محبوبه ولی

 

بی‌تردید مشکل از آنجا آب می‌خورد که تهران خواهرخوانده‌ای برای خود برگزیده که اقتصاد درهم‌تنیده‌ای با آمریکا دارد؛ آنقدر که بلافاصله پس از خروج دونالد ترامپ از برجام، این خواهرخوانده قدیمی نیز زد زیر میز خواهرخواندگی و توافقات و قراردادها و کار به جایی کشید که میلیاردها دلار از پول ایران را پس نمی‌دهد و نفتکشش نیز همین دو روز پیش از سوی سپاه پاسداران ایران توقیف شد.

48 سال پیش وقتی غلامرضا نیک‌پی، شهردار وقت تهران به کره جنوبی رفت، سئول به عنوان خواهرشهر تهران برگزیده شد. در منطقه گانگنام کره نیز خیابانی را «تهران» نامگذاری کردند. آن خیابان مرکز تجمع ساختمان‌های بزرگ و شرکت‌های عمده تجاری، بانک‌ها و شرکت‌های صنعتی مانند سامسونگ و ال‌جی است.

پیرو همان روابط دوستانه، اقتصاد دو کشور نیز به یکدیگر نزدیک شد تا جایی که حتی در دوران هشت سال جنگ تحمیلی نیز، بسیاری از شرکت‌های کره‌ای، برخلاف امروز، ایران را ترک نکردند.

این روابط گرچه فراز و فرود داشت؛ اما هیچگاه به این اندازه تیره و تار نبوده است. در واقع با آنچه این روزها در جریان است، باید گفت که روابط دو کشور به ضعیف‌ترین سطح خود رسیده است تا جایی که دو کشور تلویحا یکدیگر را «دزد» خطاب می‌کنند!

واحد مبارزه با دزدان دریایی!

دو روز پیش پس از آنکه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی اطلاعیه‌ای اعلام کرد که نفتکش کره‌ جنوبی حامل هفت هزار و 200 تن مواد شیمیایی نفتی را به دلیل نقض پروتکل‌های زیست محیطی در خلیج فارس توقیف کرده، وزارت دفاع کره جنوبی اعلام کرد که «یک واحد مبارزه با دزدان دریایی» را به آب‌های مجاور تنگه هرمز اعزام کرده است.

مشخص نیست که سئول عنوان «دزدان دریایی» را به عنوان طعن و کنایه به کار برده یا اینکه صرفا خواسته که نام واحد دریایی خود را اعلام کند؛ اما هر چه که بود واکنش‌های بسیاری را در فضای مجازی برانگیخت.

در توئیتر اکانت اصولگرایی نوشته بود: «وقتی آقامون میگه دوره بزن دررویی تمام شده، یعنی وقتی آشغال بریزی تو محل ما، بدهکار هم باشی، توقیف میشی» اکانت دیگری با اشاره به اینکه شناور توقیف شده از مبدا بندر الجبیل عربستان سعودی عازم بمبئی هند بوده، نوشته بود: «اگه ایران محموله هفت هزار تنی کشتی کره‌ای رو توقیف کنه، هم به پاکیزگی محیط زیست کمک کرده، هم بخشی از طلبش از کره رو وصول کرده، هم یه ضربه‌ای به اقتصاد عربستان وارد کرده. خلیج فارس باید ناامن بشه برای هر کسی که اموال ملت ایران رو دزدیده.»

دزد 10 تریلیون وونی

گرچه ایران چنین ادعایی را صریحا رد می‌کند، اما بسیاری از ناظران تاکید می‌کنند که اقدام ایران، گروکشی در برابر میلیاردها دلار پول بلوکه شده‌اش در کره جنوبی است. در قبال این اتهام گروکشی اما علی ربیعی، سخنگوی دولت، دیروز گفت که «اگر کسی گروگانگیر باشد دولت کره جنوبی است که به بهانه‌های واهی بیش از ۷ میلیارد دلار ما را گروگان گرفته است.»

آنچه مهم است این است که این چشم‌بادامی‌ها جماعت رِندی هستند که مذاکره با آنها سیاست خاص خود را می‌طلبد؛ در رِندی آنها همین بس که پس از بلوکه پول؛ هزینه نگهداری آن را هم مطالبه می‌کنند!

نکته جالب در این میان اما این است که بدهی سئول به ایران، آنطور که ربیعی گفته و همتی، رئیس کل بانک مرکزی هم پیشتر اعلام کرده‌ هفت میلیارد دلار نیست، بلکه بر اساس اعلام بانک‌های کره جنوبی، حدود 10 تریلیون وون، معادل 9.2 میلیارد دلار است. خبرگزاری کره‌ای پونهاپ دیروز گزارش کرد که از شهریور سال 1398، حدود سه تریلیون وون پول ایرانی که توسط شعبه سئول بانک ملت ایران واریز شده بوده، در یک بانک کره جنوبی مسدود شده و علاوه بر آن حدود هفت میلیارد دلار پول نفت ایران هم در دو بانک کره جنوبی به نام بانک‌ صنعتی کره و ووری‌بانک مسدود شده است.

جالب‌تر آنکه علاوه بر این مبلغ که پول دولتی ایران است، پول‌های تجار و فعالان بخش خصوصی نیز در کره مسدود است!

وعده سر خرمن تازه؟

قرار بود همین روزها قائم‌مقام وزیر خارجه کره جنوبی برای مذاکره بر سر این پول‌ها به ایران سفر کند. با توقیف کشتی کره‌ای، حالا بسیاری تفسیر می‌کنند که ایران این نفتکش را توقیف کرده تا با دست پُر پای میز مذاکره با کره‌ای‌ها بنشیند.

کره جنوبی اعلام کرده که قصد دارد با طریق دیپلماتیک موضوع نفتکش را حل کند. یک مقام وزارت خارجه سئول هم خبر داده که تهران و سئول به همراه آمریکا در حال رایزنی برای صرف پول بلوکه شده ایران در حساب‌های بانکی کره‌ای، برای خرید واکسن‌های کووید19 از طریق برنامه جهانی «کوواکس» هستند.

این مقام کره‌ای گفته که برای این کار از وزارت خزانه‌داری آمریکا تاییدیه ویژه گرفته‌اند و در حال برنامه‌ریزی برای پرداخت هزینه از طریق تسهیلات کوواکس هستند اما ایران به دلیل نگرانی از بروز مشکلات احتمالی در مسیر تبدیل پول‌هایش به دلار برای خرید واکسن، هنوز تصمیمی نگرفته است. به نظر هم نمی‌رسد که ایران به این آسانی‌ها در این خصوص به سئول اعتماد کند چراکه سئول طی دو سال گذشته بارها اعتماد ایران را سلب کرده است. کره جنوبی که پس از خروج آمریکا از برجام، بسیاری بابت منافع خود اظهار نگرانی می‌کرد، چند نوبت برای خرید نفت ایران در دوران تحریم از دولت ترامپ معافیت گرفت.

دولت سئول پاییز دو سال پیش اعلام کرد یک سیستم پرداخت بر اساس وون طراحی کرده که مطابق آن پول نفت ایران در حساب‌های کره می‌ماند و پول کالاهای کره‌ای که ایران می‌خرد، از آن حساب پرداخت خواهد شد. به گفته مقامات کره جنوبی، این پول امکان تبدیل به ارز را ندارد و مستقیما هم به ایران پرداخت نمی‌شود؛ در عوض ایران می‌تواند از حساب آن کالاهای غیرتحریمی من جمله غذا و دارو از کره جنوبی بخرد.

یک مقام وزارت خارجه سئول خبر داده که تهران و سئول به همراه آمریکا در حال رایزنی برای صرف پول بلوکه شده ایران در حساب‌های بانکی کره‌ای، برای خرید واکسن‌های کووید19 از طریق برنامه جهانی «کوواکس» هستند

با این تفاسیر کره معافیت گرفت و در چند ماهه ابتدایی تحریم نیز نفت ایران را خرید اما تمام وعده‌های برای تسویه با ایران، منحصر شد به چند پرداخت قطره‌چکانی مانند ارسال تعداد محدودی تجهیزات پزشکی و دارویی به مبلغ 500 هزار دلار.

اکنون اما به نظر نمی‌رسد ایران باور کند که وعده سئول درباره کرونا، آن هم با هماهنگی دولت ترامپ، وعده سر خرمن تازه‌ای نباشد.

حال ایران از تعلل عامدانه کره جنوبی در پرداخت بدهی‌اش بسیار عصبانی است. علی ربیعی، سخنگوی دولت دیروز در نشست خبری خود به همین خلف وعده‌های سئول اشاره کرد و گفت: «کره‌ای‌ها حتی در مورد کالاهایی که ادعا می‌شد تحریم نیست، با اینکه در شرایط سخت و دشوار که حتی وارد کردن چند میلیون تن نهاده و دارو برای مردم ما بسیار مهم بود، به بهانه‌های واهی امتناع کردند.»

رفتارشناسی چشم‌بادامی‌ها

کره اعلام کرده یک هیأت دیپلماتیک به ایران می‌فرستد؛ حال باید دید که آن توقیف و این هیأت، پرونده پول‌های بلوکه شده ایران را پیش خواهند برد یا اینکه این پرونده همچنان مفتوح و محل مناقشه باقی خواهد ماند.

اما آنچه مهم است این است که این چشم‌بادامی‌ها جماعت رِندی هستند که مذاکره با آنها سیاست خاص خود را می‌طلبد؛ در رِندی آنها همین بس که پس از بلوکه پول؛ هزینه نگهداری آن را هم مطالبه می‌کنند!  دیگر آنکه سفیر کره جنوبی در ایران در مصاحبه‌ای گفته بود: «در سیاست دوست و دشمن دائمی وجود ندارد و این منافع و مصالح است که دوستی و دشمنی‌ها را مشخص می‌کند.» با این حساب باید گفت سیاست خواهرخوانده تهران مادامی که ایران و آمریکا در تقابل با یکدیگر هستند، چندان دوستانه نخواهد بود.