دیدارهای ظریف با جان کری خبرساز شده است
یک قاب تکراری
زمانی که محمدجواد ظریف را امیرکبیر ایران و ظریفالدوله و ظریفالممالک میخواندند و عدهای از شوق توافق هستهای برجام به خیابانها ریختند و زدند و رقصیدند، چشمها پر بود از قابهای این چنینی که این دو مرد یعنی ظریف و جان کِری را در حالی که به روی هم لبخند میزنند یا دست یکدیگر را به گرمی میفشرند، نشان میداد. ترامپ که آمد همه این قاب عکسهای خندان دوستانه را شکست. کری اما اخیرا خبر داده که در پشت پرده و دور از چشم دوربینها، او و ظریف این قابهای دو نفره را همچنان تکرار میکنند. مصاحبه جانکری انگشت اتهام بسیاری را به سویش نشانه رفته است. واکنشها در آمریکا به اظهارات اوحاکی از این است که او ممکن است حتی به نقض قانون لوگان متهم شود در داخل ایران تعداد کسانی که مانند خاویر سولانا فکر میکنند کم نیست. چنین نگاهی این باور را ایجاد میکند که راه عبور از شرایط فعلی نه از اروپا و هیچ کشور دیگر بلکه همچنان از آمریکا میگذرد
محبوبه ولی، روزنامه نگار
هرچقدر که ظریف و پمپئو حرف هم را نمیفهمند ظاهرا ظریف و کری حرف هم را میفهمند. کری حتی بارها لب به تحسین وزیر خارجه ایران گشوده و او را مذاکرهکنندهای سرسخت، حرفهای، میهنپرست و مورد احترام خوانده است. حالا هر دو آنها یک هدف مشترک دارند و آن راندن ترامپ از کاخ ریاست جمهوری آمریکاست. ظریف میخواهد ترامپ برود چون ثمره سالها مذاکره و اعتباری که به پای آن گذاشته را پاره کرده و کری هم میخواهد او را از کاخ سفید بیرون کند چون اساسا آمریکا هم مثل بسیاری دیگر از کشورهای جهان درگیر مناقشه دو گروه سیاسی مخالف است که دعواهایی از نوع بالادهی و پاییندهی در سیاست خود دارند.
حالا این دو یعنی وزیر خارجه فعلی ایران و وزیر خارجه سابق آمریکا میخواهند ببینند برای رسیدن به این هدف مشترک هر یک چه کمکی میتواند به دیگری بکند. کری روز پنجشنبه در یک مصاحبه رادیویی گفته که در دو سال اخیر پس از ترک کاخ سفید، سه چهار بار در نروژ، مونیخ و نشستهای بین المللی دیگر با ظریف دیدار کرده است.
او ادامه داده که کارش در این دیدارها مشاوره دادن به جواد ظریف برای مواجهه با سیاست خارجی دونالد ترامپ نبوده است، بلکه خواسته متوجه شود که ایران ممکن است چه کاری برای بهبود مناسبات منطقه انجام دهد؟ بحران یمن چطور حل می شود و برای صلح در سوریه چه کار خواهند کرد؟
او اما صادقانه این را هم اعتراف کرده که به ایرانیها گفته است، تا پایان دوره ترامپ و روی کار آمدن یک رئیس جمهور دموکرات دیگر منتظر بمانند و بعد هم این گفته خود را این طور توجیه کرده که «فکر میکنم همه در جهان درباره پایان دوران ریاست جمهوری ترامپ صحبت میکنند.»
کری متهم به نقض لوگان است
مصاحبه جان کری انگشت اتهام بسیاری را به سویش نشانه رفته است. واکنشها در آمریکا به این اظهارات او حاکی از این است که او ممکن است حتی به نقض قانون لوگان متهم شود. بر اساس این قانون که مصوب 1799 میلادی در آمریکاست، اگر یک شهروند آمریکایی به طور مستقیم به یک دولت خارجی در ارتباط با اختلافات و مناقشات با آمریکا نامه بنویسد، مرتکب جرم شده است.
خوب جان کری در حال حاضر دیگر مسئولیتی در دولت آمریکا ندارد و با یکی از بالاترین مقامات ایرانی نیز بدون اجازه از دولت آمریکا، دیدار کرده و خشم جمهوریخواهانی مانند تام کاتن، سناتور جمهوریخواه آمریکا را تا جایی برانگیخته که قانون لوگان را «احمقانه و بی تاثیر» عنوان کند.
کسانی که از این دیدارهای پشت پرده کری با وزیر خارجه ایران عصبانی شدهاند، پرشمارند؛ آنها رفتار او را «دیپلماسی موازی» درباره ایران، «شرمآور» و غیرقانونی خواندهاند و حتی داد «آری فلیشر»، سخنگوی کاخ سفید هم درآمده و گفته است: «جان کری درباره اینکه ایران چگونه به اقدامات دونالد ترامپ واکنش نشان دهد، به آن ها مشاوره میدهد؛ این توطئه آمیز است.»
اما عصبانی ترین فرد از این دیپلماسی یواشکی را میتوان گفت دونالد ترامپ است. او عصبانیت خود را در پیام توئیتری اش اعلام کرد و نوشت: «جان کری دیدارهای غیرقانونی با دولت متخاصم ایران داشته است که تنها به کار فوقالعاده ما لطمه وارد کرده و به زیان مردم آمریکا است. او به آنها گفته که تا پایان مدت ریاست جمهوری ترامپ صبر کنند. آیا اقداماتش را تحت قانون ثبت عوامل خارجی ثبت کرده است؟»
کری اما در دفاع از خودش گفته است: «همه وزرای خارجه سابق به دیدار با رهبران خارجی ادامه می دهند، به کنفرانسهای امنیتی میروند و به سراسر جهان سفر میکنند. همه ما این کار را انجام میدهیم و همه ما درباره وضعیت امور با جهان گفتوگو میکنیم تا بتوانیم آنان را درک کنیم.»
تحمل تشنگی به امید سراب
تا اینجای کار دعوا میان دو قدرت سیاسی در آمریکا یعنی دموکراتها و جمهوریخواهان است. اما سوی دیگر این ماجرا ظریف و دستگاه دیپلماسی ایران است که تمام راههای پشت و روی پرده را میروند تا شاید بتوانند برجامی که تا چندی پیش از آن به عنوان بزرگترین دستاورد دیپلماسی ایران یاد میشد را حفظ کنند.
خاویر سولانا، مذاکره کننده پیشین هستهای و دبیرکل اسبق ناتو به تازگی با بیان اینکه اروپا هیچ چارهای جز اطاعت از تحریمهای آمریکا ندارد، گفته است: «قدرت آمریکا امروز قدرت نظامی نیست بلکه دلار است. آنها شما را به زور سر جایتان مینشانند. نفوذ مالی بینالمللی آمریکا به این معنی است که اقدامات اروپا برای دور زدن تحریمها محکوم به شکست است.»
در داخل ایران نیز تعداد کسانی که مانند خاویر سولانا فکر میکنند کم نیست. چنین نگاهی این باور را ایجاد میکند که راه عبور از شرایط فعلی نه از اروپا و هیچ کشور دیگر بلکه همچنان از آمریکا میگذرد و شاید این راه این باشد که دست در دست جبهه مخالف ترامپ بگذاریم و وارد بازی آنها شویم.
مناظرههای پرحاشیه هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ در دوران مبارزات انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا نشان میداد که ترامپ مخالفان سرسختی در جناح رقیبش دارد، اکنون نیز موضوع استیضاح او مطرح شده و کشورهایی مانند ایران که زهر نیش تصمیمات ترامپ در جانشان نشسته، بیصبرانه منتظر کامیابی دموکراتها در استیضاح او هستند. جان کری در دیدارهایش با ظریف، این امید را مطرح
کرده است.
کمتر از صد روز به انتخابات میان دوره ای آمریکا مانده است و دموکراتها او را در شرایط سختی قرار دادهاند. وکیل سابقش به تخلفاتی که به دستور او صورت گرفته اعتراف کرده، رئیس ستاد انتخاباتی او از 18 اتهام در هشت مورد مجرم شناخته شده و استیضاح او به خبر اول بسیاری از رسانهها تبدیل شده است اما اینها هیچ کدام پروسه طولانی استیضاح در آمریکا را کوتاه نمیکند و اگر اعضای کنگره آمریکا نیز از آن دست نمایندگانی باشند که استیضاحی را امضا کنند و بعد امضایشان را پس بگیرند، این پروسه طولانیتر هم خواهد شد.
کری این را هم گفته که ایرانی ها تا پایان دوره ریاست جمهوری ترامپ صبر کنند. این پیشنهاد وزیر خارجه دولت اوباما در حالی است که نظرسنجیها حاکی از افزایش محبوبیت ترامپ در آمریکاست. او اشتغال را افزایش داده، مالیاتها را کم کرده، جلوی مهاجرتها به آمریکا را گرفته و به طور کلی اوضاع اقتصادی را بهبود بخشیده است. فروردین امسال موسسه نظرسنجی راسموسن میزان محبوبیت او در سراسر آمریکا را 51 درصد اعلام کرد که این میزان به مراتب در ایالتهایی که به ترامپ رأی دادهاند بیشتر است.
بر این اساس چه بسا به همان اندازه که بسیاری کشورها در جهان در انتظار پایان ترامپ هستند، مردم آمریکا در انتظار دور دوم ریاست جمهوری او باشند. از این رو نمیتوان به چنین فرضیاتی امیدوار بود و به امید این سراب، تشنگی را تحمل کرد.
اما اگر این فرضیات درست از آب دربیایند و جمهوری خواهان و مخالفان ترامپ، نردبان مارپیچ و پر طول و دراز استیضاح را دو پله یکی طی کردند و ترامپ برکنار شد و آنها کرسیهای کنگره آمریکا را نیز به دست گرفتند و حتی برجام را دوباره احیا کردند و مدتی بعد به دنبال چرخش قدرت در آمریکا دوباره جمهوری خواهان بر سر کار آمدند، چه؟
آیا باید همیشه دست و دلمان بلرزد که چه کسی راهی کاخ سفید میشود؟ آیا دولتمردان ایران میخواهند به مردم بگویند به جای اینکه امیدتان به دولت و حکومت ایران باشد باید امید به این داشته باشید که پای امثال ترامپ به کاخ سفید باز نشود و اوباماها به آنجا بروند؟
دیدگاه تان را بنویسید