کاندیداتوری رئیس قوه قضائیه در انتخابات امری نامرسوم است

رئیس موسسه تمدن و توسعه اسلامی و داوطلب کاندیداتوری انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری در گفت‌وگو با ایلنا به تشریح دیدگاه‌ها و برنامه‌های خود پرداخت. حجت‌الاسلام سید عباس نبوی، روحانی ۶۱ ساله‌ای‌ست که پس از سال‌ها فعالیت در عرصه‌های فرهنگی و آکادمیک و نقش‌آفرینی در حوزه‌های کلان سیاست‌گذاری کشور پا به عرصه انتخابات نهاده است. او که سوابقی همچون معاونت پژوهشی و آموزشی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، معاون فرهنگی و پژوهشی نهاد نمایندگی رهبری، عضویت در شورای فرهنگ عمومی کشور و مسئولیت نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه تربیت مدرس را طی سال‌های پس از انقلاب برعهده داشته، اکنون رئیس مؤسسه تمدن و توسعه اسلامی است. خبرنگار ایلنا در راستای تشرح دیدگاه‌ها و نظریات این چهره سیاسی، گفت‌وگویی با وی داشته است که بخش‌هایی از آن را در ادامه می‌خوانید:

 

  به عنوان نامزد کاندیداتوری در انتخابات ریاست‌جمهوری خودتان را متعلق به کدام قشر از جامعه یا فعالان سیاسی می‌دانید و سبد رأی خود را به چه جناح یا کدام طبقه از مردم متعلق می‌دانید؟

در بحث سیاسی بنده با نیروهای دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا ارتباط و آشنایی دارم اما به دلیل انتقادات اساسی که به روش و کار آن‌ها دارم؛ آنچه نماد حضور بنده در عرصه سیاسی کشور است بحث عدالتخواهی است. مجموعه دوستانی که در بحث عدالتخواهی کار کردند، حتی آن‌هایی که افشاگری کردند و گاهی ضوابط حقوقی را زیرپا گذاشتند و از لحاظ حقوقی این روش مساله داشت، با این وصف من از کلیت کار آن‌ها حمایت کردم و تا اندازه زیادی سعی کردم که تقویب شوند و عقب‌نشینی نکنند؛ گاهی هم به این دوستان انتقاد می‌کردند که از الفاظ تند و سخیف استفاده نکنند و تلاش کنند تا افشاگری‌ها، افشاگری‌های سالمی باشد تا تلاش کنند این مساله اشرافی‌گری را در یک روال معقولی مورد اعتراض و انتقاد قرار دهند که بتوانیم آثار موثر خوبی از آن به دست بیاوریم. بنابراین با این پشتوانه سیاسی مردمی، مدیریتی و جنبش دانشجویی در خدمت سیاسی کشور هستم.

  یک نگاهی هم بعضاً در کشور وجود دارد که روحانیت از مناصب اجرایی دور باشند و امور اجرایی به دست کارگزاران اجرایی کشور سپرده شود. شما در این رابطه چه نظری دارید؟

این نکته که شما اشاره دارید، یک بحثی است که ما کم و بیش در میان خودمان مطرح کردیم، به ویژه دوستان روحانی که در بخش‌های تصمیم‌سازی نظام هستیم، این را متوجه هستیم که همه جریان‌های سیاسی به زبان صریح و غیرصریح به ما می‌گویند که شماها عرصه را خلوت کنید که ما کار را انجام دهیم (می‌خندد). اگر واقعا این‌ها اینطور آشفته‌کاری نمی‌کردند الان وضع ما این نبود؛ البته فرقی هم ندارد کدام جناح چون کارنامه جزئی خیلی از افراد را می‌دانم.

اگر اینطور نمی‌شد، شخص محترمی اکنون قائم مقامش به زندان نمی‌رفت تا یک حجم بزرگی از نابسامانی‌های دخل و تصرف‌های مالی را پاسخ دهد و خودش صاف صاف هیچ چیزی را به گردن نگیرد. اگر اینطور نمی‌شد، ما در دوره‌های مختلف در شهر تهران که شهردار اصلاح‌طلب داشتیم و شهردار اصولگرا داشتیم، بعد هر بار کارنامه بسیار عجیبی از دخل و تصرف‌های مالی بیرون نمی‌آمد. اگر اینطور نمی‌شد، یک قرارگاه سازندگی شکل پیدا نمی‌کرد تا در کنار آن اعداد و ارقام بسیار زیاد و قراردادهای خاص و عجیب و غریبی اتفاق بیفتد؛ در واقع اگر همه این‌ها خوب و صادقانه کار می‌کردند، ما دست این‌ها را می‌بوسیدیم. اما اکنون احساس می‌کنم مردم می‌گویند روحانیت قبول کرده به اینجا رسیده و خودش باید بیاد و کار را درست کند.

