بیانات رهبری تکلیف گمانهزنیها در مورد برکناری رئیس جمهوری را روشن کرد
همچنان تا «۱۴۰۰ با روحانی»
در ایام پر از شور و هیجان انتخابات ریاست جمهوری پارسال، تمام کشور، از فضای واقعی تا مجازی پر شده بود از شعار بنفش رنگی تحت عنوان «تا ۱۴۰۰ با روحانی». از هنرمندان و ورزشکاران تا اصلاحطلبان و خیل بزرگی از جوانان، همه با اطمینان این شعار را تکرار میکردند. این چهار کلمه بیشتر از آن کلید معروف، بار تبلیغاتی انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری را به دوش میکشید. هنوز چند ماهی از این شعارها نگذشته بود که ورق برگشت و برخی این احتمال را مطرح کردند که روحانی بسیار زودتر از ۱۴۰۰ با پاستور خداحافظی میکند. عضو فراکسیون امید: رئیسجمهور مشهور به عقلانیت است و جزو نمایندگانی در مجلس بود که مجمع عقلا تشکیل میداد، پس اگر احساس کند سخنانی که از پشت تریبون مجلس میگوید به ضرر کشور است قطعا با عقلانیتی که دارد آنها را مطرح نخواهد کرد بیانات رهبری این اطمینان خاطر را ایجاد کرد که ایران همچنان تا ۱۴۰۰ با روحانی است و دو قوه باید به گونهای جلسه دهم شهریور مجلس را مدیریت کنند که در این بحبوحه جنگ اقتصادی منجر به تضعیف رئیس جمهوری و بیحرمتی به قوه اجرایی کشور نشود برخی نامه روحانی به لاریجانی و تاکید او بر گفتن «حقایق» را تهدیدآمیز تفسیر کردند و بر نگرانیها از شهریور پیش رو افزودند. نگرانیهایی از این دست که آیا این حقایق، عبور از خط قرمزهاست و منجر به برکناری روحانی خواهد شد؟
محبوبه ولی، روزنامه نگار
ترامپ در آمریکا روی کار آمد و برجام را نقض کرد، موسسات مالی ورشکست شدند و سپردهگذاران خشمگین آنها صراحتا سر دولت فریاد میزدند.
دی ماه شد و دومینوی تظاهرات اعتراضی در شهرهای مختلف به راه افتاد و پس از آن هنگامه بود که زمزمههای طرح عدم کفایت سیاسی حسن روحانی و برکناری او، در مجلس به گوش رسید.
ابتدا در حد تهدید ساده بود. اسفندماه، احمد سالک کاشانی، نماینده مردم اصفهان در مجلس با اشاره به مشکلات پیش آمده، خطاب به رئیس جمهوری گفت: «اگر روندی که در شرایط کنونی در پیش گرفتهاید را تداوم بخشید ما را به این نتیجه میرسانید که پای استیضاح بایستیم و براساس اصل ۸۹ و ۹۹ قانون اساسی عدم کفایت سیاسی شما را رقم بزنیم.»
خوب روندی که این نماینده مجلس از آن حرف میزد، ادامه یافت و اوضاع بدتر شد. سال نو آمد با قیمتهای نو به نو! این بار رمضانعلی سبحانیفر، نماینده سبزوار و جغتای از پشت تریبون مجلس، پس از اشاره به نوسانات بازار ارز، خطاب به رئیس جمهوری گفت: «والله هر کجای دنیا بود رئیس جمهور باید استعفا میداد. استعفا که نمیدهید، حداقل تیم اقتصادیتان را عوض کند.»
ادعای چهار سناریو
برای برکناری روحانی
به دنبال اظهارات این چنینی، گمانهزنیها برای حذف روحانی، تقویت شد. سعید حجاریان، از تئوریسینهای جریان اصلاحات سخن از چهار سناریوی اعمال فشار»، «استعفا»، «طرح عدم کفایت سیاسی» و «پروندهسازی» اصولگران برای روحانی به میان آورد و گفت که آنها به دنبال ضربه زدن به رئیس جمهوری هستند.
عباس سلیمی نمین در گفتگویی تاکید کرد که «این اظهارات صرفا اختلافات دو جریان را بیشتر میکند و رهبری هرگز اجازه نمیدهند دولتها نیمهکاره رها شوند.» این گفته سلیمی نمین و برخی دیگر از چهرههای اصولگرا در حالی بود که گروهی دیگر از اصولگرایان در مجلس و بیرون مجلس، صراحتا از استعفا یا برکناری روحانی سخن میگفتند.
استیضاح روحانی برای عبور اصلاحطلبان از او؟
چندی بعد با اعلام نرخ ارز دولتی و پرش دوباره قیمتها و افشای فسادهای مالی در بخشهای مختلف و ناکامی دولت در کنترل بحران، بحثهایی از جلسات اصلاحطلبان به بیرون درز کرد که حکایت داشت این جریان به دنبال عبور از روحانی است.
حالا اصلاح طلبان هم به جمع منتقدان اصولگرای دولت اضافه شده بودند. گرچه چهره هایی مانند عارف تاکید میکردند که همچنان از روحانی حمایت میکنند اما امضاهایی از اعضای فراکسیون امید پای طرح سوال از رئیس جمهوری وجود داشت که نشان میداد اصلاحطلبان در مورد روحانی دیگر آن اتفاق نظر سابق را ندارند.
خبرگزاری تسنیم خبری منتشر کرد مبنی بر اینکه جلال محمودزاده، عضو فراکسیون امید، خود را طراح استیضاح رئیس جمهوری معرفی کرده و گفته است: «در گفتوگوهایی که با برخی از نمایندگان اصلاحطلب مجلس داشتهایم آنها نیز موافق این طرح بودهاند، حتی طرح اولیه را 12 نماینده امضا کرده بودند که 7 نفر از امضاکنندگان اصلاحطلب و عضو فراکسیون امید بودند.»
در طرح آنها که به همراه نامه تقاضای عدم کفایت و استیضاح رئیس جمهوری خطاب به رئیس مجلس تهیه شده بود، دلایل مفصلی برای استیضاح روحانی ذکر و حتی از مواردی مانند سیاستبازی، غرور و نخوت فراوان، عدم صداقت، مخالفت با نهادهای قانونی و انقلابی و آمارهای نادرست صراحتا یاد شده بود.
نگرانی از شهریور
در طول تمام مدتی که این حرف و حدیثها رد و بدل میشد، در مجلس مرتبا امضا برای طرح سوال از رئیس جمهوری جمع میشد و بعد امضاکنندگان امضا را پس میگرفتند و طرح از حد نصاب میافتاد و باز این دور تکرار میشد.
نهایتا این تلاشها به نتیجه رسید و علی لاریجانی، رئیس مجلس، چهارشنبه، دهم مردادماه، طرح سوال از رئیس جمهوری را که 80 امضا را پای خود داشت اعلام وصول کرد و به روحانی یادآور شد که یک ماه فرصت دارد تا برای پاسخگویی در مجلس حاضر شود.
دولت به غیرقانونی بودن طرح اعتراض کرد و مجلس دفاع کرد و دست آخر روحانی به رئیس مجلس نامه نوشت که علی رغم بدموقع بودن این سوال کردنها و غیرقانونی بودن آن، برای احترام و جلوگیری از اختلاف قوا به مجلس میرود و گفت که برای بیان حقایق میروم.
در این فاصه استیضاح ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی روحانی نیز پس از پشت سر گذاشتن استیضاحی پرحاشیه برکنار شد.
مهلت یک ماهه رئیس جمهوری به شهریور ختم میشود و تمام تکههای این پازل این نگرانی را ایجاد کرد که مبادا اختلاف دو قوه بر سر سوال از رئیس جمهوری و آن استیضاح پرحاشیه، در این شرایط خاص جنگ اقتصادی، منجر به تنش بیشتر بین دو قوه شود.
از سوی دیگر برخی نامه روحانی به لاریجانی و تاکید او بر گفتن «حقایق» را تهدیدآمیز تفسیر کردند و بر نگرانیها از شهریور پیش رو افزودند.
نگرانی هایی از این دست که روحانی قرار است چه حقایقی را بگوید؟ آیا این حقایق، عبور از خط قرمزهاست؟ آیا به جدالی میان دو قوه تبدیل خواهد شد؟ آیا این حضور روحانی در مجلس و حقایقی که قرار است بگوید، منجر به برکناری او خواهد شد؟
حتی یک روز قبل از اعلام وصول سوال از رئیس جمهوری از موافقت سه فراکسیون مجلس با طرح عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور منتشر شد که البته از سوی فراکسیون امید تکذیب شد اما آثار روانی خودش را داشت.
تعیین تکلیف نگرانیها
تا اینکه رهبری روز یکشنبه، 22 مردادماه با بیاناتی راهگشا تکلیف این نگرانیها را روشن کردند و گفتند: «آنها که میگویند دولت باید برکنار شود در نقشه دشمن نقشآفرین هستند. دولت باید سرکار بماند و با قدرت، وظایف خود را در حل مشکلات انجام دهد. هر دو قوه باید ضمن برخورداری از حقوق خود، کرامت طرف مقابل را حفظ کنند و سه قوه با همافزایی مشکلات را از پیش ملت بردارند.»
این بیانات، این اطمینان خاطر را ایجاد کرد که ایران همچنان تا 1400 با روحانی است. هرچند که روحانی همچنان قرار است ماه آینده به مجلس برود ولی این اطمینان وجود دارد که دو قوه باید به گونهای جلسه دهم شهریور مجلس را مدیریت کنند که در این بحبوحه جنگ منجر به تضعیف رئیس جمهوری و بیحرمتی به قوه اجرایی کشور نشود.
تکلیف حقایق چه میشود؟
اما حالا سوالی که مطرح میشود این است که پس تکلیف آن حقایقی که مردم مدتهاست منتظر شنیدنش هستند و رئیس جمهوری نیز وعدهاش را داده است، چه میشود؟ واکنشهایی که طی دو روز گذشته از چهرههای مختلف در مورد تداوم حضور دولت مطرح شد، حاکی از تاکید بر آن است.
برای نمونه غلامرضا مصباحی مقدم، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در این مورد با بیان اینکه اظهارات مقام معظم رهبری، حکایت از این میکند که ایشان صددرصد به قانون اساسی پایبند و کاملاً به لوازم مردمسالاری دینی ملتزم هستند، به فارس گفت: یکسال قبل انتخاباتی برگزار شد و رئیسجمهور با اکثریت آراء برگزیده شده و میباید در چنین شرایطی که کشور با جنگ اقتصادی روبهرو شده، پای کار بایستد و وظایف خودش را با قدرت دنبال کند.
اما در عین حال انتظار برای شنیدن حقایق از زبان رئیس جمهور هم مطرح شده است. احمد مازنی، عضو فراکسیون امید و کمیسیون فرهنگی مجلس روز گذشته در این باره به ایلنا گفته است: ملت از رئیسجمهور انتظار دارد در پاسخ به سوالات در قد و قامت رئیس دولت سخن بگوید و مسائل و مشکلات پشت و روی پرده را بازگو و نمایندگان را قانع کند.
او با بیان اینکه آقای روحانی از لحاظ شخصیتی انسانی صریح الهجه است و با صراحت مسائل را بیان میکند، ادامه داده: رئیسجمهور مشهور به عقلانیت است و جزو نمایندگانی در مجلس بود که مجمع عقلا تشکیل میداد، پس اگر احساس کند سخنانی که از پشت تریبون مجلس میگوید به ضرر کشور است قطعا با عقلانیتی که دارد آنها را مطرح نخواهد کرد.
خبرگزاری مهر نیز روز گذشته گفتگویی از حسینعلی امیری، معاون پارلمانی رئیس جمهور منتشر کرد. او در این گفتگو در پاسخ به اینکه آیا رئیس جمهور با حضور در مجلس قصد افشاگری دارد، گفته بود: «من نمیدانم فضای آن روز به چه شکلی خواهد بود؛ اما طبیعتا پاسخ های آقای رئیس جمهور متناسب با فضایی که در مجلس شکل می گیرد و واژگان و ادبیاتی خواهد بود که سوال کنندگان استفاده خواهند کرد.»
دیدگاه تان را بنویسید