دیپلماسی و چالش
مذاکره و تهدید
امیر ساعدی داریان
این روزها در فضای سیاسی کشور، بحث جنگ یا مذاکره پررنگ است. دو طرف اصلی تخاصم یعنی ایران و آمریکا هر دو مدعیاند خواهان جنگ نیستند و بر دیپلماسی و مذاکره در شرایط مطلوب از نظر خود تأکید میکنند.
تصور عمومی نیز این است که وقتی حکومتها یا رسانهها درباره رویکرد دیپلماتیک نسبت به یک اختلاف بینالمللی مانند پرونده هستهای ایران سخن میگویند، تنها منظورشان اشاره به ابزارهای غیرنظامی در برخورد با چنین مسالهای است.
اما تمایز گذاشتن میان رویکرد نظامی با دیپلماتیک یا علاقه به مذاکره به جای تقابل و برخورد سخت، برداشت دقیقی از روابط بینالملل نیست.
دیپلماسی و جنگطلبی دو رویکرد متضاد نیستند بلکه دو ابزار مکمل هم در جعبه ابزار دولتمردان هستند. تعقیب راهکار دیپلماتیک برای فیصله یک اختلاف بینالمللی الزاما به معنای صلحطلبی و درک متقابل در صحنه بینالملل نیست.
اغلب اظهار میشود که جنگ در نتیجه ناکامی راهحلهای دیپلماتیک رخ میدهد اما این گمان تنها زمانی معتبر است که هدف از دیپلماسی، پیشگیری از وقوع جنگ باشد. اما باید بدانیم که کشورها همواره با هدف دوری از جنگ به دیپلماسی روی نمیآورند، بلکه چهبسا هدف از تلاشهای دیپلماتیک، زمینهسازی و تسهیل کردن شرایط آغاز جنگ باشد.
به عنوان مثال هدف از تلاشهای دیپلماتیک آمریکا و بریتانیا در سال 2003 این نبود که از جنگ با عراق اجتناب شود بلکه هدف اصلی کسب نظر موافق شورای امنیت سازمان ملل و در نتیجه حمایت گستردهتر جهانی از حمله به عراق بود. حتی در صورت آغاز جنگ، الزاما دستگاه دیپلماسی کار خود را متوقف نمیکند بلکه حتی برای کسب متحدان بیشتر در طرف خود بر تلاشهایش میافزاید.
بنابراین مشاهده میشود که دیپلماسی و تقابل نظامی، ابزارهای مکمل هم در هنر کشورداری هستند یعنی هدف هر دو کمک به تحقق سیاستهای دولت است.
جنگ یا تهدید به جنگ را میتوان برای کمک به تقویت راهکار دیپلماتیک به کار برد. به نظر میرسد دولت ترامپ نیز همین حربه را دستور کار خود قرار داده است و مسئولان کشور ما نیز با هوشیاری، از اتخاذ تصمیمهای عجولانه خودداری کرده و ضمن آرامش و اطمینانبخشی به جامعه، در طول یک سال گذشته به طور تدریجی از هر دو حربه دیپلماسی و تهدید برای خنثی کردن تدابیر دولت آمریکا به نحو احسن استفاده کردهاند.
دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی تاکنون وظیفه خود را به خوبی ایفا کرده و با ادامه این روند، میتوانیم به پیروزی نهایی و احقاق حقوق مسلم هستهای و اقتصادی کشور خوشبین و حتی مطمئن باشیم.
تنها وظیفه رسانهها و افکار عمومی در وضعیت فعلی حمایت همهجانبه از دیپلماتهای متعهد و زبردست کشورمان است.
دیدگاه تان را بنویسید