چالش دو سخنگو و یک سفیر همچنان ادامه داد؛
تَرَک چینی نازک اظهارنظر درباره چین
محبوبه ولی
دشمنِ دشمن من، دوست من است؛ ظاهرا این ضربالمثل، یک گزاره سیاسی است و احتمالا اتکا به همین گزاره سیاسی است که باعث موضعگیری نهچندان شفاف ایران در قبال آزار و شکنجه مسلمانان اویغور از سوی دولت چین در طی سالهای اخیر شده و همین طور چالش دو سخنگو در ایران و سفیر چین.
چالش مثلثی هفته گذشته این دو سخنگو و آقای سفیر شامل چند پرده جالب بود. کیانوش جهانپور، سخنگوی وزارت بهداشت در نشست خبری خود اذعان کرد که چین درباره آمار کشتاری که کرونا در کشورش به راه انداخت شوخی تلخی کرد و جهان را به اشتباه افکند. بعد هم سفیر چین با ادبیاتی کمی گزنده از او دعوت کرد که اخبار وزارت بهداشت چین را با «دقت» بخواند. در پرده سوم جهانپور توئیتر واکنش نشان داد و نوشت: «مباحث علمی را هیچگاه نه میتوان و نه باید با سیاست آمیخت، همه محافل آکادمیک دنیا بر پایه اطلاعات اپیدمیولوژیک و گزارش محققان چین، حداقل آنفلوآنزای
تیپA را از ویروس نوپدید کرونا وخیمتر قلمداد کردند، امروز یافتهها خلاف این را نشان میدهد، به یافتههای خودی اطمینان بیشتری داریم.»
آقای سفیر این جدال توئیتری را با یک پیام کوتاه ادامه داد و خطاب به جهانپور نوشت: «آقای عزیز، امیدوارم که شما به حقایق و تلاشهای بزرگ مردم چین احترام بگذارید.»
از یک جدال آماری تا نان قرض دادنهای سیاسی
پرده بعدی را ضلع سوم این مثلث اجرا کرد؛ یعنی عباس موسوی، سخنگوی وزارت خارجه ایران که در میانه این دعوای توئیتری، آمد و نوشت که «دولت و ملت چین پیشگام مبارزه با ویروس کرونا و اعطای کمکهای سخاوتمندانه به سایر کشورها در اقصی نقاط جهان هستند.»
او همینطور شجاعت، تعهد و حرفهایگری چین در مهار کرونا را شایسته تبریک عنوان کرد و افزود که «ایران همواره قدردان چین در این شرایط دشوار بوده است.»
ظاهرا این موضعگیری سخنگوی وزارت امور خارجه، موضع رسمی ایران در قبال چین را به سخنگوی وزارت بهداشت یادآوری کرد؛ چراکه پشتبندش آقای جهانپور در چرخشی محسوس آمد و نوشت که «حمایتهای چین از ملت ایران در این روزهای سخت فراموشناشدنی است؛ بیگانگان ذوقزده نشوند.»
«چانگ هوا» را احضار کنید
به نظر میرسید آن جدال بر سر «شوخی تلخ چین با دنیا» که گفته شد مبتنی بر مباحث علمی است، با این نان به هم قرض دادنهای سیاسی تمام شده باشد؛ اما چنین نشد. ترکشهای آن جدل با اصابت به غربگراها و شرقگراها جنگ را به میدان میان آنها کشاند.
فضای توئیتری پُر شد از دعوای آنها که معتقد به غرب بودند با آنها که منکر غرب و شیفته شرق بودند و در این هنگامه آنچه مغفول ماند و مهجور؛ شعار «نه شرقی، نه غربی!» بود.
از سوی دیگر مجلس نیز صدایش درآمد. محمود صادقی، نماینده اصلاحطلب تهران در توئیتی از نامه اعتراضآمیز 16 نماینده مجلس خطاب به ظریف خبر داد. مصطفی کواکبیان، بهرام پارسایی، محمد فیضی، رضا کریمی، احمد مازنی، محمدرضا بادامچی، داوود محمدی، شهابالدین بیمقدار، سید حمایت میرزاده، سیدفرید موسوی، علی ساری، محمد کاظمی، مهدی شیخ، غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی، سید فرید موسوی و خود محمود صادقی همان 16 نماینده هستند که در نامه خود با تاکید بر اینکه اظهارات سخنگوی وزارت امور خارجه بر خلاف مشی راهبردی «نه شرقی، نه غربی» نظام است، خطاب به ظریف نوشتهاند: «به جنابعالی تذکر داده میشود نظارت بیشتری نسبت به موضعگیریهای سخنگوی وزارت خارجه اعمال بفرمایید تا غرور ملی ایرانیان بیش از این دستخوش مناسبات ناشی از عوارض تحریمهای ظالمانه ایالات متحده آمریکا نشود. انتظار این بود که به جای این اظهارات غیرعزتمندانه، سفیر جمهوری خلق چین به وزارت خارجه احضار میشد و تذکر لازم به او داده میشد.»
عباس عبدی: وابستگی ایران به چین، تقصیر چین نیست؛ بلکه انتخابی است که حکومت ایران به خاطر دستهای بسته خود در سیاست خارجی کرده که به نظرم اشتباهی جدی و خطرناک است
علی مطهری نیز دیروز در صفحه توئیتری خود نوشت: «گستاخی سفیر چین در مورد کرونا باید پاسخ داده شود. وزارت خارجه باید سفیر چین را احضار کند. متاسفانه نیاز اقتصادی ما به چین باعث شده که درباره ظلم عظیم دولت چین به مسلمانان این کشور نیز سکوت کنیم. قرار نبود مبارزه با آمریکا منجر به وابستگی به چین شود.»
