بگم بگمهای ۱۴۰۰ کلید خورد؛
محمد، یاس و یک بازارگرمی انتخاباتی
محبوبه ولی
مصطفی هاشمیطبا، سیاستمدار اصلاحطلب که از قضا خودش نیز سابقه کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری را دارد، همین چند روز پیش گفته بود که «رقابت اصلی در انتخابات 1400، میان اصولگرایان است.»
آنچه او گفته البته نکتهای است که تحلیلگران بسیار دیگری از مدتها پیش، به ویژه بعد از انتخابات مجلس اخیر بر آن صحه گذاشتهاند و هرچه میگذرد بیشتر به این باور میرسند که نزاع اصلی بر سر پاستور 1400 صرفا میان اصولگرایان خواهد بود.
اکبر ترکان، مشاور سابق حسن روحانی و چهره اصلاحطلب دیگر اما گفته است: «رقابت بین اصولگرا با اصولگرا برای مردم جذابیت ندارد.»
خب باید چه کرد؟ باید برای ایجاد جذابیتی که ذاتا وجود ندارد، ابتکار عمل به خرج داد؛ مثلا جذابیتی داغ بر سر پروندهای باز و قالیبافی که تاکنون هیچ کس نتوانسته بابت فسادهایی که 12 سال زیر گوشش در شهرداری تهران رخ داده، از او حساب بکشد!
سردار علیه سردار
از روز یکشنبه که سعید محمد، فرمانده جوان قرارگاه خاتمالانبیای سپاه از سمت خود استعفا کرد و در پیامی توئیتری حضور خود در انتخابات 1400 را تایید کرد، ماجرای گزارش وی درباره پرونده عیسی شریفی دوباره نقل برخی محافل خبری شده است؛ آن هم با سوالی که میتواند همان ابتکارعمل برای ایجاد جذابیت رقابت انتخاباتی میان دو اصولگرا باشد. این محافل خبری و بعضا سیاسی و تبلیغاتی میپرسند: «آیا سعید محمد موجب رد صلاحیت محمدباقر قالیباف خواهد شد؟» شهریور امسال برخی افراد مطلع به رسانهها خبر دادند که سعید محمد از آن جایی که کارشناس پرونده عیسی شریفی است، اطلاعات بسیاری درباره فساد در دوران تصدی شهرداری تهران توسط محمدباقر قالیباف دارد و گزارش مفصلی از این پرونده را هم روی میز شورای نگهبان گذاشته است. گزارش او مشخصا درباره پروژه فساد موسوم به «یاس» بوده که محوریت اصلی آن نیز تخلفات «عیسی شریفی»، قائم مقام محمدباقر قالیباف است.
سردار محمد کارشناس فنی این پرونده بوده و گفته میشود که او در گزارش خود اسنادی از تخلفات پیچیده و چندلایه مدیران وقت شهرداری تهران و 25 مسئول دیگر ارائه کرده و روند گزارش به گونهای است که از فحوای آن «نقش قالیباف در تخلفات» استنباط میشود. همان زمان خیلیها، این اقدام سعید محمد را افشاگری علیه رقیب بالقوه خود در انتخابات 1400 و به طور کلی تحرک انتخاباتی او تفسیر کردند.
جای محکم قالیباف بر کرسی صدارت بهارستان و این ادعاهایی که درباره احتمال رد صلاحیت او به واسطه گزارش سردار محمد، به گوش میرسد، حاکی از این است که اطلاعات مقامات و شخصیتها از فسادهای یکدیگر نه در جریان اجرای عدالت، بلکه برای گروکشیهای سیاسی استفاده میشود؛ چیزی شبیه همان بگم بگمهای معروف!
بازی تبلیغاتی با «رد صلاحیت قالیباف»
پرونده عیسی شریفی با گذشت بیش از دو سال و نیم، همچنان باز است و همه چیز کماکان در هالههای از ابهام. اواخر ماه گذشته، سخنگوی قوه قضائیه در نشست خبری خود اعلام کرد که دیوان عالی کشور هنوز رأی خود درباره پرونده او را صادر نکرده است.
حالا اما با استعفای سعید محمد و تایید حضورش در رقابت انتخاباتی 1400، گمانهزنیهای شهریور دوباره زنده شده است. یک کانال تلگرامی نزدیک به جبهه پایداری که از نامزدی ابراهیم رئیسی برای انتخابات 1400 حمایت میکند، به تازگی نوشته که «سردار سعید محمد، گزارش مفصلی را در قالب سه بخش به شورای نگهبان ارسال کرده که میتواند موجب رد صلاحیت محمدباقر قالیباف در صورت ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری شود.»
این کانال خبری ادامه داده که سعید محمد بازخورد گزارش خود را پیگیری کرده و در جلسهای گفته که نیمی از اعضای شورای نگهبان روی تایید صلاحیت قالیباف مردد شدهاند!
یاسی که برخی میخواهند پوست موز شود
دیروز برخی رسانهها از آن به عنوان «زیرآبزنی سیاسی در جبهه اصولگرایان» یاد کردند. نگاهی موشکافانه اما حکایت از آن دارد که این اخبار بیش از آنکه زیرآبزنی سیاسی باشد، «بازارگرمی» انتخاباتی است.
طرفداران قالیباف در فضاهای رسمی و غیرسمی مدام با طعنههایی سردار محمد، رقیب مرید خود را تخریب میکنند؛ یا به این نکته اشاره میکنند که او به دلیل اینکه در عرصههای سیاسی نبوده رجل سیاسی محسوب نمیشود یا درجه نظامی او را دستمایه قرار میدهند و میگویند که او هنوز سردار نیست و موقتا این درجه به او داده شده و یا اینکه به طعنه در فضای مجازی خطاب به او مینویسند که رئیسجمهور شدن برای او خیلی زود است!
در این کارزار انتخاباتی اما طیف مقابل، طرفداران سردار محمد و البته در طیف وسیعتر طرفداران ابراهیم رئیسی که نمیخواهند قالیباف را در پاستور ببینند، پرونده «یاس» و عیسی شریفی را پیش میکشند تا از آن پوست موزی زیر پای قالیباف بیندازند.
اکبر ترکان میگوید: «رقابت بین اصولگرا با اصولگرا برای مردم جذابیت ندارد.» خب باید چه کرد؟ باید برای ایجاد این جذابیت ابتکار عمل به خرج داد؛ مثلا جذابیتی داغ بر سر پروندهای باز و قالیبافی که تاکنون هیچکس نتوانسته بابت فسادهای شهرداری، از او حساب بکشد!
سکوت معنادار در قبال گزارش یک فساد
اندوه ماجرا اما اینجاست که خبر گزارش سعید محمد درباره پروژه یاس و قالیباف و مدیران تحت مدیریتش، مربوط به شهریور است. اکنون شهریور گذشته و پاییز رفته و زمستان هم رو به اتمام است، قالیباف همچنان در صدر یکی از قوای سهگانه کشور یعنی رئیس مجلس شورای اسلامی است و ظاهرا مصونیتی پولادین در برابر گزارش سردار محمد و البته سایر گزارشهایی که درباره او و عیسی شریفی است، دارد.
این جای محکم او روی کرسی صدارت بهارستان و این ادعاهایی که درباره احتمال رد صلاحیت او به واسطه گزارش سردار محمد به گوش میرسد، اما حاکی از این است که اطلاعات مقامات و شخصیتها از فسادهای یکدیگر نه در جریان اجرای عدالت، بلکه برای گروکشیهای سیاسی استفاده میشود و با پایان قائله نیز دوباره در صف محرمانههای مگو میروند تا گروکشی بعدی؛ چیزی شبیه همان بگم بگمهای معروف!
جالب آنکه همان چند ماه پیش گفته شد که گزارش علیه قالیباف به دست فقهای شورای نگهبان نیز رسیده است. اگر گزارش سردار محمد میتواند منجر به رد صلاحیت قالیباف شود، چگونه او هنوز بر صدر یکی از قوای سهگانه کشور است؟! به نظر نمیرسد عزمی برای مطالبه پاسخگویی از مدیران طراز اول انقلاب وجود داشته باشد، از این رو ادعای رد صلاحیت آنها در پی یک گزارش نیز دور از ذهن به نظر میرسد و تجربه نشان داده که رد صلاحیتها و تایید صلاحیتها به ویژه در این سطوح بر اساس ملاک و معیارهای دیگری صورت میگیرند.
یادآوری یک جنجال و آبهایی که از آسیاب افتاد
در این میان یادآوری میرسلیم در روزهای ابتدایی آغاز مجلس یازدهم خالی از لطف نیست. میرسلیم پایش را در یک کفش کرده بود که زیر گوش قالیباف انبوهی از فساد رخ داده است. اظهارات او حتی نه مانند گزارش سعید محمد سربسته و محرمانه، بلکه در گفتوگو با رسانهها و همراه با اعداد و ارقام بود.
یک قلم از ادعاهای میرسلیم این بود که قالیباف برای پس گرفتن طرح تحقیق و تفحص از شهرداری در مجلسه دهم، 65 میلیارد تومان فقط به یک رئیس کمیسیون در مجلس پرداخت شده است. او گفت که اسناد خود را به قوه قضائیه ارسال کرده است. دفتر قالیباف هم اعلام کرد که به دلیل این اتهام از میرسلیم شکایت کرده است.
آن زمان هم مدتی جنجالها حول این اخبار ادامه داشت و بعد هم آبها از آسیاب افتاد و میرسلیم هم به انزوا رفت.
اصولگرایان به اجماع نخواهند رسید
از تصویر نهایی که با این قطعات پازل شکل میگیرد، میتوان فهمید که ظاهرا رقابت اصولگرا با اصولگرا چندان هم خالی از جذابیت نیست!
و البته نکته دیگری که میتوان از آن دریافت این است که اصولگرایان به اجماع نخواهند رسید. در بهترین حالت آنها شاید بر سر یک کاندیدا اجماع کنند اما همچنان تفرقه و تفریق در این جریان جاری است؛ آنچنانکه در انتخابات ریاست جمهوری پیشین قالیباف به نفع رئیسی کنار رفت اما بعدها به گلایه درآمد که اصولگرایان او را وادار به این کنارهگیری کردند!
دیدگاه تان را بنویسید