  اکنون در انتخابات با این اتفاق مواجه هستیم که آقای رئیسی مجددا کاندیدای انتخابات شده‌‌اند و این ذهنیت در عرصه سیاسی کشور وجود که هم در کشور ما بی‌سابقه است و هم در دنیا معمول نیست که ریاست قوه قضائیه وارد رقابت سیاسی و انتخاباتی شود. شما به عنوان فردی که در تصمیم‌سازی‌های کلان کشور نقش داشتید چه نظری در این زمینه دارید؟

اصل این ملاحظه که در فضای سیاسی شکل گرفته که اینطور گفته می‌شود که رئیس مجموعه قضایی کشور در جایگاه داوری قرار دارد و چون در جایگاه داوری فرآیند‌های رشد و مدیریت کشور قرار دارد و نظام حقوقی را مدیریت می‌کند؛ شایسته نظام سیاسی ما نیست که از جایگاه داوری جای خود را عوض کنند و وارد رقابت انتخابات شود و بعد اگر نتیجه حاصل نشد دومرتبه برگردند به جایگاه داوری.

این در کلیت جریان سیاسی ملاحظه مهم و درستی است، کشورها هم در این زمینه ملاحظه می‌کنند که کسی وقتی رفت در مقام داوری، دوباره وارد رقابت نشود و جای خود را عوض نکند، اصل این ملاحظه به نظرم ملاحظه مناسبی است.

اما همه باید برای مشارکت بیشتر تلاش کنیم و بعد نتیجه‌ای که حاصل می‌شود را معتبر بدانیم، بپذیریم و این نتیجه را در فضای عمومی تضعیف و خُرد نکنیم. یک مرتبه اینطور مطرح شود که یک موج ضددینی یا یک موج انگلیسی این نتیجه را به وجود آورده است، این کارها غلط است و درست نیست نباید به مشارکت مردم و آراء مردم برچسب بزنیم، باید ببینیم اقبال عمومی چه می‌شود.

  شاهد حضور و کاندیداتوری چندباره برخی در انتخابات هستیم، شما چه نظری درباره حضور کاندیداهای تکراری که چندین بار وارد انتخابات شده‌اند، دارید؟

من امیدوارم شورای نگهبان به این موضوع توجه و عنایت داشته باشد که آیا اینجا صحنه‌ای است که برخی از افراد هر زمانی که خواستند بیایند که حالا ببینیم چه می‌شود و فرصت‌های سیاسی-اجتماعی را تحت تاثیر حضور خود قرار دهند یا خیر؟

منتها از لحاظ فضای اجتماعی فارغ از تصمیمی که شورای نگهبان می‌گیرد که امیدواریم درباره تکراری‌ها تصمیم جدی بگیرند، به طور کلی صورت خوشی هم ندارد؛ به عنوان مثال تا یک بار تکرار را اجازه دهند و دفعات بیشتر دیگر معنای خود را از دست داده است.

این اتفاق عجیبی است، من خودم فقط همین یک بار حضور پیدا می‌کنم چه به من فرصت بدهند و یا ندهند همین یک بار است و همچنان در حوزه‌های تصمیم‌سازی و راهبردی حضور داریم و فضای طلبگی خودم را نیز ادامه خواهم داد.

  درباره فعالیت‌ها و صحبت‌های اخیر احمدی‌نژاد چه نظری دارید؟

آقای احمدی‌نژاد هرکاری که انجام می‌دهد، خودش است، همه چیز خودش است یک نوع بعد مردمی و عدالت‌جویی هم دارد، بسیاری از این آشفتگی‌هایی که از مواضع ایشان بروز می‌کند، به همان طبع ساده ایشان برمی‌گردد و در این بعد مردمی افراد معمولا به نگرفتن مواضع از هم گسیخته فکر نمی‌کنند و فقط به نتیجه آخر فکر می‌کنند.

 به همین دلیل آقای احمدی‌نژاد نمی‌تواند به مسائل کلان و راهبردی جامعه به صورت پیچیده ریل‌گذاری و درباره حرکت پیشرفت جامعه فکر کند، او مقدار بسیار زیادی حالت عجول و ناشکیبا و عکس العمل‌های خیلی سریع و کوتاه دارد. از آن طرف صبر عجیب آقای روحانی را داریم و از این طرف عجول بودن آقای احمدی‌نژاد که اگر قضایای بنزینی اخیر به دست او بود شما احتمالا الان باید بنزین لیتر ۲۰ هزار تومان می‌خریدید؛ بالاخره او پول می‌خواهد چراکه مثلا اگر یکی الان بگوید من یارانه ماهی ۵۰۰ هزار تومان به مردم می‌دهم، او می‌‌گوید من ۱ میلیون می‌دهم و اگر کسی ۱ میلیون بگوید او می‌گوید ۲ میلیون تومان. اصلا هم حساب و کتاب نمی‌کند که حالا این دو میلیون از کجا باید بیاید.

اما گاهی یک حرف‌هایی مطرح می‌کند که نشان می‌دهد با خودش درگیر است مانند آن بحث که جزیره خریده‌اند تا اگر خشم مردم شدت پیدا کرد، بروند آنجا. مشخص است که این حرف‌ها همینطوری به ذهن‌اش می‌رسد و مطرح می‌کند اما گاهی این بحث مطرح‌ می‌شود که درون نظام است یا خارج از نظام، من فکر نمی‌کنم ایشان عرضه و شجاعت این را داشته باشد که از نظام خارج شود به همین جهت بین داخل و بیرون نظام در حال حرکت است.