جوان جنجالی دولت احمدینژاد رئیس دیوان محاسبات شد؛
بذر نامرغوب در زمین انتصابات
محبوبه ولی
جناب بذرپاش بخشی از پروژه جوانگرایی رئیسجمهور سابق بود؛ پروژهای که البته محدود به دوران محمود احمدینژاد نیست و اساسا در هر دورهای وقتی میخواهند رانت و امتیازی را به یکی از نورچشمیهای جوان اعطا کنند، نامش را مزین میکنند به جوانگرایی.
آقای مهرداد بذرپاش را بیشتر از زمانی به یاد میآورند که در 27 سالگی مدیرعامل گروه خودروسازی سایپا شد و این حجم از جوانگرایی همه را به حیرت فرو برد که چه معجزهای جوانی که سابقه مدیریت در هیچ مجموعه صنعتی ندارد را، یکباره به سکوی مدیرعاملی یک گروه خودروسازی بزرگ کشور پرتاب کرد!
سالها بعد وقتی دولت تغییر کرد؛ اما گزارشهای خوبی از آن مدیریت دو ساله آقای بذرپاش منتشر نشد. روزنامه ایران حدود هفت سال بعد از پایان مدیریت بذرپاش در سایپا، طی گزارشی نوشت: «نگاهی به صورتهای مالی شرکت خودروسازی سایپا نشان میدهد که طی سالهای 87 و 88 مهرداد بذرپاش (صاحب امتیاز فعلی روزنامه وطن امروز) به عنوان مدیرعامل به همراه 4 عضو دیگر هیأت مدیره مبلغ 600 میلیون تومان پاداش دریافت کردهاند که با احتساب نرخ تورم به مقدار کنونی معادل یک میلیارد و 600 میلیون تومان برآورد میشود.»
گرچه برخی میتوانند این گزارش را سیاسیکاری دولت روحانی در قبال دولت احمدینژاد قلمداد کنند؛ اما موضوع این بود که شائبهها و حرف و حدیثها درباره بذرپاش به همین گزارش ختم نمیشود. وضعیت تحصیلی او نیز همواره مورد ابهام بوده؛ از بورسیه شدن در دولت احمدینژاد تا تبدیل نمره مردودی او به قبولی در مقاطع آموزش عالی.
به هر حال صحت و سقم اینها در هیچ دادگاه و محکمهای احراز نشد و صرفا با تکذیبیهها مختومه میشدند؛ اما همگی این موارد چهره جوان دیروز و امروز را به فردی جنجالی و پرحاشیه بدل کرد.
لقمه بزرگ در دهانی بیتجربه
اکنون اما او بار دیگر ثابت کرد که تبحر خاصی در گرفتن پستهای حساس بدون داشتن سابقه و تجربه در خصوص آنها دارد. همانطور که زمانی بدون هیچ تجربه در زمینه مدیریت مجموعههای صنعتی، مدیرعامل سایپا شد، دیروز هم پس از دو ماه کش و قوس رئیس دیوان محاسبات شد! نهادی مهم که پای بودجه در آن در میان است.
دیوان محاسبات به عنوان یکی از بازوهای نظارتی، نهادی وابسته به مجلس شورای اسلامی است که وظیفه نظارت بر همه فرآیندهای مالی کشور را برعهده دارد؛ بدین ترتیب که به همه حسابهای وزارتخانهها، موسسات، شرکتهای دولتی و دیگر دستگاههایی که به نحوی از بودجه کشور استفاده میکنند، حسابرسی میکند تا هیچ هزینهای از اعتبارات مصوب تجاوز نکرده باشد.
