دورخیز برای جذب سرمایههای ایرانیان خارج از کشور کلید خورد
دورنمای دو هـزار میلیارد دلاری
در ایران همیشه چمدانهایی برای مهاجرت بسته و آماده است که پولهایشان را ارز میکنند و میبرند. در ماههای اخیر اما شاید بتوان گفت که مهاجرت ارز بیشتر از مهاجرت آدمها بوده است؛ نمونهاش هم افزایش قابلتوجه خرید ملک در کشورهایی مثل گرجستان و ترکیه. حالا دولت و مجلس به دنبال راهی برای جلوگیری از این فرار ارزی هستند و پس از اعطای اقامت دائم ایران در قبال سرمایهگذاری ۲۵۰ هزار دلاری، اصلاح ماده ۹۸۹ قانون مدنی را کلید زدهاند. ماده ۹۸۹ قانون مدنی: اموال غیرمنقول یک ایرانی با تابعیت دوگانه با نظارت مدعیالعموم محل به فروش رسیده و پس از وضع مخارج فروش، قیمت آن به او داده خواهد شد و به علاوه از اشتغال به هر گونه مشاغل دولتی محروم خواهد بود فلاحتپیشه: سرمایه ایرانیان خارج از کشور را از هزار تا دو هزار میلیارد دلار تخمین میزنند. کشور از این سرمایه استفاده نمیکند در حالی که متاسفانه برخی از کشورها بهخصوص کشورهای عربی جنوب خلیج فارس برنامهریزی و شرایط را برای جذب سرمایه ایرانیان مقیم خارج از کشور فراهم میکنند
محبوبه ولی، روزنامه نگار
کجای دنیا بهراحتی ایران میشود پولدار شد؟ فقط اندکی رانت اطلاعاتی نیاز است؛ مثلا بدانید که ماه آینده قرار است مسکن گران بشود. بعد سرمایهتان را به همراه وامهایی که گرفتهاید خانه بخرید و ماه آینده از یک میلیونر به یک میلیاردر تبدیل شوید. یا مثلا بدانید که دلار قرار است این هفته ارزان شود و بعد دوباره گران شود؛ هرچه در چنته دارید بردارید و دلار بخرید و در عرض یک هفته بیهیچ زحمت و محنتی سرمایهتان چند برابر شود، یا مثلا پدر و پسر امین و معتمد بانک مرکزی باشید و بانک مرکزی به شما گرا بدهد که بهای سکه قرار است به زودی عجیب بالا برود، به دنبال این رانت اطلاعاتی در حد تناژ سکه بخرید و تیلیاردر شوید.
به هر حال راه برای ثروتاندوزی آسان و ساده در ایران زیاد است، اما این راههای زیاد نهتنها مانعی برای کاهش آمار دوتابعیتیهای ایران نشده بلکه آن را افزایش هم داده؛ چراکه وقتی فردی اینگونه سود میکند با خودش میگوید با این حجم از ثروت چرا در یک کشور جهان سومی زندگی کنم؟ میروم به ینگه دنیا با آن استانداردهای دلفریبش. یا دستکم اهل و عیال را راهی میکنم و خودم با یک پا در ایران پولساز و یک پا در غرب عالم، خر و خرما را هم نگه میدارم.
اما دوتابعیتیها به این دسته ختم نمیشوند. اتفاقا آنهایی که رانت اطلاعاتی ندارند هم دوتابعیتی میشوند بدین ترتیب که با تبعات رانت اطلاعاتی دسته اول، به این نتیجه میرسند که کار و تلاش در این پهنه جغرافیایی دور باطل است، بنابراین با قلبی ناآرام و دلی نامطمئن کار و تلاش و ایضا سرمایهشان را از این پهنه جغرافیایی به پهنه جغرافیایی دیگری میبرند.
باز هم مهاجران و دوتابعیتیها به اینجا ختم نمیشوند؛ به آنها اضافه کنید نفرات برتر کنکور سنوات مختلف و نخبهها و مریم میرزاخانیها را، همینطور جوانهایی که صرفا برای کار در یک رستوران ساده و گرفتن دستمزد به دلار و یورو مهاجرت میکنند و همینطور مهاجران سیاسی را و همین طور آنهایی که به دنبال انقلاب و جنگ از کشور مهاجرت کردند که بعضا هم از دسته سرمایهداران بودند و همینطور بسیاری دیگر را.
پولدارهایی که ایرانی هستند اما ایران نیستند
اما همه اینها را هم که با هم جمع بزنید به آمار واقعی مهاجران نمیرسید چراکه همواره مورد مناقشه بوده است. گاهی ایران را جزء 15 کشوری که مردمش بیشترین مهاجرت را دارند معرفی کردند، گاهی صد و چندمین کشور، برخی تعداد مهاجران را دو سه میلیون اعلام میکنند و برخی دیگر بر این باورند که آمار واقعی بالای 10 میلیون است.
دبیر شورایعالی ایرانیان خارج از کشور تیرماه سال جاری این آمار را پنج تا شش میلیون نفر اعلام کرد که در 120 کشور دنیا پراکندهاند و حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز تعداد آنها را هشت میلیون نفر عنوان میکند.
فارغ از این آمار، ثروتی که این جمع از ایرانیان در خارج از کشور دارند، بسیار قابلتوجه است. برخی گزارشها سرمایه ایرانیان خارج از کشور در سال 2000 را 3/1 تریلیون دلار گزارش کردهاند و افزودهاند ایرانیان صرفا در همان سال 2000، 200 تا 400 میلیارد دلار در ایالات متحده آمریکا، چین و اروپا سرمایهگذاری کردهاند و حتی کارگران مهاجر ایرانی صرفا در سال 2006 بیش از دو میلیارد دلار درآمد داشتهاند.
نگاهی به موقعیت مالی ایرانیان در سراسر جهان نیز نشان میدهد که این آمارها پر بیراه نمیگویند. یک چهارم ایرانیان مقیم انگلستان مشاغلی با درآمد بالا دارند و بیش از یک میلیون مهاجر ایرانی به ایالات متحده آمریکا نیز وضعیت مشابهی دارند.
به این آمار مهاجرت و سرمایه ایرانیان خارج از کشور، اشکال دیگر خروج ثروت از کشور را نیز اضافه کنید که در ماههای اخیر با نوسانات ارزی بسیار شدت گرفته است.
آب در کوزه و ما گرد جهان میگردیم
این حجم از خروج ارز، نهادهای تصمیمگیر را به فکر راهحل انداخته است. نمونهای از این راهحلها تصمیم چند روز پیش شورایعالی هماهنگی اقتصادی به ریاست حسن روحانی بود مبنی بر اعطای اقامت دائم به هرکس که 250 هزار دلار در ایران سرمایهگذاری کند.
این تصمیم با واکنشهای بسیاری مواجه شد. عدهای جمعیت هدف آن را عراقیها و ترکیهایها و افغانستانیها و خلاصه پولدارهای کشورهای اطراف عنوان کردند و عدهای دیگر آن را بیشتر یک طنز تلخ دانستند و استدلال کردند در شرایطی که جمع کثیری از ایرانیان در حال خروج از کشور هستند چرا کسان دیگری باید خواهان اقامت در ایران باشند، آن هم با 250 هزار دلار پول؟!
عدهای دیگر اما مصداق آب در کوزه و ما گرد جهان میگردیم، تصمیمسازان را ارجاع میدهند به جمع بزرگ ایرانیانی که خود به اندازه یک کشور هستند؛ همان میلیونها ایرانی که اتفاقا اقامت ایران را دارند اما پولشان را در کشور دیگری سرمایهگذاری میکنند چون امنیتی برای سرمایهگذاری در ایران نمیبینند.
نسخه یک پیر صد ساله!
سید عباس عراقچی کمتر از چهار ماه پیش در مصاحبهای با یک روزنامه اسپانیایی گفت که «هیچ سیاستی علیه شهروندانی که تابعیت دوگانه دارند، وجود ندارد. در واقع ما تابعیت دوم آنها را نادیده میگیریم و هیچگاه از هیچ ایرانی نمیپرسیم آیا گذرنامه دیگری دارد یا نه. ما میخواهیم که آنها به خانه بازگردند و با خانوادههای خود تماس و رابطه داشته باشند، آنها را یک ارزش برای خودمان قلمداد میکنیم و تلاش در تسهیل آمدن و رفتن آنها داریم.»
ارتباط خوب با ایرانیان خارج از کشور همواره از شعارهای دولتها بوده است ازجمله دولت روحانی اما اظهارات عراقچی در تناقض با ماده 989 قانون مدنی است. این ماده قانونی میگوید که «هر تبعه ایرانی که بدون رعایت مقررات قانونی بعد از تاریخ 1280 شمسی تابعیت خارجی تحصیل کرده باشد، تبعیت خارجی او کأنلمیکن بوده و تبعه ایران شناخته میشود ولی در عین حال کلیه اموال غیرمنقول او با نظارت مدعیالعموم محل به فروش رسیده و پس از وضع مخارج فروش، قیمت آن به او داده خواهد شد و به علاوه از اشتغال به وزارت و معاونت وزارت و عضویت مجالس مقننه و انجمنهای ایالتی و ولایتی و بلدی و هر گونه مشاغل دولتی محروم خواهد بود.»
چماقی که همیشه چماق نیست
البته پُرواضح است که این قانون هم مانند بسیاری قوانین دیگر با تیغ سلیقه مُثله شده است، چراکه محمود خاوری که دوتابعیتی بود، شغل دولتی هم داشت و اتفاقا بعد از اختلاس هم در آغوش همان تابعیت دوگانهاش در کانادا پناه گرفت.
اما به همان اندازه که این قانون برای برخی نادیده گرفته میشود، برای بسیاری دیگر چماق بالای سر است. مثلا کارخانهداری که تابعیت کشور دیگری را میگیرد، همواره دلنگران اموال غیرمنقولش است؛ بنابراین نهتنها سرمایهاش را خارج میکند بلکه تمام اموال غیرمنقول را نیز به فروش رسانده تبدیل به ارز میکند و با خودش میبرد و از بیم این قانون کسب و کار دیگری هم در ایران به راه نخواهد انداخت.
اصلاح این قانون قدیمی سالهاست که مطرح است اما این روزها با توجه به سیل ارزی که از کشور خارج شده و نیاز بیش از پیش کشور به ایرانیان خارج از کشور، به نظر میرسد اصلاح این قانون فوریت بیشتری پیدا کرده است؛ آنچنانکه حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی از طرح اصلاح ماده 989 قانون مدنی که در مورد اموال افراد دارای تابعیت دوگانه است، خبر داده و گفته که این طرح تاکنون به امضای 60 نماینده هم رسیده است و با توجه به اهمیتی که دارد به صورت ماده واحده در قالب طرح یک فوریتی در مجلس مطرح میشود.
پول ایرانی در جیب کشورهای عربی
او معتقد است که با اصلاح این قانون میشود زمینه را برای جذب خلاقیتهای فکری و ابداعی ایرانیان، جلوگیری از فرار مغزها، حفظ ارتباط نخبگان ایرانی با کشورشان و جذب سرمایههای ایرانیان خارج از کشور را فراهم کرد.
فلاحتپیشه بیان کرده که 85 درصد ایرانیان مهاجر در کشورهای غربی به مشاغل دارای شأن اجتماعی و بازدهی اقتصادی بالا مشهور هستند و به عبارتی ایرانیان جزو اتباع خارجی هم دارای ثروت و هم دارای نفوذ و نبوغ فوقالعاده در دنیا شناخته شده و سرمایه آنها را از هزار دلار تا دوهزار میلیارد دلار تخمین میزنند.
به گفته این نماینده مجلس میشود با تعدیل قانون مذکور، دست کم چهار میلیون از هشت میلیون ایرانی خارج از کشور را به سرمایهگذاری در کشور ترغیب کرد. او با بیان اینکه سرمایه ایرانیان خارج از کشور را از هزار تا دو هزار میلیارد دلار تخمین میزنند، تاکید میکند که کشور از این سرمایه استفاده نمیکند در حالی که متاسفانه برخی کشورها بهخصوص کشورهای عربی جنوب خلیج فارس برنامهریزی و شرایط را برای جذب سرمایه ایرانیان مقیم خارج از کشور فراهم میکنند.
او در توضیح این موضوع به تلاش امارات متحده عربی اشاره میکند که چندین سال پیش میزان سرمایهگذاری ایرانیان در این کشور بیش از 300 میلیارد دلار تخمین زده شده بود.
دوتابعیتیهای مغضوب
او به گرفتن وکیل از سوی بسیاری از مهاجران برای فروش اموالشان در ایران اشاره کرده و این را هم گفته که کشورهای بسیاری در دنیا مقولهای تحتعنوان تابعیت اکتسابی را تعریف میکنند تا از میان اتباع دیگر کشورها آنهایی که مغز یا پول دارند را گلچین کنند و اظهار امیدواری کرده که طرحشان برای اصلاح ماده 989 قانون مدنی به نتیجه برسد.
اما امیدواری او در شرایطی است که به نظر میرسد این موضوع نیز از موضوعات مورد مناقشه در مجلس است. در کنار نمایندگانی مانند فلاحتپیشه، نمایندگانی در مجلس نیز هستند که نام دوتابعیتی، آنها را به یاد کلمه «جاسوس» میاندازد. ماههاست که موضوع جاسوس بودن دوتابعیتیهای تیم مذاکرهکننده هستهای از سوی اصولگرایان مطرح است و همین دو هفته پیش بود که نمایش یک فیلم جنجالی در این مورد توسط کریمی قدوسی در صحن مجلس، تیتر خبرها بود.
از سوی دیگر برخلاف خارجیها که اقامت دائم ایران در صورت سرمایهگذاری 250 هزار دلاری آنها پیشبینی شده است، اغلب ایرانیان خارج از کشور در این شهر آزمودهاند بخت خویش و صابون اقتصاد ناپایدار و ناامنی سرمایهگذاری در ایران چنان به تنشان خورده که دیگر به این راحتیها احساس امنیت نمیکنند.
با این حال اصلاح این ماده قانونی شاید بتواند شروع خوبی باشد برای ایجاد امنیت سرمایهگذاری برای ایرانیان خارج از کشور، منتهی شروعی برای یک راه طولانی و البته دستاندازهای احتمالی مخالفانش.
دیدگاه تان را بنویسید