حمله به سفارت ایران در پاریس
دیوار کوتاه سفارت
سفارتخانهها پشتوانه دیپلماتیک و بینالمللی دارند، چندین و چند ماده و بند قانونی برای مصونیت و حفاظت آنها در قراردادها و معاهدههای بینالمللی به امضای کشورهای جهان رسیده است اما گویی همه اینها در برابر گروههای تندرو هیچ است و اتفاقا علی رغم همه این حمایتهای قانونی، دیواری کوتاه تر از دیوار سفارتخانهها نیست؛ اینجا و آنجا هم ندارد. به یکی و دو تا هم ختم نمیشود، میتواند در یک ماه، هم در بصره اتفاق بیفتد هم در پاریس! تازهترین دردسرآفرینی آنها مربوط به بعدازظهر جمعه گذشته است. ۱۵ نفر از اعضای کومله به سفارت ایران در پاریس یورش بردهاند. شیشهها را شکستهاند، آنچه از کامپیوتر و کپسول آتش نشانی به دستشان رسیده را هم از پنجرهها به بیرون پرت کردهاند جوانان کُردی که جذب این احزاب میشوند، دستگیر میشوند. کردهای معترض آنها را فرزندان مبارز خود میدانند، دستگاه قضا اما آنها را عضو گروههای تروریستی تشخیص میدهد و حکم به اعدامشان میدهد. آنها درصدد انتقام برمیآیند و بدین ترتیب این چرخه چهار دهه است که ادامه دارد
محبوبه ولی، روزنامه نگار
کردستان کوهستانیِ سرسبز با طبیعت خیره کنندهاش، از شمال غربی زاگرس تا شرق کوههای توروس در شمال باختری فلات ایران گسترده است. منطقهای که یک سر در آناتولی شرقی دارد، یک سر در شمال سوریه، یک پایش در عراق است و یک پایش در ایران. تاریخ مردمان کرد نشان میدهد از زمانی که امپراطوری مادها فروپاشید، آنها همواره علیه امپراطوریهای غیرکرد حاکم بر کردستان قیام کردهاند و قیام آنها تا امروز که میان چهار کشور ایران و عراق و سوریه و ترکیه پراکندهاند نیز ادامه دارد و همواره گروهی از آنها با همان مسلک نیاکانشان بر حکومت مرکزی میشورند و در این شورش گاه تا جایی پیش میروند که از آنها به عنوان گروههای تروریستی یاد میشود.
روحیه مبارزه و اعتراض که در خلق و خوی آنهاست، آرزویشان برای داشتن کردستانی یکپارچه و مستقل از ترکیه و سوریه و عراق زندگی آنها زیر چتر دولتهای مختلف، احزاب و گروههای زیادی را در دل جمعیت کُرد شکل داده است که پیوسته در حال مبارزه علیه حکومت مرکزی کشور خود و حتی سه کشور کردنشین دیگر هستند.
یا حزب ب ک ک در ترکیه هستند و خواهان خودمختاری مناطق کردنشین ترکیه، یا حزب خَران در عراق هستند که علیه صدام حسین و طبقه اشرافی مبارزه میکردند، یا حزب اتحاد دموکراتیک در سوریه که چپ گرای تند هستند یا حزب کومله در ایران. البته عدد احزاب کُرد در هر یک از چهار کشور بسیار پرشمارتر از این تعداد است.
کومله کومونیست
پتانسیل آنها برای مبارزه وسوسه بزرگی برای هر گروه و جریانی است که وارد یک کشور می شود، برای مثال کردها یکی از بهترین گروههای هدف برای جریان کمونیسم در ایران بودند؛ جریانی که منجر به تشکیل چندین حزب کُرد با گرایش کمونیستی شد. کومله نیز محصول یکی از همان سرمایهگذاریها کمونیستی روی جامعه کُردهاست.
کومله در جریان انقلاب سال 57 با این ایده که «انقلاب اسلامی یک انقلاب سرمایهداری است و انقلاب واقعی همان انقلاب دهقانی است»، هسته اصلی خود را تحت عنوان «سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران» تشکیل داد. بعدها به نام کومله به معنی «گروه و جمعیت» شناخته شد و حالا کومله چهار دهه است که در کنار دیگر احزاب کُردِ مخالف جمهوری اسلامی به طرق مختلف علیه حکومت حاکم بر ایران مبارزه میکند. بر اساس همان مشی کمونیستی حربه اصلی مبارزه آنها سلاح گرم و مبارزه مسلحانه است؛ شیوهای که ناامنی خطرناکی را با خودش میآورد.
کومله و دیگر احزاب کُرد، در چهارکشور ترکیه و ایران و عراق و سوریه در تردد هستند و فعالیتهایشان گاه چهار دولت را هم مقابل هم قرار میدهد. گاه عراق را پایگاه مبارزه با ایران میکنند، گاهی از داخل ترکیه علیه سوریه میجنگند و گاهی هم پا را از مرز این چهار کشور فراتر میگذارند و با دول غربی برای مبارزه علیه حکومت مرکزی کشور خود ساخت و پاخت میکنند.
چهار دهه تقابل
از این رو دولتها همواره در حال دست و پنجه نرم کردن با آنها هستند و آنها هم همواره در حال توطئه و دردسرآفرینی؛ دردسرهایی از نوع آنچه که اواخر تیرماه در مریوان رخ داد. گروهی از آنها به قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) سپاه در مریوان حمله کردند، انبار مهمات این قرارگاه را منفجر کردند و 11 تن از نیروهای سپاه در این حمله به شهادت رسیدند.
اینگونه اقدامات آنها تا آنجا پیش رفته که سپاه پاسداران ایران کاسه صبرش لبریز شد و هفته گذشته ساختمان حزب دموکرات کردستان در اربیل عراق را در حالی که سران این حزب برای تشکیل جلسهای برای انجام اقدامات تروریستی در ایران گردهم آمده بودند، مورد اصابت هفت موشک کوتاه برد قرار داد؛ ساختمان آوار شد و 15 تن که اعضای مرکزی حزب نیز در میان آنها بودند، کشته شدند. این ماجرا مصداق بارز همان رویارویی دولتها با یکدیگر بر سر این گروهها بود. دولت عراق و دولت اقلیم کردستان نسبت به حمله موشکی ایران به حزب دموکرات کردستان ایران در خاک عراق اعتراض کردند، سپاه ایران هشدار داد که عراق باید این احزاب را که علیه ایران فعالیت میکنند تحویل دولت ایران دهد یا از خاک خود بیرون کند و اقلیم کردستان هم در پاسخ گفت که چنین امکانی وجود ندارد چون بسیاری از آنها پناهنده هستند و این گونه احزاب کُرد و دردسرهایشان همچنان ادامه دارند. جوانان کُردی که جذب این احزاب میشوند و علیه دولت فعالیت میکنند، دستگیر میشوند. کردهای معترض آنها را فرزندان مبارز خود میدانند، دستگاه قضا اما آنها را عضو گروه های تروریستی تشخیص میدهد و حکم به اعدامشان میدهد. در واکنش این احزاب درصدد انتقام برمیآیند. اخیرا نیز در کردستان اعتصاباتی شکل گرفت که این احزاب آن را در اعتراض به اعدام اخیر سه جوان کُرد عنوان میکنند اما دولت آن را صرفا اعتراضی صنفی خواند و بدین ترتیب این چرخه چهار دهه است که ادامه پیدا کرده است.
مبارزه به سبک حمله
به سفارت
اما تازهترین دردسرآفرینی آنها مربوط به بعدازظهر جمعه گذشته است. 15 نفر از اعضای کومله به سفارت ایران در پاریس یورش بردهاند. پرچم جمهوری اسلامی ایران را پایین کشیدهاند، سنگ پرتاب کردهاند، شیشهها را شکستهاند، آنچه از کامپیوتر و کپسول آتش نشانی به دستشان رسیده را هم از پنجرهها به بیرون پرت کردهاند.
آنها در روزهای قبل نیز در اعتراض به اعدام سه جوان کُرد در ایران به اتهام اقدامات تروریستی روبروی سفارت ایران در پاریس نیز تجمع کرده بودند.
خبرنگاران محلی گزارش دادهاند که پلیس در جریان این تحرکات بوده و حتی به سفارت ایران در مورد آن هشدار داده بوده است اما هنگام حمله این گروه 15 نفره، ماموران پلیس اطراف سفارت را ترک میکنند و پس از پایان این نمایش سفارت نوردی بار دیگر به محل خدمتشان باز میگردند. حالا بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران از فرانسه خواسته که نسبت به حفاظت و صیانت از کلیه اماکن دیپلماتیک ایران در فرانسه، تمهیدات و اقدامات جدی و لازم به عمل آورند و همین طور گفته است عدم حضور به هنگام پلیس فرانسه در زمان حمله به سفارت ایران، تحت پیگیری و بررسی است.
تضمینی برای امنیت سفارتخانهها نیست!
اما نمونههای پرشمار سفارتنوردیها در همه دنیا نشان میدهد، روابط دیپلماتیک مانع از تکرار این گونه تهاجمها نمیشود. وقتی جهان تصمیم گرفت حملههای قومی و قبیلهای را کنار بگذارد و زیر سایه تمدن، پرنده صلح را به پرواز درآورد، تصمیم گرفت که هر کشور برای ارتباط دوستانه با کشور دیگر قطعهای از خاکش به اندازه یک ساختمان را تقدیم کشور مقابل کند و مانند یک میزبان پذیرای او باشد تا برای روابط دیپلماتیک نیازی به طی طریق نباشد و این گونه بود که سفارتخانهها در کشورها پدیدار شدند.
برای اینکه این تصمیم چهره متمدنانهتری به خودش بگیرد، قرارداد 1961 در وین بسته و در قید شد که سفارتخانهها از مصونیت سیاسی برخوردارند به این معنی که کشور میزبان کلیه تدابیر لازم جهت محافظت از اماکن دیپلماتیک در برابر تجاوز و خرابکاری را اتخاذ نماید و حافظ امنیت آنان باشد. اما نگاهی به آمار تعدی به سفارتخانهها در تاریخ و کشورهای مختلف حاکی از این است که تندروها در همه جای جهان چنین قوانینی را از اعتبار انداختهاند و حکومتها نیز صرفا به فراخور احوالات سیاسی خود حافظ چنین قوانینی هستند.
از حمله طالبان به کنسولگری ایران در مزار شریف و قتل دیپلماتهای ایرانی تا حمله به سفارت آمریکا در ایران پس از انقلاب 57، از حمله به سفارت ایران در انگلستان در آذر 90 تا حمله به سفارت انگلستان در تهران همین زمستان پارسال، از حمله به سفارت عربستان در تهران در زمستان 94 تا حمله به کنسولگری ایران در بصره در همین ماه جاری و آتش زدن ساختمان آن و حالا هم حمله اعضای کومله به سفارت ایران در پاریس و حکومتهایی که گویا علاقهای به پرنده صلح ندارند زیرا در بسیاری از این نمونهها که صرفا هم مربوط به ایران نیست و در همه جای دنیا رخ میدهد، اقدامی برای ممانعت از ورود این افراد به سفارتخانه مزبور از سوی نیروهای امنیتی صورت نمیگیرد.
فرانسه همواره بهشت گروههای معترض و مبارز بوده است. حتی در زمان حکومت پهلوی نیز فرانسه پایگاه بسیاری از مبارزان اسلامی و کمونیست علیه پادشاهی پهلوی بود و امروز نیز پناهگاه امنی برای گروهک منافقین و گروههایی مانند کومله است. بسیاری از این گروهها علی رغم اینکه در جهان به عنوان گروههای تروریستی شناخته و اسناد متقنی از آلودگی دست آنها به خون منتشر شده است، زیر چتر امنیت فرانسه فعالیت میکنند.
ممکن است فرانسه برای فعالیت این گروهها خود را مهد آزادی معرفی کند اما قصور این کشور در محافظت از سفارتخانهها در تعارض با این ادعا قرار میگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید