هیچ تضمینی نیست که پس از احیای برجام کابوس دوران ترامپ تکرار نشود؛
دلهره فردای یک توافق
محبوبه ولی
فردای توافق در وین دلهرهآور است؛ دلهرهآور است که با لغو بیش از هزار تحریم علیه ایران، نفتکشها نفت را بار کنند و دوباره میلیون میلیون بشکه نفت بفروشند، کابوس هر روزه بالا رفتن قیمت دلار و طلا و مسکن تمام شود، تحریم بانکها خاتمه پیدا کند، اقتصاد نیمچه رونقی بگیرد، مرگ و میر بیماران از نبود دارو متوقف شود و چشممان هر چند کمسو اما به هر حال به جمال یک ثبات و آرامش نسبی روشن شود، ناگهان برجام دوباره دل آمریکا را بزند؛ با یک چرخش قلم در واشنگتن، نفتکشها به مقصد نرسیده، وسط دریا و اقیانوس بمانند و پول همان نفتی هم که فروختهاند، بلوکه شود، بانکهای دنیا دوباره درهای تجارت و مبادله را به روی بانکهای ایرانی ببندند، سرمایهها و سرمایهگذاران فرار را به قرار ترجیح دهند، هراس دلار دوباره به جان بازار بیفتد، کودکان پروانهای باز هم در حسرت باندهای درمانی بمانند و داروهایشان سر از بازار سیاه درآورد؛ دلهرهآور است و بدتر اینکه گویا هیچ «تضمینی» برای نیامدن این دلهره نیست!
حکایت آن سبو بشکست و ...
با پایان انتخابات ریاست جمهوری در ایران و مشخص شدن رئیس دولت بعدی، طرفها برای برگزاری دور تازه مذاکرات احیای برجام در وین آماده میشوند. آمریکا برای آغاز دوباره این مذاکرات اعلام آمادگی کرده و آنطور که نماینده روسها میگوید احتمالا دور هفتم مذاکرات وین حداکثر تا چهارم جولای، یعنی یکشنبه هفته آینده، 13 تیرماه و چه بسا زودتر از سر گرفته خواهد شد؛ اما با «چالش تضمین».
مشخص نیست این توافق بالاخره چه زمانی حاصل شود و مذاکرات نفسگیر بر سر جزئیات آن و اینکه دو طرف چه اقداماتی را باید انجام دهند، ممکن است حتی به دولت بعدی بکشد اما نکته اساسی این است که پس از این همه گفتوگو و رفت و آمد و تلاش دیپلماتیک و نهایتا رسیدن به آرزوی احیای برجام، هیچ تضمینی نیست که دوباره حکایت «آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت» نشویم و مهمتر اینکه آمریکا صراحتا همین نبودن تضمین را تاکید میکند.
دولت و مذاکرهکنندگان ایرانی در وین در پاسخ به هراس از تکرار تجربه تلخ خروج ترامپ از برجام، دلگرمی میدهند که این بار از آمریکا تضمینهای لازم را خواهند گرفت.
ایران به دنبال تعهد مکتوب
عباس عراقچی، یکشنبه گذشته در آخرین روز برگزاری نشست دور ششم مذاکرات وین، گفت که یکی از مباحث اصلی در آن نشست، «ایجاد اطمینان نسبت به عدم تکرار اقدام آمریکا در ترک برجام» بوده است.
او با بیان اینکه ما باید یک «توافق خوب» داشته باشیم، بر رفع نگرانیهای ایران تاکید و تصریح کرده بود: «آمریکا باید به جمهوری اسلامی ایران اطمینان بدهد که آنچه در گذشته اتفاق افتاد، در آینده تکرار نخواهد شد؛ ما در این زمینه به تضمین نیازمندیم.»
محمود واعظی، مسئول دفتر رئیس جمهوری نیز روز چهارشنبه در حاشیه جلسه هیأت دولت، ضمن بیان اینکه در وین توافق شده هزار و چهل تحریم دوره ترامپ لغو شود، اضافه کرده بود که عراقچی و تیم او در حال بررسی ساز و کارهایی هستند که شرایط دوران ترامپ تکرار نشود.
ظاهرا یکی از این سازو کارها گرفتن تضمین کتبی است؛ بدین معنی که آمریکا یک تعهد مکتوب بدهد که هیچ دولت آیندهای در این کشور نتواند مانند دولت دونالد ترامپ از توافق هستهای خارج شود.
تضمینی وجود ندارد؛ ایران هم این را میداند
دولت آمریکا اما وجود چنین ساز و کاری را از بیخ و بن تکذیب و تکلیف را روشن کرده است؛ «هیچ تضمین و تعهدی نیست.»
روزنامه نیویورک تایمز هفته گذشته با اشاره به همین موضوع از قول یک مقام آمریکایی نوشته بود: «برجام یک توافق است و یک پیمان به شمار نمیآید زیرا آقای بایدن همچون اوباما هرگز نمیتواند موافقت دو سوم مجلس سنای آمریکا (با برجام) را داشته باشد. بنابراین برجام میتواند یک توافقنامه اجرایی باشد و هر رئیس جمهور دیگری در آینده، همانند ترامپ میتواند آن را کنار بگذارد.»
لارنس نورمن در توئیتی از قول مقام آمریکایی در مورد پافشاری تهران برای گرفتن تضمین از دولت آمریکا بابت عدم خروج دوباره از برجام، نوشت: چیزی تحت عنوان تضمین در اینجا وجود ندارد؛ ما این را میدانیم و ایران هم میداند
پنجشنبهشب هم لارنس نورمن، خبرنگار والاستریت ژورنال به نقل از یک مقام آمریکایی دیگر همین موضع را تکرار کرد. نورمن در توئیتی از قول این مقام آمریکایی که نامش فاش نشده، در مورد پافشاری تهران برای گرفتن تضمین، نوشت: «چیزی تحت عنوان تضمین در اینجا وجود ندارد، ما این را میدانیم و ایران هم میداند. بهترین تضمین این است که به برجام بازگردیم و آن را صادقانه اجرا کنیم.»
حتی روسها نیز تلویحا از عدم امکان گرفتن تضمین حرف میزنند. سرگئی اولیانوف، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین و البته نماینده این کشور در مذاکرات وین، پنجشنبه در توئیترش نوشت: «بسیاری از دنبالکنندگانم از من میپرسند آیا ضمانتی وجود دارد که در صورت احیای برجام، آمریکا مجدداً از آن خارج نمیشود؟»
اولیانوف در ادامه و در پاسخ به این سوال دنبالکنندگانش، میافزاید: «به نظر من بهترین ضمانت، تجارب بسیار منفی گذشته است. اگر آمریکا اشتباهات گذشته را تکرار کند ایران ممکن است تصمیم بگیرد با اقداماتی شدیدتر از قبل جبران کند. هیچ کس این را دوست ندارد.»
آیا گرفتن تعهد اطمینانبخش است؟
این توئیت اولیانوف یعنی تایید تلویحی اینکه «تضمینی» وجود ندارد؛ ممکن است آمریکا دوباره از برجام خارج شود و ایران تنها کاری که میتواند بکند، همان است که در دوران ترامپ انجام داد؛ یعنی کاهش گام به گام تعهداتش یا در نهایت خروج از برجام و توسعه بیقید و شرط برنامه هستهایاش که البته با مزاحمتهای مکرر اسرائیل دست و پنجه نرم میکند و علاجی هم برای اقتصاد و سیاست خارجی نخواهد بود.
درباره کشوری صحبت میکنیم که دولت دونالد ترامپ در آن از محکمترین معاهدات بینالمللی نیز خارج شد بدون اینکه پاسخگوی نهادی باشد یا هزینهای بابت این خروج پرداخت کند
نکته قابلتاملتر اما این است که اگر ایران موفق به گرفتن تعهد و ضمانت کتبی از دولت بایدن شود، آیا دلهره تکرار تجربه دوران ترامپ، کمرنگ خواهد شد؟ متاسفانه با نگاهی حقوقی به ماجرا باید گفت که پاسخ این سوال «منفی» است چراکه اساسا حقوق بینالملل ضمانت اجرایی چندانی ندارد؛ به ویژه اگر دعوا میان دو دولتی باشد که در موازنه قدرت همتراز یکدیگر نیستند؛ یکی در شاخ قدرت است و دیگری در بند تحریم.
همین الان هم آمریکا بدون هیچ توجیه حقوقی و صرفا به واسطه قدرتش، نفتکشهای ایرانی را روی آبها مصادره میکند و نفت آن را میفروشد؛ یک نمونهاش کمتر از یک ماه پیش در خرداد بود که رسانههای خارجی خبر دادند آمریکا حدود دو میلیون بشکه نفت ایران را بعد از توقیف به قیمت هر بشکه 55 دلار فروخت تا 110 میلیون دلار را به صندوق حمایت از قربانیان تروریسم واریز کند!
از سوی دیگر این دست از موضوعات معمولا وضعیت حقوقی روشنی ندارند و هر یک از طرفین قرائت خاص خود را از آن ارائه میدهد؛ کمااینکه برخی برجام را یک معاهده بینالمللی و الزامآور تلقی و بعضی دیگر آن را صرفا یک توافق سیاسی میان ایران و پنج به علاوه یک تعریف میکنند که لزوما الزامآور نیست.
در مورد آن تعهد مکتوب فرضی نیز همین اختلافات به وضوح قابل بروز است و فقط دعواهای حقوقی - سیاسی در دادگاههای بینالمللی به عنوان چاشنی به آن افزوده خواهند شد.
گذشته از تمام اینها باید به یاد آوریم داریم درباره کشوری صحبت میکنیم که دولت دونالد ترامپ در آن از محکمترین معاهدات بینالمللی نیز خارج شد بدون اینکه پاسخگوی نهادی باشد یا هزینهای بابت این خروج پرداخت کند و مهمتر آنکه ترامپها باز هم میتوانند در آن به قدرت برسند.
با این تفاسیر در وضعیتی به سر میبریم که نه راه پیش است نه راه پس؛ برجام را احیا نکنیم در این دور تسلسل تورم و اقتصاد کمرشکسته و انزوای سیاسی دست و پا خواهیم زد و احیایش هم کنیم، دلهره فردای احیا با ما خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید