محبوبه ولی

آیا شورای عالی امنیت ملی به مجلس چراغ سبز نشان داد که قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها را تصویب کند و بعد هم به دولت دستور داد تا علی‌رغم قیل و قال مجلسی‌ها، با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی توافق کند؟

آیا بهارستان در این میانه نه به عنوان نهادی در رأس امور، بلکه صرفا اهرمی با کارکرد «فشار» است؟ آن هم بدون آنکه از آنچه در پشت درهای بسته می‌گذرد، مطلع باشد. آیا نهادهای فرادستی بدون اینکه نمایندگان انقلابی بدانند به آنها نقش پلیس بد را داده‌اند؟

ظاهرا «رأس امور» توی باغ نیست. دست کم از شواهد و قرائن که این طور برمی‌آید!

روز دوشنبه خشم و هیاهوی نمایندگان مجلس در واکنش به توافق علی‌اکبر صالحی و رافائل گروسی آنقدر بالا گرفت که سخنگوی شورای عالی امنیت ملی ناگزیر به میان آمد تا بگوید که آقایان انقلابی اینقدر حرص نخورید، مصوبه مجلس مخدوش نشده است. او حتی به حمایت از صالحی که نمایندگان در کمتر از یک دقیقه معرفی او به قوه قضائیه را تصویب کردند نیز پرداخت و گفت که «سازمان انرژی اتمی ضمن آن که تاکنون مفاد قانون را اجرا کرده، زمینه قطع نظارت‌های فراپادمانی را نیز فراهم کرده است.»

باز هم رهبری ترمز مجلس را کشید

بهارستان اما ملتهب‌تر از آن بود که به این اظهارات التفاتی کند. این التهاب همینطور بالا و بالاتر می‌رفت تا اینکه رهبری در دیدار با اعضای مجلس خبرگان با اشــاره به اختلاف برداشتی که مجلس از کار دولت دارد، تاکید کردند که این اختلافات حل شود.

مجلس هم که تا امروز نشان داده تنها با بیانات رهبری ترمز بی‌منطقی را می‌کشد، دیروز اندکی عقب نشست و خبر آمد که محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس در راستای فرمان مقام معظم رهبری برای تعامل با دولت و حل اختلافات درباره نحوه اجرای قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها، ذوالنوری و عباسی، روسای دو کمیسیون امنیت ملی و انرژی را مامور تعامل با دولت در این خصوص کرده است.

توی باغ نبودن نمایندگان مجلس به قدری بود که حسین شریعتمداری هم خوانندگانش را سورپرایز کرد؛ قلم را به نفع دولت چرخاند و نوشت نمایندگان باید می‌دانستند که توافق صالحی و گروسی نمی‌تواند بدون دخالت و نظر شورای عالی امنیت ملی تهیه شده باشد

البته این ماموریت مصداق این است که شاگرد شلوغ کلاس را مبصر کنند؛ چراکه بیشترین هیاهو در جریان جلسه روز دوشنبه بهارستان از سوی ذوالنوری بود و حتی او بود که برای شکایت از روحانی و صالحی شروع به جمع‌آوری امضا در میان نمایندگان کرد.

فریاد علیه دولت یا شورای عالی امنیت ملی؟

حالا اما او و سایر نمایندگانی که فریادشان بلند شده بود و دولت را متهم به فریب مجلس کرده بودند، با این تذکر روبرو شده‌اند که فریادهاشان در واقع نه علیه دولت، بلکه علیه تصمیم نهادهای فرادستی بوده است. از همین رو برخی رسانه‌ها دیروز تیتر زدند که «مجلس باز هم نفهمید به چه چیزی رأی داده است!»

برخی عقیده دارند که نمایندگان در جریان امور بودند اما اقلیت تندرو، بنای همیشگی خود را بر جنجال و ساز ناکوک گذاشته است. شماری دیگر اما مطرح می‌کنند که قالیباف، از آن جایی که عضو شورای عالی امنیت ملی است، می‌دانسته در پشت پرده چه خبر است و باید نمایندگان را مطلع می‌کرد تا کار قیل و قال آنها آنقدر بالا نگیرد. در این مورد اما باید گفت، اگر نمایندگان در جریان بودند و آنقدر هیاهو نمی‌کردند، عملا دیگر نقش اهرم فشار را نداشتند تا به واسطه فشار آنها بتوان طرف‌های غربی برجام را نگران و تهدید کرد.

نمد مجلس، چگونه کلاه دولت شد

این بار اما توی باغ نبودن نمایندگان مجلس به قدری بود که حسین شریعتمداری هم خوانندگانش را سورپرایز کرد و قلم را به نفع دولت چرخاند؛ البته نه به نفع دولت، بلکه به نفع توافق دولت با گروسی که در واقع به دستور مقامات بالادستی بوده است.

