چگونه امام جمعه ایرانشهر استعفا کرد؟
پوپولیسم به وقت ۲ و ۱۰ دقیقه بعداز ظهر
محبوبه ولی
پرده اول: مردی با موهای بور که از زیر کلاهش بیرون ریخته، در حال خرید از یک فروشگاه ایرانی است. وقتی بیرون میرود، آدمهای آن دور و بر دیگر او را شناختهاند و فهمیدهاند که او بوریس جانسون، نخست وزیر انگلیس است. چند تاییشان کنارش میایستند و با او عکس میگیرند. آخرین نفری که عکس میگیرد یک خانم محجبه است. بعد هم جانسون قفل دوچرخهاش را باز میکند و سوار میشود و میرود.
پرده دوم: مردی معمم داخل یک خودرو نشسته است. صدای فرد راننده در کنار او میآید که میگوید: «بسم الله الرحمن الرحیم. با امام جمعه محترم شهرستان، آقای ابطحی آمدهایم فلکه. ساعت دقیقا دو و ده دقیقه هست و کارگرایی که تا الان کار گیرشان نیامده، حاج آقا بهشان کمک میکند که انشاءالله شب که میروند خانه با دست خالی نروند و شرمنده زن و بچهشان نشوند.»
پوپولیسممان هم جهان سومی است
همزمان با این صدا، تصویر دستهایی را نشان میدهد که یک به یک از پنجره نیمه باز ماشین به سوی «حاج آقا» میآیند و «حاج آقا» از همان داخل ماشین، در هر کدام این دستها، چند اسکناس ده هزار تومانی میگذارد. در اثنای پرداخت ده هزار تومانیها، مدام به کارگرها یادآوری میشود که عقب بروند و حتی هشدار داده میشود که «اگر عقب نروید، پنجره را میکشم بالا و میروم.»
دستهایی که از شیشه نیمه باز آویزان است و چشمهایی ملتمس عنایت «حاج آقا»؛ آن هم در منطقه محروم سیستان و بلوچستان و امام جمعهای که نمیدانیم شبیه کیست؟ شبیه آن امامی است که همواره شنیدهایم و خواندهایم، شبانه و ناشناس و با حفظ حرمت انسان به نیازمندان کمک میکرده؟ شبیه رابین هود است؟ یا شبیه یک پوپولیست است؟
ویدئوی بوریس جانسون و امام جمعه ایرانشهر، هر دو در فضای مجازی به طور گسترده منتشر و پای هر دو به رسانهها نیز باز شده است. اما چه کسی میتواند تفاوت فاحش میان این دو ویدئو را برای جامعه ایرانی توضیح دهد؟ شاید برخی بگویند رفتار بوریس جاسون هم پوپولیستی است؛ قبول؛ ممکن است چنین باشد اما در این صورت باید گفت تفاوت اینجاست که پوپولیستها در ایران پوپولیست بودن را هم بلد نیستند؛ پوپولیست بودنمان هم جهان سومی است و این درد آنجایی که اوج میگیرد که همین پوپولیستهای نابلد مدعی «احیای کرامت انسان» میشوند.
ویدئوی بوریس جانسون و امام جمعه ایرانشهر، هر دو در فضای مجازی به طور گسترده منتشر شده است. شاید برخی بگویند رفتار بوریس جاسون هم پوپولیستی است؛ قبول؛ اما تفاوت اینجاست که پوپولیستها در ایران پوپولیست بودن را هم بلد نیستند؛ پوپولیست بودنمان هم جهان سومی است
استعفای ابطحی را پذیرفته شد
چند ماه پیش که حسن روحانی، رئیسجمهوری گفت «از داخل ماشین با دیدن چهره مردم نظرسنجی میکند» و این اظهارات وی مایه طعن و کنایههای بسیار شد، شجاع الدین ابطحی، همین امام جمعه جنجالی ایرانشهر طی سخنانی در واکنش به گفتههای روحانی، اظهار کرد: «از پشت شیشه دودی، اونم با سرعت زیاد رفتن، آن هم در مناطق مرفهنشین، نظرسنجی ارزشی ندارد و به درد نمیخورد. امیرالمومنین فرمود: من دلم خوش باشد که به من بگویند این آقا امیرالمونین است و با مردم شریک نباشم در سختیهای روزگار؟»
بعد از انتشار ویدئوی کمکهای ده هزارتومانی وی به کارگران روزمزد استان محروم سیستان و بلوچستان، این اظهارات وی دست به دست میشود؛ با این سوالات که آیا شراکت با مردم در سختیهای روزگار چنین است؟ و آیا باید از آن فیلم گرفت و منتشر کرد؟
این ویدئو حالا احساسات بسیاری را جریحهدار کرده است. آقای امام جمعه استعفا کرده و اتفاقا شورای سیاستگذاری ائمه جمعه نیز استعفای وی را پذیرفته است.
