثل همیشه صبر پیشه کنند.»
معاون رئیسجمهوری همچنین ادامه داده که «مردم نباید از نظام و انقلاب دلسرد شوند چون با مقاومت و پایبندی به ارزشهای نظام میتوان در مسیر پیشرفت قرار گرفت.»
خیلیها از گفته او تعجب کردهاند. برخی رسانهها هم جمله «مردم صبر کنند» را از قول او با علامت تعجب تیتر کردند. چراکه در جریان سیزدهمین رقابتهای انتخاباتی بر سر پاستور حرفی از صبر نبود، همانطور که در رقابتهای انتخاباتی مجلس یازدهم هم سخنی از صبر نبود و هرچه بود وعده بود و ادعای تحقق سریع آنها با شیوه انقلابیگری.
منطقا اما اظهارات سیدمحمد حسینی هیچ جای شگفتی و تعجب ندارد. او نه نظری خلقالساعه داده، نه از خطوط قرمز رد شده و نه خواسته جدیدی را مطرح کرده است. بلکه صرفا به رسم پایبندی به سنت دولتمردی در ایران، همان روال معمول و مرسوم تمام دولتهای پیشین و ایضا مجالس پیشین و فعلی را در پیش گرفته تا نشان دهد که گرچه شعار و وعده زیاد بوده اما گمان نکنید قرار است در این دولت «صبر» نکنید!
صبرهای «چهار ساله»
تجربه این چهار دهه به خوبی گویای این واقعیت است که مردم همواره سنگ زیرین آسیاب بودهاند. دولتها آمده و روی سر مردم چرخیدهاند، گندمها را آرد کردهاند، آردها را یا خوردهاند یا به سیلوهای خود بردهاند و بعد هم رفتهاند و نوبت را به دولت بعدی سپردهاند. در این میان آنچه مانده است همان سنگ زیرین آسیاب بوده است که از بس صبر کرده دیگر صبر نکردنش عجیب و غیرمنتظره است و از همان روست که معاون رئیسجمهور از «مثل همیشه» استفاده کرده و گفته است «مردم مثل همیشه صبر کنند»!
آنهایی که از توصیه محمد حسینی به مردم شگفتزده شدهاند احیانا سادهانگارانه میاندیشیدهاند که به واقع قرار است دولت ابراهیم رئیسی با ورد جادویی بیاید و مثل آن فرشته مهربان سیندرلا که از کدو کالسکه درست میکرد، چوبش را بچرخاند و مسکن بسازد، پول ملی و پاسپورت را ارزش ببخشد، ثبات به اقتصاد بدهد، واکسن بیاورد و تحریم خنثی کند و چه و چه.
بعد هم فکر میکردهاند همانطور که جادو برای ریخت و رخت سیندرلا تا 12 شب اعتبار داشت، جادوی رئیسجمهور جدید هم دست کم برای چهار سال اعتبار دارد. غافل از اینکه چه بسا تمام این چهار سال به صبر بگذرد مانند چهار سال گذشته که به صبر گذشت.
انگار همین دیروز بود که علی مطهری میگفت مردم شش ماه دیگر «صبر» کنند، مقاومت کنند؛ البته دیروز نبود، ابتدای تیرماه 97 بود و از آن زمان تا به امروز چه کسب و کارها که ورشکست نشده، چه نخبگانی که مهاجرت نکردهاند، چه امیدها که ناامید نشده و تن به خودکشی ندادهاند، چه جانها که قربانی کرونا نشدهاند و چه خانوادهها که بابت نداشتن دارو، داغدار عزیزشان نشدهاند.
همان موقع روحانی، رئیس جمهور وقت هم با تاکید بر اینکه «دولت ترسی از تحریم ندارد»، از مردم خواست که تحمل کنند. یک سال بعد گفت که توان و منابع دولت محدود است اما صبر مردم نامحدود!
تجربه به خوبی گویای این واقعیت است که مردم همواره سنگ زیرین آسیاب بودهاند. دولتها آمده و روی سر مردم چرخیدهاند، گندمها را آرد کردهاند، آردها را یا خوردهاند یا به سیلوهای خود بردهاند و بعد هم رفتهاند و نوبت را به دولت بعدی سپردهاند
کمی پیش از ترک دولت هم گفت «به مردم اعلام میکنم که تحریمها شکسته شد.» تحریمها اما کماکان پابرجاست. حال او رفته است و به جایش دولتی آمده که دولتمردش همچنان توصیه به صبر میکند.
سوار بر بال پوپولیسم
همین هم خودش تبدیل شده به دعوای شِبه بالابرره و پایینبرره همیشگی اصلاحطلبان و اصولگرایان. اصلاحطلبان میگویند اینها که هشت سال پایشان را روی خرخره روحانی گذاشته بودند که چنین کن و چنان کن حالا که نوبت خودشان رسیده میگویند صبر کنید. اصولگرایان هم میگویند آنها که هشت سال ملت را مفلوک و مملکت را افلیج کردند حالا برای رئیسی ضربالاجل تعیین میکنند.
یک نمونهاش مصطفی میرسلیم، نماینده اصولگرای مجلس انقلابی است که دیروز در صفحه توئیتر خود نوشت: «آنها که به ویژه در هشت سال گذشته با ناباوری خود مرتکب اقداماتی شدند که طبقات آسیبپذیر را به فلاکت کشاند، امروز دست از تحقیر و توهین دولت بردارند وگرنه منتظر عواقب محاکمه و خشم انقلابی مردم باشند.»
این توئیت و اظهاراتی از این دست به معنای هشدار به منتقدان قلمداد میشوند تا مبادا در جریان آن صبر مورد انتظار خللی وارد شود. به نظر میرسد در دولت فعلی جریان اصولگرا از همین آغاز کار به دنبال این است که با مواضع این چنینی راه را بر مطالبهگری ببندد و از سوی دیگر با توصیفات اغراقشده، با ابزار پوپولیسم کار خود را پیش ببرد.
بعد از روزنامه کیهان که حسین شریعتمداری در آن، رئیسی را به مالک اشتر تشبیه کرد، غلامعلی حدادعادل دیروز در بیانیهای نوشت که «مردم با دیدن ابراهیم رئیسی به یاد شهید رجایی میافتند»؛ همان وصفی که سالها پیش از این برای محمود احمدینژاد به کار میبردند.
حداد عادل بعد هم اضافه کرده: «مجلس شورای اسلامی که در این دوره به تعبیر رهبر معظم انقلاب، «مجلسی انقلابی» است نیز باید شاکر درگاه الهی باشد که با روی کار آمدن دولتی انقلابی میتواند راه را برای خدمت به مردم و اعتلای کشور و نیل به مرحلۀ «ایران قوی» و «ایران سربلند» هموار سازد.»
اظهارات سیدمحمد حسینی هیچ جای شگفتی و تعجب ندارد. او صرفا همان روال معمول و مرسوم تمام دولتهای پیشین را در پیش گرفته تا نشان دهد که گرچه شعار و وعده زیاد بوده اما گمان نکنید قرار است در این دولت «صبر» نکنید!
از همین روست که برخی معتقدند اطرافیان رئیسی و آنهایی که او را به قدرت رساندند با عملکرد خود از او احمدینژادی دیگر خواهند ساخت و خود در سایه امن این پوپولیسم نخنما خواهند نشست. به قول یک نفر که در واکنش به این تعارف تکه کردنهای حداد عادل برای رئیس جمهور جدید نوشته بود: «خود حدادعادل با دارایی چند هزار میلیاردی چه نسبتی با رجایی دارد؟
به هر جفا که توانی که سنگ زیرینم
پشت پرده این پوپولیسم اما حافظه تاریخی است که البته به تاریخ خیلی دوری هم نمیرود؛ مربوط به همین یک سال پیش است که همین آقای حداد عادل، فهرست شورای ائتلاف با شعار «نجات برای اقتصاد ایران» منتشر کرد و در نهایت آن فهرست با هزار وعده اقتصادی راهی مجلس شد اما دریغ از یک دوای اقتصادی که مجلس یازدهم به کام این اقتصاد بیمار ریخته باشد.
البته مجلس هم توصیه به «صبر» میکند و ملت کماکان در حال صبر است! صبر در برابر وعده واکسنهایی که نیامد و مردمی که عزیزانشان مثل برگ خزان از درخت زندگی فرو میافتند؛ جالبتر آنکه یکی از همین وعدهدهندگان واکسن محمد مخبر بود که اکنون معاون اول رئیس جمهوری است. همینطور صبر در برابر تورم کمرشکن. در حالی که در یک نگاه محاسبهگرانه و دقیق به نظر میرسد که تحریم همه چیز را زنجیروار به هم وصل میکند، ابراهیم رئیسی در جریان تبلیغات انتخاباتی میگفت مشکلات مرغ و تخم مرغ هیچ ربطی به تحریمها ندارد. حال اما به نظر میرسد برای مرغ و تخم مرغ هم باید صبر کرد چراکه اکنون انتخابات تمام شده و واقعیت مثل باد و بوران برنده و سرد خودش را به صورتها میکوبد. البته که قضاوت درباره دولت ابراهیم رئیسی زود است و باید زمان بیشتری به او داد؛ اما طلب صبرکردنها و رفتارهای پوپولیستی که حوالی او شکل میگیرند، تجربههای تکراری است که آلارمهای نگرانکنندهای میدهند؛ غافل از اینکه عمق و پهنای کاسه صبر مردم را اندازه بگیرند؛ هرچند که مردم تا همین امروز هم بیش از توان خود صبر کردهاند؛ به قول سعدی که میگوید: بگرد بر سرم ای آسیای دور زمان/ به هر جفا که توانی که سنگ زیرینم.
دیدگاه تان را بنویسید