در نهایت نیز این دیوان تمامی اسناد و مدارک مربوط به این حسابرسیها را جمع کرده و بر اساس آن هر سال به مجلس شورای اسلامی گزارش تفریغ بودجه ارائه میکند. دیروز مهرداد بذرپاش با 158 رأی موافق نمایندگان مجلس از مجموع 244 نماینده حاضر، رئیس این دیوان شد و بار دیگر همگان را بر آن داشت که انگشت حیرت به دهان گزند. البته آنکه بیش از بذرپاش مایه حیرت بود، مجلس یازدهم بود که علیرغم مخالفت شدید همطیفهای خود، تن به این انتخاب داد. اصولگرایان بسیاری با توجه به شبهههایی که در سوابق بذرپاش وجود دارد، حساسیت پست کلیدی ریاست دیوان محاسبات و البته نداشتن شرایط احراز این پست از سوی بذرپاش، مخالفت خود با انتخاب او را اعلام کرده بودند اما مجلس به نصایح و انتقادات دوستان اصولگرای خود نیز وقعی ننهاد. لطفالله فروزنده دیگر کاندیدای ریاست دیوان محاسبات نیز ۸۲ رأی کسب کرد.
سابقهتراشی با سمت فرماندهی بسیج دانشجویی!
مخالفت احمد توکلی با انتخاب بذرپاش بیش از همه بازتاب داشت. دیروز قبل از آنکه بهارستان به بذرپاش رأی موافق بدهد، نامه احمد توکلی به عنوان رئیس هیأت مدیره دیدهبان شفافیت و عدالت به رئیس مجلس منتشر شد.
توکلی در این نامه از قالیباف خواسته بود که در مورد انتخاب مهرداد بذرپاش به عنوان یکی از منتخبان ریاست دیوان محاسبات تجدیدنظر کند و کمیسیون برنامه و بودجه را از ادامه بررسی صلاحیت وی بازدارد.
او در نامه خود توضیح داده بود که بدرپاش شرایط لازم برای احراز این پست را ندارد. در نامه توکلی آمده است: «پذیرش داوطلبی آقای بذرپاش از اساس غیرقانونی است، چراکه تبصره ۱ ماده ۵۱ قانون آییننامه داخلی مجلس میگوید که داوطلب باید حداقل 20 سال سابقه کار داشته باشد. در حالی که سابقه کار نامبرده به ۱۷ سال هم نمیرسد.»
او ادامه داده است که «وقتی برادرانه به آقای بذرپاش تذکر داده شد که جنابعالی 20 سال سابقه کار ندارید و سابقهتراشی نیز در شأن شما نیست و مصلحت آن است که داوطلب نشوید تا اعتراضات برانگیخته نشود، گفت که من در سال ۱۳۷۸ در تاسیس فلان پژوهشگاه نقش مهمی داشتم و بعدا در بسیج دانشجویی سمت فرماندهی داشتم. در حالی که سابقه کار در عرف و متون حقوقی معنای روشنی دارد که رکن آن بیمه شدن در مشمولین قانون کار است و غیر آن و داشتن حکم استخدامی در مشمولان قوانین استخدامی دولتی است.»
اشاره دیگر توکلی به تجربه و صلاحیت علمی بذرپاش بود. توکلی نوشته است: «تجربه و تحصیلات علمی آقای بذرپاش با دیوان محاسبات که بازرسی مالی و حسابرسی کل نظام دیوانی را برعهده دارد چه تناسبی دارد؟ ممکن است بگویند قانون در این مورد حرفی نزده است، عقل هم ساکت بوده است؟ آیا عقل میپذیرد که این چنین مسامحههایی باعث شود کسانی بر کرسی صدارت دیوان تکیه زنند که بزرگترین سازمان نظارتی را همچنان ناکارآمد اداره کنند؟»
میرتاجالدینی در ادامه اساسا حساسیت احمد توکلی به موضوع انتخاب بذرپاش برای ریاست دیوان محاسبات را زیر سوال برد و نوشت: چرا جنابعالی، این همه مسائل کشور و مشکلات عدیده اقتصادی و معیشتی را وانهاده و علیه یک مسئله داخلی مجلس بیانیه صادر کردهاید؟!
او نهایتا از قالیباف خواسته که قاطعانه به این موضوع رسیدگی کند و در نهایت هم نامه خود را با این شعر به پایان برده است: «سر چشمه باید گرفتن به بیل / چو پر شد نشاید گذشتن به پیل»
دیکتاتوری پارلمانی!
از آنجایی که دو گزینه نهایی برای ریاست دیوان محاسبات را کمیسیون برنامه و بودجه به صحن مجلس معرفی کرد، محمدرضا میرتاجالدینی، نایب رئیس این کمیسیون نیز دیروز پاسخ نامه احمدتوکلی را با دفاع از بذرپاش داد.
البته او به روند و دلایل تایید بذرپاش اشارهای نکرد و صرفا بسنده کرد به اینکه بگوید: «شرایط نامزدهای ریاست دیوان محاسبات و دادستانی، از جمله داشتن ۲۰ سال سابقه کار، طی چند جلسه ابتدا در کمیته دیوان محاسبات و سپس در کمیسیون برنامه و بودجه مورد مداقه قرار گرفته و منتخبین پس از احراز شرایط، از بین نامزدها انتخاب شدهاند.»
میرتاجالدینی در ادامه اساسا حساسیت احمد توکلی به این موضوع را زیر سوال برد و نوشت: «با مطالعه نامه حضرتعالی و به عنوان برادری دلسوز، پیش از همه چیز، این سوال در ذهنم ایجاد شد که چرا جنابعالی، این همه مسائل کشور و مشکلات عدیده اقتصادی و معیشتی، اعم از تبعیض و تورم و گرانی و بیعدالتی را - که کمر مستضعفین جامعه زیر فشار آنها خم شده است - وانهاده و علیه یک مسئله داخلی مجلس شورای اسلامی بیانیه صادر کردهاید؟!»
بعد هم با اشاره به تاکید مقام معظم رهبری بر جوانگرایی، وی را متهم کرد به اینکه به جای دفاع از محرومان جامعه یا ارائه راهکارهای مناسب برای برونرفت از وضعیت نابسامان اقتصادی، در ابتدای گام دوم انقلاب که بر پایه جوانگرایی تبیین شده، علیه یک جوان انقلابی، بسیجی، نخبه و فرزند شهید بیانیه صادر و کار ارزشمند مجلس و کمیسیون برنامه و بودجه را تخطئه کرده است!
توکلی نوشته است: وقتی برادرانه به آقای بذرپاش تذکر داده شد که جنابعالی 20 سال سابقه کار ندارید و سابقهتراشی نیز در شأن شما نیست؛ گفت که من در سال ۱۳۷۸ در تاسیس فلان پژوهشگاه نقش مهمی داشتم و بعدا در بسیج دانشجویی سمت فرماندهی داشتم!
چه میکنه این قالیباف!
گرچه از پاسخ میرتاجالدینی جوابی برای این سوال پیدا نشد که چگونه سوابق بذرپاش به 20 سال رسیده است، اما دست کم یک دیکتاتوری پنهان در پس آن نهفته بود که با فرافکنی به معیشت و اقتصاد و محرومان، صریحا تاکید میکرد که امور داخلی مجلس به خودش مربوط است! و نه حتی به سازمانی که رسالتش شفافسازی است.
این رویکرد چهبسا بهزودی منجر به صفآرایی جدی دوستان اصولگرای بهارستان در برابرش شود. آنچنانکه محمدمهاجری، فعال رسانهای اصولگرا دیروز پس از انتخاب بذرپاش در توئیتر خود نوشت: «با انتخاب شبههناک آقای مهرداد بذرپاش به ریاست دیوان محاسبات، شان مجلس یازدهم بازهم پایینتر آمد. مبارک باد سهم پایداریچیها!منتظریم با سهم دادن به زاکانی در انتصاب وی به ریاست مرکز پژوهشها یک گام بلند دیگر برای تنزل جایگاه مجلس برداشته شود. چه میکنه این قالیباف!»
دیدگاه تان را بنویسید