پارادوکس منافع ملی و غرور ملی
آنچه منتقدان وزارت خارجه مطرح میکنند این است که اساسا اگر ایران کشور مستقلی است و نه عشقی به دامن غرب دارد و نه خود را واداده شرق میکند، باید در قبال اهانت یک مقام شرقی، همان واکنشی را از خود نشان دهد که در برابر یک مقام غربی نشان میدهد و صرفا در این صورت است که میتواند ادعا کند عزت ملی را حفظ کرده و دلباخته هیچ قدرتی نیست.
اما آیا در واقعیت سیاست، چنین امری میسر است؟ آن هم در شرایطی که تحریم باشید! پنداری که این نیز از سلسله بلایای تحریم است؛ بدین معنی که به واسطه تحریم چنان یکه و تنها میشویم که ناگزیریم اندک دوستانی که باقی میمانند را با چنگ و دندان حفظ کنیم و مراقب باشیم مبادا خاطرشان از ما مکدر شود. اما در این بین غرور ملی را باید چه کرد؟ ماجرای آقای سفیر و آقایان سخنگو چند روزی است که خیلیها را مشغول این پارادوکس کرده است.
عباس عبدی در همین رابطه در گفتگویی که دیروز در خبرآنلاین منتشر شد، گفته است: «این یک حق طبیعی است که هر کسی انتقاد کند. اما سخنگوی وزارت بهداشت نمیتواند به این راحتی این کار را انجام دهد، چرا که سیاست خارجی ایران سیاست نزدیکی با چین است.»
او در عین حال به عدم تنوع در سیاست خارجی ایران و وابستگی کم و بیش آن به چین هم اشاره کرده و افزوده است: «البته این وابستگی تقصیر چین نیست؛ بلکه انتخابی است که حکومت ایران به خاطر دستهای بسته خود در سیاست خارجی کرده که به نظرم اشتباهی جدی و خطرناک است.»
عبدی در ادامه هم تاکید کرده که مجموعه دولت در اظهارنظرهای خارجی خود باید ذیل سیاست خارجی دولت کار کند و اگر کسی این سیاست را قبول ندارد استعفا دهد و کنار برود.
چینیها تیترهای روزنامههای ما را رصد میکنند
برخی دیگر مانند محمد مرندی موضعی بسیار تندتر از این دارند. مرندی که کارشناسی شناخته شده در حوزه مسائل بینالملل است درباره جنجال توئیتری اخیر بر سر آمار اعلامی تلفات کرونا از سوی چین گفته است: «به نظرم تا این لحظه وزارت خارجه خوب عمل کرده است، اقای موسوی درست عمل کرد. سخنگوی وزارت بهداشت باید جایگاه خودش را درک کند و بداند که ایشان به کشور لطمه زده است.»
اما لطمهای که مرندی به آن اشاره میکند، دقیقا به چه علت است؟ او با این توضیح که «چینیها درشرایطی که غرب گلوی ما را گرفته است به کمک ما آمدهاند و بهرغم فشار آمریکا تجارت آنها با ما قطع نشده است، ادامه داده است:« چینیها تیترهای روزنامههای ما را رصد میکنند، حرفهای مسئولین کشور و بسیاری از کارشناسان را رصد میکنند. خب اولین تصمیمی که به ذهن چینیها خطور میکند این است که چرا بایستی با آمریکا مقابله کنیم برای ایرانی که در مورد ما این طور قضاوت میکند؟ چرا باید مقابل تحریم آمریکا علیه ایران مقاومت کنیم؟ ایرانی که به دولتمردان ما توهین میکند؟ آمریکا شرکتهای چینی را به دلیل رابطه با ایران تحریم میکند ، امریکا، کشور ما را در مذاکرات تحت فشار قرار میدهد و ما از طرف ایرانیها مورد اهانت قرار میگیریم! خب! چرا باید این کار را بکنیم؟»
مطهری: متاسفانه نیاز اقتصادی ما به چین باعث شده که درباره ظلم عظیم دولت چین به مسلمانان این کشور نیز سکوت کنیم. قرار نبود مبارزه با آمریکا منجر به وابستگی به چین شود
مرندی در نهایت تاکید میکند که «حرفهای غیرمسئولانه، تنها منجر میشود که این طیف با این طرز فکر در چین تقویت شود.»
در مقابل اما مخالفان نگاه کسانی مانند مرندی، به گفته فرانسیس اول، پادشاه فرانسه اشارت میدهند که وقتی از او پرسیدند چه اختلافی بین وی با برادرزنش وجود دارد که مدام با هم در حال جنگ هستند، گفت: «نه تنها هیچ اختلافی بین ما وجود ندارد، بلکه ما کاملاً هم با یکدیگر توافق داریم؛ هر دو در پی تسلط بر ایتالیا هستیم!»
این گروه تاکید میکنند که وابستگی به قدرتهای شرقی به اندازه وابستگی به قدرتهای غربی خطرناک است، چراکه اساسا قدرت در ذات خود به دنبال تسلط و چیرگی است.
دیدگاه تان را بنویسید