دردی که فراتر از یک امام جمعه میرود
استعفای او و موافقت شورای سیاستگذاری به جای خود، اما مسئله این است که آنچه مایه تکدر خاطر شد، صرفا ویدئوی مربوط به امام جمعه ایرانشهر نیست. این ویدئو مانند نمکی روی زخم، بار دیگر به یاد آورد که این نوع دستگیری از محرومان و اساسا این نوع نگاه به قشر مستضعف و نیازمند گستردگیای بسیار فراتر از این دارد که صرفا محدود به یک امام جمعه شود و شوربختانه باز هم به یاد آورد که همین نگرش، شیوههای مدیریتی ما را شکل میدهند، به نحوی که به زبان مردم را ولی نعمت خود میدانند ولی در عمل چون منش اربابی دارند. با همین نگرش توزیع ثروت میکنند و هر روز شکاف طبقاتی را وسعت میدهند و فقر میپاشند. تاسف بارتر اینکه با چنین سیستمی، نسلی و مردمی را پرورش میدهند که عادت میکند به جای مطالبه حق، به جای مطالبه شغل، به جای مطالبه یک تشکیلات کارآمد و سالم برای اداره مملکت، دستش را از شیشه نیمه باز ماشینی آویزان کند و مدام نگران باشد که مبادا الان شیشه را بالا بکشند و بروند و اینگونه عزت نفس ملتی را میکشند.
گستردگی رفتار امام جمعه ایرانشهر آنجایی مشخص میشود که این نوع کمک به نیازمندان را از سوی نهادهای بزرگ نیز میبینیم؛ نهادهایی که به عنوان نهادهای انقلابی ثروتمند شناخته میشوند اما در اخبار میخوانیم که در پی شیوع کرونا، بین مردم غذا توزیع کردهاند!
زیر دست کجسلیقگیهای پوپولیستی
طی روزهای اخیر، چهرههای بسیاری تاکید کردند که چه خوب است نهادهای انقلابی ثروتمند مانند بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام (ره) یا آستان قدس برای کمک به مردمی که از تحریم و کرونا کسب و کار خود را از دست دادهاند، به میدان بیایند. پروانه سلحشوری، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی دیروز به همین موضوع اشاره کرد و گفت: «قطعا برخی از نهادها خودشان وارد نمیشوند و باید از آنها خواسته شود که به دور از حرکتهای پوپولیستی برای کمک به مردم وارد میدان شوند.» او ادامه داد: «چند روز پیش عکسی دیدم که چند مسئول با یک گونی برنج به در خانه یک زن سرپرست خانوار رفتند! با خودم فکر میکردم خدایا آموزههای امام علی (علیه السلام) کجا و کاری که ما انجام میدهیم کجا!»
سلحشوری با بیان اینکه واقعا از دین یک پوسته بیشتر نمانده است چراکه ما امروز آموزههای دینی را به کار نمیبریم، گفت: «بر حاکمان این امر واجب است در شرایط فعلی از هر آنچه در بیتالمال دارند برای مردم هزینه کنند، البته باید بگویم بیتالمال فقط خزانه نیست بلکه شرکتهایی هستند که هیچ کسی به آنها دسترسی ندارد و اتفاقا درآمدهای کلان دارند.»
ویدئوی توزیع پول امام جمعه ایرانشهرمانند نمکی روی زخم، بار دیگر به یاد آورد که این نوع دستگیری از محرومان و اساسا این نوع نگاه به قشر مستضعف و نیازمند گستردگیای بسیار فراتر از این دارد که صرفا محدود به یک امام جمعه شود
او مشخصا به بنیاد مستضعفان اشاره کرده و ادامه داده که «به نظر میرسد باید پس از ۴۰ سال از انقلاب همانطور که شستا و شرکتهای زیر مجموعهاش در بازار بورس عرضه شدند بنیاد مستضعفان هم به عنوان سهامدار اصلی وارد بورس شود تا سرمایهای برای رفع مشکلات به دست بیاید.»
اما مادامی که این نهادها تنها در نام حامی مستضعف هستند و مادامی که دولت علاج اساسی برای برون رفت از بحران تحریم و کرونا نداشته باشد، طبقه محروم، شأن انسانی و همین طور اعتماد عمومی زیر دست کجسلیقگیهای پوپولیستی لِه خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید