«اوین» عرصه نمایش مناسبات قدرت شده است:
فریدون نرفته برگشت!
محبوبه ولی
بگذریم از اینکه زندان اوین به «هتل اوین» معروف است؛ بگذریم از اینکه اتاقهای لاکچری دارد با امتیازات خاص برای زندانیان خاص و درنهایت بگذریم از اینکه دامنه اختلاف طبقاتی و تبعیض را تا آنجا گستردهاند که به داخل زندان و ندامتگاهی که قرار است برای همه یکسان باشد هم کشیده شده است. بگذریم از زندان خاص «اوین» و برویم سر زندانیهای خاص! مثلا حسین فریدون و مرخصی بسیار بسیار زودهنگامش.
برای حسین فریدون، برادر رئیسجمهوری فعلی کشورمان به اتهام ارتباط با برخی بدهکاران بزرگ سیستم بانکی کشور در 25 تیر 1395 پرونده تشکیل شد. پرونده او تا همین امروز حاشیههای بسیار داشته است؛ از وثیقه 50 میلیارد تومانی که حسن قاضیزاده هاشمی، وزیر بهداشت وقت برای او گذاشت تا غیرعلنی بودن جلسات دادگاهش و اکنون نیز حاشیههایی که درباره اینکه او پایش به زندان نرسیده، مرخصی گرفته است!
سخنگوی قوه قضائیه نهم مهرماه اعلام کرد که فریدون به اتهام اخذ رشوه به پنج سال حبس قطعی و رد مال به مبلغ 31 میلیارد تومان محکوم شده است. چهارشنبه گذشته نیز وکیل حسین فریدون خبر داد که موکلش در پی تماس تلفنی دفتر دادستان، در دادسرای مجری حکم حاضر شده و بعد از انجام تشریفات قانونی وی به زندان اوین مراجعه و در آنجا پذیرش شده است.
مرخصی، پس از گذراندن دو سوم حبس امکانپذیر است
مطابق آییننامه اجرایی سازمان زندانها هر زندانی پس از گذراندن دو سوم از مدت حبس خود، امکان برخورداری از حق مرخصی را دارد. پیش از این موعد، صرفا در یک شرایط خاص مانند فوت یا ازدواج یکی از بستگان نزدیک یا ابتلا به یک بیماری خاص میتواند از مرخصی استفاده کند. با این حال اخباری از گوشه و کنار میرسد مبنی بر اینکه فریدون اکنون در مرخصی به سر میبرد!
هفته گذشته، تنها یک روز پس از اینکه فریدون خود را به زندان معرفی کرده بود، یک وکیل دادگستری در صفحه توئیتری خود نوشت: «در بند چهار زندان اوین عنوان میشود که حسین فریدون دیشب به مرخصی رفته است، اگر وکیل ایشان یا افراد مطلعی در این خصوص اطلاعاتی دارند خبررسانی کنند تا صحت و سقم قضیه روشن شود.»
برخی رسانهها به نقل از منابع آگاه قضایی آن را تکذیب کردند، اما دیروز خبرگزاری تسنیم نوشت که یک مقام مسئول در قوه قضائیه گفته است: «فریدون یک مرحله از سوی زندان پذیرش شد و قبل از تعطیلی به مرخصی رفت!»
مصلحتاندیشی قضایی!
عبدالرضا داوری، مشاور رسانهای محمود احمدینژاد نیز در توئیتی به نقل از یک منبع آگاه در زندان اوین نوشت: «حسین فریدون، ظهر روز چهارشنبه بعد از تشریفات اداری، وارد بند چهار زندان اوین میشود. در اتاق مجاور ۳۵۰، پشت افسر نگهبانی که نزدیک به محل حبس محمدعلی نجفی است، منفردا مستقرش میکنند و ساعتی بعد از زندان خارج میشود. گفته شده به او مرخصی دادهاند.»
خبرگزاری فارس هم نوشت: «در پیگیریهای خبرنگار قضایی مشخص شد گویا به دلیل اینکه این متهم خود را به دادسرای مجری حکم معرفی کرده، روال عادی و مرسوم دادسرا انجام نشده است و وی توانسته به مرخصی برود. گویا از آنجایی که فریدون برادر رئیسجمهوری بوده و فرد عادی نیست و با پای خودش به زندان رفته میتواند از تعطیلات پایان هفته استفاده کند و مصلحتاندیشی قضایی شامل حال این متهم شده است.»
اوین را به زندان لاکچریها تبدیل کردهاند و آنهایی که یا پول دارند یا به نوعی نورچشمی گروهی از صاحبان قدرت هستند به اوین میروند و بعد هم هر یک به تناسب زور و زَرشان از هر امکانی، حتی از مرخصی در روز اول حبس بهرهمند میشوند
یک وضعیت مسبوق به سابقه
تمام این نقلقولها و اخبار از منابع آگاه هستند و نام و نشانی از آنها نیست؛ اما آنچه تردید درباره مرخصی زودهنگام فریدون را به یقین نزدیک میکند، وضعیت مسبوق به سابقه اعطای چنین امتیازاتی به زندانیهایی مشابه فریدون است؛ زندانیهایی که دستی بر آتش قدرت دارند و زورشان بر بقیه میچربد.
فریدون چهارشنبه گذشته پیش از آنکه خودش را به زندان معرفی کند، نامهای در اختیار رسانهها گذاشت که در آن نوشته بود: «اجرای حکم اینجانب نشان داد که “برادر رئیسجمهور بودن”نهتنها هیچ مزیتی برای من نبود که میتواند خودش یک اتهام باشد! و من خوشحالم که حتی در این مقام برای انقلاب و نظامی که آن را دوست داشته و تلاش کردهام قربانی میشوم.»
حالا اگر خبر مرخصی او درست باشد، باید دید که آیا باز هم برادر رئیسجمهور بودن برای او مزیتی نداشته است! هرچند که برای مرخصیهای مکرر در دوره محکومیت نیازی به برادر رئیسجمهور بودن نیست؛ میتوان سعید مرتضوی، محمدرضا رحیمی معاون اول محمود احمدینژاد یا مهدی هاشمی پسر آیتالله هاشمی رفسنجانی بود؛ اخبار مرخصیهای مکرر آنها در طول دوران محکومیتشان، نشانی از همین تبعیضها میان زندانیان معمولی و آنها بود. یا اصلا میتوان یکی از آن سوپرپولدارهایی بود که سبیل خیلیها را چرب کردهاند و به واسطه پولشان همین که به اوین برسند، جماعتی در انتظار اجابت اوامرشان هستند.
چرا به فشافویه نمیروند؟
جالب اینجاست که همه اینها به اوین میروند؛ اینکه چرا یکی از آنها را به فشافویه نمیفرستند، جای سوال است. دستگاه قضایی استدلال میکند که زندان فشافویه برای زندانیان خطرناک و محکومان مواد مخدر و سارقان و امثال اینهاست. آیا خطر مفسدان اقتصادی کمتر از دزدهایی است که از دیوار خانهها بالا میروند یا جیببری میکنند؟ آیا خطرشان کمتر از خردهفروشهای مواد مخدر است؟ یا اینکه قرار است اوین را به زندانی برای آنها که دوستشان داریم تبدیل کنیم و آنهایی را که دوست نداریم و از خودشان و جرمشان خوشمان نمیآید بفرستیم به زندانهای دیگر؛ مانند علیرضا شیرمحمدعلی، جوان 21 سالهای که اتهامش توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام بود و به فشافویه فرستاده شد و آنجا توسط دو زندانی بزهکار به قتل رسید.
مشکل اینجاست که اوین را به زندان لاکچریها تبدیل کردهاند و آنهایی که یا پول دارند یا به نوعی نورچشمی گروهی از صاحبان قدرت هستند به اوین میروند و بعد هم هر یک به تناسب زور و زَرشان از هر امکانی، حتی از مرخصی در روز اول حبس بهرهمند میشوند.
حسین فریدون، ظهر روز چهارشنبه بعد از تشریفات اداری، وارد بند چهار زندان اوین میشود. در اتاق مجاور ۳۵۰، پشت افسر نگهبانی که نزدیک به محل حبس محمدعلی نجفی است، منفردا مستقرش میکنند و ساعتی بعد از زندان خارج میشود. گفته شده به او مرخصی دادهاند
فریدون در نامه روز چهارشنبهاش نوشته بود: «من این حبس را در ادامه زندان برای انقلاب، در تداوم گروگانگیری تجزیهطلبان، در کنار تلاش برای صلح و هزینه پیروزی برای دولت اعتدال میدانم و با همه دشواری این بار را تنها بر دوش میکشم اما مردم را به شهادت و قضاوت نهایی میطلبم که براساس جوسازی و کلیبافی قضاوت نکنند که قاضی نهایی خداوند حکیم و علیم و آنگاه مردم هستند. من از قوه قضاییه به قضاوت افکار عمومی پناه میبرم و کفی بالله ...»
اما باید دید با شنیدن چنین اخباری آیا افکار عمومی، قضاوتی بهتر از قضاوت دستگاه قضایی درباره او و دیگر متهمان نزدیک به قدرت دارند؟
دیدگاه تان را بنویسید