یک عضو جامعه مدرسین در واکنش به نامه آیتالله یزدی استعفا کرد
«حیرتی» که آیتالله آفرید
گرچه با پیشرفت تکنولوژی و آمدن انواع ابزار ارتباطی، «نامه» رواج خود را از دست داده است، این راه ارتباطی میان علما و مردان دینی همچنان امری مرسوم و اتفاقا محبوب است، به خصوص برای مباحثه و تبادل دیدگاههای فقهی اما همین امر مرسوم روز گذشته جامعه حوزوی را در چنان بهت و حیرتی فرو برد که دهها پاسخ برای یک نامه نگاشتند و یکی از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز در اعتراض به آن استعفا کرد. نامه مسیح بروجردی به آیت الله شبیری زنجانی: این تجربههای تلخ را درس اخلاقی بشمارید برای طلاب جوان و انقلابی که بدانند در هنگام عصبانیت چگونه سخن بگویند که این چنین با آبروی حوزه و نهادهای با سابقه آن بازی نکنند فاضل میبدی: امیدواریم مراجع و بزرگان حوزه امثال اقای یزدی را نصیحت کنند تا این برخوردهای غیر منطقی تکرار نگردد. اگر این نامه را دیگران به نام ایشان نوشتهاند تا بنیان مرجعیت را مخدوش نمایند، سزاوار است ایشان در اسرع وقت تکذیب نمایند
محبوبه ولی، روزنامه نگار
نامه مذکور نه فقهی که نامهای «سیاسی» به یک مرجع تقلید است؛ آن مرجع تقلید آیتالله موسی شبیری زنجانی است که متولد 1306 است، پدرش آیتالله سید احمد زنجانی سالها در مدرسه فیضیه قم نماز جماعت برگزار میکرد که بسیاری از جمله امام خمینی (ره) در نمازش شرکت میکردند، مطالعات رجالی او زبانزد است، در سال 73 یکی از هفت مرجعی بود که پس از درگذشت آیتالله اراکی از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم معرفی شد، گفته میشود نزدیک به اصلاحطلبان است و در سالهای اخیر نیز بارها اخباری درباره وساطت او برای آزادی زندانیان سیاسی اصلاح طلب منتشر شده بود.
این مرجع شیعه چند روز قبل در تهران میهمان محمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات بود و دیداری با او و برخی دیگر از چهرههای اصلاح طلب مانند محمد موسوی خوئینی، عبدالله نوری، غلامحسین کرباسچی و عبدالمجید معادیخواه داشت. با انتشار تصاویر این دیدار در فضای مجازی، آیتالله یزدی، رئیس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در نامهای به وی از او خواسته که «شأن مرجعیت» را رعایت کند.
نامه او موجی از بهت و حیرت را در میان جمع کثیری از علما و حوزویان ایجاد کرده است؛ حیرت آنها از این جهت است که نامه آیتالله یزدی بیش از هر چیز شبیه نامه یک مقام بالاتر اداری به فردی پایینتر است با لحنی کاملا آمرانه و دستوری و حتی عنوان میکنند که این نامه در تاریخ مرجعیت شیعه نامهای بیسابقه است.
مصداق این «لحن آمرانه و دستوری» را میتوان در پاراگرافی از نامه آیتالله یزدی دید که در مقام بازخواست از مرجع تقلید شیعه پرسیده است: «چگونه میشود، حضرتعالی که فرصتی برای ملاقات با هیات رئیسه مجمع عمومی اساتید را ندارید، فرصت میکنید در منزل آقایی در تهران حاضر شوید و با این آقایان ملاقات داشته باشید!»
رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در بخش دیگری از نامهاش آورده است که در دو مرحله دیگر نیز مکاتباتی درباره برخی مسائل دیگر با آیتالله شبیری داشته اما «جواب قانعکنندهای» دریافت نکرده است.
در پایان نیز آیتالله یزدی به آیتالله شبیری زنجانی یادآوری کرده که مقام و احترام وی در سایه احترام به نظام اسلامی حاکم، رهبری و شأن مرجعیت است و تذکر داده که این احترام و شئون مرجعیت را رعایت فرموده و ترتیبی اتخاذ فرماید که این گونه مسائل دیگر «تکرار» نگردد.
واکنش از نوع ریزش
از زمان انتشار این نامه واکنشهای توام با حیرت و تاسف آغاز و هر لحظه به آن افزوده شد. یکی از اولین واکنشها مربوط به آیتالله محمد عندلیب همدانی از اعضای جامعه مدرسین است که صبح دیروز در واکنش به نامه آیتالله یزدی به آیتالله شبیری از عضویت در جامعه مدرسین استعفا کرد و در استعفانامه خود نوشت: «نامه حضرتعالی به محضر مبارک مرجع بزرگوار شیعه حضرت آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی دامتبرکاته هرگونه تردیدی را که تاکنون درباره ادامه عضویت در آن جامعه محترم داشتم مرتفع کرد چه اینکه به این نتیجه قطعی رسیدم که تفسیر من از استقلال حوزه و جایگاه رفیع مرجعیت با دیدگاه جنابعالی و همفکران شما در جامعه محترم مدرسین هیچگونه هماهنگی ندارد و عملا امکان همکاری وجود ندارد و لذا از ادامه عضویت در آن جامعه معذورم.»
نامه به فرشتهای در کسوت آدمی
جمعی از طلاب حوزه علمیه قم هم در نامهای سرگشاده به آیتالله یزدی نوشتند: «خبری مخابره شد که تعجب عارف و عامی را به خود جلب نمود! آن انعکاس نامهای از یک شخصیت حوزوی و از فقهاء شورای نگهبان بود به یک مرجع بزرگوار تقلید که به حق فرشتهای است در کسوت آدمی»
گذشته از طلاب، نامه آیتالله یزدی تعداد بسیاری از مدرسان حوزه علمیه را نیز وادار به واکنش کرد. مهدی هادوی تهرانی از مدرسان دروس خارج فقه و اصول حوزه علمیه در نامهای ادبیات آیتالله یزدی در نامه مذکور را دور از ساحت ادب دانست و این سوال را طرح کرد که با این رویکرد، چه توقعی از طلاب تازه کار در زمینه رعایت ادبیات حوزوی میتوان داشت؟
وی در نامه خود آورده است که «جامعه محترم مدرسین به جبران این لغزش کم نظیر به دست بوسی مراجع معظم تقلید به ویژه مخاطب نام آشنای این نامه که استوانهای کمنظیر از علم و اخلاق در حوزه علمیه قم است، بشتابند.»
مسیح بروجردی، نوه امام خمینی نیز در واکنش نامهای نوشت نه به آیتالله زنجانی بلکه به آیتالله شبیری زنجانی و با دلجویی از این مرجع عظام تقلید نگاشت: امیدوارم خاطر مبارک از این گونه نامه ها مکدّر نباشد و این تجربههای تلخ را درس اخلاقی بشمارید برای طلاب جوان و انقلابی که بدانند در هنگام عصبانیت چگونه سخن بگویند که این چنین با آبروی حوزه و نهادهای با سابقه آن بازی نکنند.
مودبانه بود میخواهند جنجالیاش کنند
حجت الاسلام و المسلمین محمدتقی فاضل میبدی، عضو مجمع مدرسین حوزه علمیه قم میبدی هم در یادداشتی تاکید کرده است که نامه آیتالله یزدی زیر سوال بردن «استقلال مرجعیت» است.
او در یادداشت خود آورد: «امیدواریم مراجع و بزرگان حوزه امثال اقای یزدی را نصیحت کنند تا این برخوردهای غیر منطقی تکرار نگردد. اگر این نامه را دیگران به نام ایشان نوشتهاند تا بنیان مرجعیت را مخدوش نمایند، سزاوار است ایشان در اسرع وقت تکذیب نمایند.»
اما در عین حال که شمار دیگری از حوزویان با دستهای که از ادبیات این نامه حیرت کردند و تاسف خوردند، هم نظر نبودند. حجت الاسلام و المسلمین حسن ممدوحی دیگر عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نامه نگاری آیتالله یزدی به حضرت آیتالله العظمی شبیری زنجانی را معمول و مرسوم حوزه دانست و گفت: «این طبیعی است که علما نسبت به یکدیگر گاهی انتقادات و نصایحی داشتهاند. این نامه نگاریها امری طبیعی و معمولی است ولی به نظر میرسد عده ای میخواهند این مساله را جنجالی و از آن سوء استفاده کنند.»
او معتقد است که «آیتالله یزدی نامهاش را خیلی مودبانه و با رعایت مقام حضرت آیتالله العظمی شبیری زنجانی نوشته است.»
نامه سیاسی و واکنش سیاسیها
بهت و حیرتی که حسن ممدوحی آن را سوء استفاده خوانده صرفا مربوط به حوزویان نبود، سیاسیون نیز از همان ابتدا یکی پس از دیگری لب به انتقاد گشودند. سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد همان شبانه پس از انتشار نامه آیتالله یزدی در توئیتی نوشت: «مرجعیت پشتوانه حفظ هویت شیعی است. مواظب باشیم مراجع پاک زیست را با تابلوی دغدغه مقدس حفظ نظام، موهون نکنیم و میراث تاریخی تشیع را به تاراج نسپریم.»
الیاس حضرتی، نماینده اصلاح طلب تهران در مجلس هم توئیت کرد: «ما شیعیان مفتخریم که مراجع بزرگوارمان جز از خدای متعال از هیچ قدرتی اجازه نگرفتهاند و مقید به قیود هیچ نهاد سیاسی یا اقتصادی نبودهاند.»
علی مطهری این نامه را تهدیدآمیز و موجب وهن روحانیت خواند و خطاب به آیتالله یزدی گفت: : چه کسی گفته ملاقات یک مرجع تقلید با افراد سابقهدار در انقلاب که احیاناً انتقاداتی نیز دارند خلاف شئون مرجعیت است؟ آیا شؤون مرجعیت را جنابعالی بهتر از خود مراجع تشخیص میدهید؟ مگر مردم باید با اجازه شما به ملاقات این و آن بروند؟!
نگاهی به نامههای دیگر
حالا نگارنده 87 ساله نامه به آیتالله 91 ساله، در قبال یک نامهاش دهها پاسخ و یک استعفا گرفته است. البته این اولین بار نیست که نام او به همراه یک نامه تیتر خبرها میشود. او در این چهل سالی که ده سالش را رئیس قوه قضائیه بوده و دو دوره عضو مجلس شورای اسلامی و سالهایی نیز در عضویت شورای نگهبان و مجلس خبرگان بوده است، همواره چهرهای خبرساز بوده که یا نامهای نوشته یا نسبت به نامهای واکنش نشان داده و یا دیگرانی ناگزیر از نوشتن نامه به او شدهاند.
دی ماه پارسال که حسن روحانی پس از اعتراضات خیابانی به گرانیها گفت: «همه باید نقد شوند و پیامبر هم به سایرین اجازه نقد میداد»، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اطلاعیهای صادر کرد و در آن به شدت از اظهارات روحانی انتقاد کرد. در این نامه که امضای آیتالله یزدی پای آن بود، پس از انتقاد از اظهارات روحانی، به مسئولین توصیه شده بود که اکیدا وارد مسائل اعتقادی و تخصصی فکری نشوند.
این نامه منجر به نگارش نامه دیگری از سوی آیتالله عرب، استاد دروس خارج حوزههای علمیه شد. آیتالله عرب در نامه خود تاکید کرد اصل ایراد و اعتراض و پرسش به هیچ وجه به مقام عصمت مطلقه منافات ندارد بلکه بالاتر حتی با مقام اولوهیت و واجب الوجودی خداوند نیز تعارضی ندارد و خطاب به آیتالله یزدی نیز گفت: برخی از دوستان شما امروز با ایما و اشاره فضل و بضاعت علمی رئیس جمهور محترم را مورد طعنه و سخره قرار می دهند. یاد آقایان باشد که خودشان جناب ایشان را در حد عضویت مجلس خبرگان تایید علمی نمودهاید.
اظهارات فوتبالی
اظهار نظر او در مورد فوتبال نیز منجر به نگارش نامهای از سوی علی مطهری شد. مهرماه 95 بازی ایران با کره جنوبی در مرحله مقدماتی جام جهانی با شب عاشورا مصادف شد و واکنش آیتالله یزدی را برانگیخت. او خطاب به وزیر ورزش دولت روحانی گفت: «شما در سایه همین احترامها به محرم و صفر وزیر شدهاید. ممکن است بیان کنید که بازی نکردن ما هزینههایی خواهد داشت باید این هزینهها را داد تا حرمتها حفظ شود. من شما را نصیحت نمیکنم بلکه از شما میخواهم این بررسی را انجام دهید و اگر قرار است تعطیل شود بهتر از حرمتشکنی است.»
علی مطهری نامهای خطاب به آیتالله یزدی منتشر کرد که در آن نوشته بود: «رویکردتان درباره مسابقه فوتیال ایران و کره عدهای را از دین گریزان میکند و انسان را به یاد اقدامات کلیسای کاتولیک در قرون وسطی میاندازد که منجر به گریز مردم اروپا از دین شد.»
رأیی که قرار نبود برگردد
از دیگر اظهار نظرهای جنجالی او مربوط به موضوع سپنتا نیکنام، عضو زرتشتی شورای شهر یزد است. آیتالله یزدی به عنوان یکی از فقهای شورای نگهبان درباره او اعلام کرد: «اگر جایی قریب به اتفاقشان مسلمان باشد یک غیرمسلمان نمیتواند برای آنها تصمیم بگیرد.» او گفت: «فقهای شورای نگهبان به اتفاق آرا به توقف فعالیت سپنتا نیکنام عضو زرتشتی شورای شهر یزد رأی دادند و این تصمیم یک تصمیم قانونی، شرعی و غیرقابل بازگشت است و هیچ کس نمیتواند این قانون را برگرداند.»
آیتالله یزدی این را نیز گفته بود که نظام در برابر تلاش برای بازگرداندن این حکم میایستد؛ اما نظام نه تنها در برابر بازگرداندن حکم شورای نگهبان نایستاد، بلکه چند ماه بعد سپنتا نیکنام با رأی مجمع تشخیص مطلحت نظام به شورای شهر یزد بازگشت.
رد پایی در نامه هاشمیرفسنجانی
زمان دیگری که پای او و نام یک نامه به میان آمد، مربوط به سال 88 است. در آن سال اکبر هاشمیرفسنجانی در نامهای که به رهبری نوشته بود و در آن از تقلب در انتخابات سخن گفته بود، نامی هم از آیتالله یزدی برده و نوشته بود: «رئیس قوه قضائیه وقت، جناب آقای یزدی در پایان ریاستجمهوری اینجانب، رسما اعلام پاکی و منزه بودن خانواده رئیسجمهور و حتی کم شدن داراییها در دوران مسئولیت را نمودند.»
آیتالله یزدی که در انتخابات 88 از محمود احمدی نژاد حمایت کرده و خدمات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی او را دلیل حمایت جامعه مدرسین از او خوانده بود، به این بخش از نامه هاشمی رفسنجانی واکنش نشان داد و گفت: «این انتساب برای ده سال پیش است. از ده سال به این طرف دیگر من در دستگاه قضایی نبودم. این جمله مال الان نیست و نباید مورد استناد قرار بگیرد.» آیتالله یزدی که در زمان ریاست هاشمی رفسنجانی بر مجلس شورای اسلامی، نائب رئیس مجلس بود، در جای دیگری در واکنش به آنچه که هاشمی رفسنجانی در نامهاش به رهبری نوشته بود، گفت: «در زمان ریاست بنده بر قوه قضائیه دخترش پرونده داشت و به بنده میگفت پرونده را ببندم.»
او اواخر بهمن پارسال نیز نامهای درباره کنترل تهدیدات فضای مجازی و ضرورت ایجاد شبکه ملی اطلاعات به روحانی نوشت که منجر به حضور آذری جهرمی در جامعه مدرسین حوزه علمیه شد. کمتر از یک ماه پیش نیز در آستانه بررسی لایحه الحاق ایران به کنوانیسیون مقابله با تامین مالی تروریسم در مجلس، نامهای به علی لاریجانی، رئیس مجلس نوشت و تاکید کرد «مجلس مراقبت کند کاری به زیان مملکت و نظام به تصویب نرسد.»
نگاهی به این نامهها و چالشهایی که در سالهای اخیر برای رئیس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علیمه قم پیش آمده نشان میدهد او گرچه بارها مورد انتقاد قرار گرفته اما هیچگاه به اندازه نامه شنبه شبش به آیتالله شبیری زنجانی خود را زیر تیغ انتقادها قرار نداده است.
دیدگاه تان را بنویسید