اتحادیه اروپا ناچار به حفظ برجام است
با ادامه چنین روندی معنا و مفهوم حقوق بینالملل که اروپا تمام هویت خود را از آن کسب میکند به طور مطلق رنگ میبازد. امروز اروپا تنها برای دفاع از حقوق ایران و حفظ برجام نیست که خود را به آب و آتش میزند بلکه هویت، هستی و شخصیت حقوقی اتحادیه اروپا در معرض خطر است. اروپا با آدولف هیتلر دیگری، اینبار در آمریکا، روبروست که از قضا همچون هیتلر با توسل به ابزارهای دمکراتیک به قدرت رسیده است. اروپا باور دارد اگر نتواند استقلال و شخصیت خود را حفظ کند هزینههای بسیار هنگفتی خواهد پرداخت. مبارزه با یکجانبهگرایی آمریکا بیش از ایران، برای تمام کشورهای اروپایی سرنوشتساز است. اروپا برای آنکه به دونالد ترامپ بفهماند جهان امروز تحملِ تولد....
1) نیمههای شب سیام سپتامبر 1938 رهبران کشورهای بریتانیا، فرانسه، ایتالیا و آلمان (نویل چمبرلین، ادوارد دلادیه، بنیتو موسیلینی و آدولف هیتلر) در شهر مونیخ پای توافقنامهای را امضا کردند که اروپا برای دورهای هرچند کوتاه نفسی به راحتی کشید و امیدوار شد سایه شوم جنگ از فراز قارۀ سبز رخت بربسته است. اروپاییان هنوز جنگ جهانی اول را از یاد نبرده بودند. آنها به شدت از شعلهور شدن جنگی دیگر بیم داشتند. بر اساس این توافق فرانسه و بریتانیا که متحدان چکسلواکی بودند این کشور را تحت فشار گذاشتند تا بخشی از اراضی خود، سودتلند، را به آلمان واگذار نماید و در مقابل هیتلر نیز با امضای این پیمان تعهد داد از آن به بعد کشورگشایی نکرده، هیچ خواسته ارضی دیگری نداشته باشد. پیمان مونیخ پس از ساعتها مذاکره به نتیجه رسید. چمبرلین همانند قهرمانان عازم لندن شد تا از پنجره اقامتگاه ساختمان شماره ده داونینگ استریت به انبوه جمعیت مشتاقی که به استقبال قهرمان «ناجی صلح اروپا» آمده بودند بگوید: «صلح و آرامش را با آبرو و شرافتمندانه به دست آوردم، صلح و آرامشی که متعلق به زمانۀ ماست.» گوبلز روز بعد در دفتر خاطرات خود نوشت: « همه ما روی لبه تیغ تیزی حرکت می کنیم که بر فراز ژرفای عمیق سرگیجه آوری کشیده شده است. کلمه صلح ورد زبان همه ما است و جهان از خوشحالی سر از پا نمی شناسد.» اما این سرخوشی دیری نپایید. هیتلر عهد و پیمان را نقض کرد و به یکباره بر خلاف آنچه وعده داده بود تمام چکسلواکی را اشغال کرد. هیتلر پیش از اشغال چکسلواکی چندین عهد و پیمان بینالمللی را نقض کرده بود و پس از آن نیز به عهدشکنیهای خود ادامه داد و سرانجام در جنگ جهانی دوم جهان را به آتش کشید و اروپا را به تلی از آوار و خاکستر تبدیل کرد.
2) ریچارد اسپنسر، نژادپرست آمریکایی و طرفدار دو آتشه دونالد ترامپ در هفتههای منتهی به انتخابات سال 2016 ریاستجمهوری آمریکا در یک همایش انتخاباتی اعلام کرد: «بیایید به گونهای حزببازی کنیم گویی سال 1933 است». سالی که آدولف هیتلر به قدرت رسید. او در این گردهمایی چنان پرشور و حرارت و به سبک طرفداران حزب نازی سخن راند که جمعیت یکسره فریاد «هایل ترامپ» سر داده، به سنت نازیها دست راست خود را بالا آورده، به ترامپ ادای احترام کردند. او مزد این حرکات را روز ادای سوگند رئیسجمهور دریافت کرد و یکی از معترضین با ضربه مشتی به صورت او کوبید. تصویر این لحظه نمادین برای همیشه در یوتیوب ماندگار شد.
3) بنیان اتحادیه اروپا و سنگ بنای این اتحادیه بر «معاهدات و توافقنامههای بینالمللی و پیمانهای مشترک» استوار است. آنچه به اتحادیه اروپا به عنوان یک کلیت واحد و یکپارچه هویت میبخشد وجود معاهدات و توافقنامههای جهانی است. یکجانبهگرایی، نقض عهد و پیمانشکنی فلسفه وجودی اتحادیه اروپا را از میان برده، از این اتحادیه هویتزدایی میکند. امروزه رهبران کشورهای اروپایی اعم از آلمان، فرانسه و بریتانیا در آمریکا با پدیدهای مواجهشدهاند که برای آنها تداعیکنندۀ آدولف هیتلر است؛ هماو که با یکجانبهگراییهای خود اروپا را به نابودی کشانید. دونالد ترامپ، یکجانبه آمریکا را از معاهده پاریس خارج کرد، پیش از آن به بهانه دفاع از رژیم صهیونیستی از یونسکو خارج شده بود، بر خلاف تمام قوانین و معاهدات بینالمللی بیتالمقدس را به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی به رسمیت شناخت، و یکجانبه و گستاخانه از برجام بیرون رفت. قدم بعدی چه خواهد بود؟
با ادامه چنین روندی معنا و مفهوم حقوق بینالملل که اروپا تمام هویت خود را از آن کسب میکند به طور مطلق رنگ میبازد. امروز اروپا تنها برای دفاع از حقوق ایران و حفظ برجام نیست که خود را به آب و آتش میزند بلکه هویت، هستی و شخصیت حقوقی اتحادیه اروپا در معرض خطر است. اروپا با آدولف هیتلر دیگری، اینبار در آمریکا، روبروست که از قضا همچون هیتلر با توسل به ابزارهای دمکراتیک به قدرت رسیده است. اروپا باور دارد اگر نتواند استقلال و شخصیت خود را حفظ کند هزینههای بسیار هنگفتی خواهد پرداخت. مبارزه با یکجانبهگرایی آمریکا بیش از ایران، برای تمام کشورهای اروپایی سرنوشتساز است. اروپا برای آنکه به دونالد ترامپ بفهماند جهان امروز تحملِ تولد هیتلر دیگری را ندارد باید برجام را حفظ کند؛ چارهای جز این ندارد. در این مقطع برای آنکه برجام سرنوشتی چون پیمان مونیخ پیدا نکند، لازم است اروپا ضربهای محکمتر از ضربهای که بر صورت اسپنسر خورد به دونالد ترامپ وارد کند تا به او بفهماند زمانۀ هیتلرها دیرزمانی است که گذشته است و این راهبردیترین سیاستی است که دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران میتواند بر آن پافشاری کند.
دیدگاه تان را بنویسید