شریعتمداری در این باره در کیهان با انتقاد از هیاهوی بهارستان، نوشت که توافق صالحی و گروسی در تهران اگرچه امضای رئیس ‌سازمان انرژی اتمی را در پای خود دارد ولی نمایندگان باید می‌دانستند که «تصمیمی با این اهمیت نمی‌تواند بدون دخالت و نظر شورای عالی امنیت ملی اتخاذ شده باشد.»

کمیت مجلس یازدهم آنقدر در سیاست لنگ است که به هر دری می‌زند تا خود را به عنوان مجلسی قدرتمند و اثرگذار مطرح کند، به در بسته می‌خورد؛ حال آن دَر، پروژه سفر به مسکو و نشستن رو در روی پوتین باشد یا تلاش برای به نام خود زدن لغو تحریم‌ها

بدین ترتیب مجلس یک بار دیگر در انزوا رفت. برای آنها که در پی ساختن کلاهی انتخاباتی از این نمد بودند، آنچه رخ داد، شکستی سخت بود. چراکه موفقیت حاصل از این توافق گرچه در پی مصوبه مجلس بود اما به نام دولت ثبت شد.

محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه دیروز در حاشیه همایش مطالبات حقوقی بین‌المللی دفاع مقدس که در محل باغ موزه دفاع مقدس برگزار شد، در جمع خبرنگاران گفت: «آنچه صالحی با آژانس توافق کرد، یک موفقیت بی‌نظیر دیپلماتیک بود و اگر دوستان مجلس مصوبه شورای امنیت ملی را دیده بودند، آن رفتار غیر لازم در مجلس انجام نمی‌شد.»

از سوی دیگر همزمان با این توافق، عبدالناصر همتی، مدیر کل بانک مرکزی خبر از توافق با کره جنوبی، عمان، ژاپن و عراق برای آزادسازی منابع ارزی ایران داد. گرچه رسما درباره همزمانی حصول این توافقات با توافق ایران و گروسی، چیزی اعلام نشده اما بسیاری از تحلیلگران، پیشرفت‌های اخیر درباره پول‌های بلوکه شده ایران را امتداد مذاکرات دولت با گروسی و طرف‌های غربی و همینطور تصمیم بایدن برای کاهش فشار بر ایران بدون برداشتن تحریم‌ها می‌دانند.

این تحلیل‌ها عملا نقش چندانی برای مجلس در این توفیقات قائل نیستند. مجلسی که امیدوار بود با مصوبه اخیر خود منجر به کاهش تحریم‌ها یا به هر ترتیب دیگر تغییر قاعده بازی به نفع خود شود، حالا در موقعیتی قرار گرفته که از آن صرفا به عنوان مجموعه انقلابی‌های جنجال‌ساز و پرهیاهو یاد می‌شود که مانع کار دولت است و از سوی دیگر دولت موفق شده خود را به عنوان نهادی نشان دهد که به سختی مشی تعادل و میانه‌روی خود را در برابر این تندروی‌ها حفظ کرده و همچنین حمایت و هماهنگی نهادهای بالادستی را نیز دارد.

رویای وارونه؛ از کرملین تا تهران

مجلس اما این روزها با اتهام بی‌خبری از تصمیم نهادهای بالادستی و رفتارهای عجولانه، در موضع ضعف قرار گرفته است. در راستای همین تضعیف موقعیت و تقویت موضع دولت، حسن روحانی که دیروز درباره موفقیت مذاکرات مربوط به آزادسازی ارزهای بلوکه شده ایران صحبت می‌کرد، با تاکید بر «انسجام و وحدت کلمه»، از موضع قدرت گفت که «هر نوع تنش و درگیری و هر اقدامی که به ثبات و استحکام و آرامش اقتصادی لطمه بزند، خیانت با هدف آسیب زدن به زندگی مردم و اقتصاد کشور است.»

با این تفاسیر به نظر می‌رسد کمیت مجلس یازدهم آنقدر در سیاست لنگ است که به هر دری می‌زند تا خود را به عنوان مجلسی قدرتمند و اثرگذار مطرح کند، به در بسته می‌خورد؛ حال آن دَر، پروژه پر سر و صدای سفر آقای رئیس به مسکو و نشستن رو در روی پوتین در کرملین باشد یا تلاش برای به نام خود زدن لغو تحریم‌ها. تا اینجای کار مجلس هرچه کرده، اجرای دستور نهادهای بالادستی بوده و هر بار که از بالا دستور رسیده نیز ناگزیر به سکوت شده است.