بودجهآگاهی؛ آگاهی سرنوشت
محمد فاضلی
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
آذرماه هر سال تا ایام آخر سال، راهروها و صحن مجلس شلوغ میشد و رفت و آمد بین ساختمانهای دولتی و مجلس بالا میگرفت، رسانهها و هم گزارشهایی درباره سندی به نام لایحه بودجه کشور منتشر میکردند، و صدا و سیما هم هر شب چند دقیقهای گزارشی از مجلس و بالاخص کمیسیون تلفیق پخش میکرد، اما کمتر سراغ داشتیم که بودجه خبر داغ و دغدغهای نسبتاً فراگیر برای رسانهها و جامعه بشود. شاید این اثر شبکههای اجتماعی باشد که ظرفیت آنها در خدمت انتشار تحلیلهایی درباره بودجه قرار گرفته است. اقتصاد که همواره از داشتن «رسانههای رسا» رنج برده است، اکنون مفسرانی یافته که فرصت یافتهاند تحلیلهای خود را به جامعه عرضه کنند.
گزارشهای مراکز پژوهشی نظیر تحلیلهایی که مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی درباره بودجه منتشر میکرده است اکنون فرصت مییابند تا در عرصه عمومی مطرح شوند. گزارشهایی که حداکثر برای چند صد نماینده مجلس و شماری از مقامات حکومت ارسال میشدند و آنها هم الزامی به خواندنشان نداشتند و به سیاق سرنوشت بقیه گزارشهای کارشناسی در این کشور، مقهور قدرت سیاست میشدند، اکنون در عرصه افکار عمومی جایگاه مییابند. بند بند بودجه زیر ذرهبین رفته است، منابع و مصارف بودجه تحلیل میشود، گزارش «بودجه به زبان ساده» که قریب 8 سال بود منتشر میشد و بازتاب عمومی نداشت، به میان انبوهی از رسانهها و نخبگان راه مییابد و البته گروهی را ناراحت میکند.
جداول بودجه که در سربستهترین شکل ارائه میشدند، محل چون و چرای جامعه قرار میگیرند و سخنرانی یکی از نزدیکان به رئیسجمهور درباره بودجه و رگ و ریشههای سیاست که در تار و پود بودجه جا خوش کرده و پنهان شده است، غوغایی برمیانگیزد. گروهی برای کشف قیمت ارز از میان واژههای بودجه تلاش میکنند و کشف رموز پنهان در آن – از جمله یارانههای پنهان – به فعالیتی جذاب و البته مناقشهبرانگیز بدل شده است.
آگاهی فزایندهای درباره بودجه برخاسته است. مطالبهای برای شفافسازی بودجه همچون نسیمی وزیدن گرفته و دیری نخواهد پایید که طوفانی خواهد شد. این موج برخاسته را میتوان «بودجهآگاهی» خواند. جامعه گویی به تدریج دریافته است که بودجه چه اهمیتی در نظام حکمرانی دارد و چگونه رنجهایی که بر مردم تحمیل میشود و مصائبی که بر اقتصاد وارد میآید ریشه در چند صد برگ کاغذ و جداول آن دارد. رمزگشایی از بودجه اندک اندک به مطالبهای مهم و سرنوشتساز تبدیل شده و این روند فزونی خواهد گرفت. اتفاقی مبارک است اما چرا
چنین است؟
سند بودجه سالیانه کشور بیگمان یکی از وصفهای بودجه «آئین و آئینه حکمرانی» است. بودجه آیین حکمرانی است زیرا دخل و خرج، قیمت نفت، درآمد مالیاتی، قیمت ارز، حمایت اجتماعی، اولویتبندی اهداف حکمرانی، فساد و سلامت نظام اداری و بسیاری از مقولاتی که به شیوه حکومتداری شکل میدهند در بودجه تعیین میشود.
اصرارهای حکمران بر تکرار اشتباهات در بودجه تجلی میکند. اگر توزیع ارز 4200 تومانی اشتباه بوده، منشأ فساد شده است و نظام قضائی را به میدان کشیده و آدمیانی را به پای میز محاکمه و احتمالاً اعدام کشیده است، دوباره این بودجه است که نشان میدهد دولت قصد دارد بار دیگر 14 میلیارد دلار ارز برای کالاهای اساسی تخصیص دهد. نظام برنامهریزی و البته قدرت سیاسی پنهان در پس آن گویی هیچ توجهی ندارد که صفت «اساسی» هیچ تفاوتی در «کالا» بودن آنچه «کالای اساسی» خوانده میشود پدید نمیآورد و اگر تخصیص ارز 4200 تومانی به کالایی نظیر موبایل یا سایر چیزهایی که غیراساسی تلقی میشوند سبب فساد شده است و تصمیمسازان و تصمیمگیران در چند ماه گذشته راههایی جستهاند تا از زیر بار آن برهند، این بار در بودجه پیشنهادی 1398 بار دیگر همان تخصیص ارز زیر لوای واژه «اساسی» صورت میگیرد.
این نشان میدهد آیین حکمرانی میان دوقطبیای به لحاظ ذهنی و عینی گیر افتاده که یا باید تن به فساد توزیع رانت بدهد یا به خیال خودش از اقشار ضعیف با توزیع این رانت حمایت کند تا زیر بار تورم له نشوند و انگار نه انگار که راههای سومی هم وجود دارند. این یعنی بودجه آیین حکمرانی را آشکار میکند، «حکمرانی بدیلنیندیش» و همین «بدیلنیندیش» بودن وصفی است مهم که شرح آن خود مثنوی هفتاد من است چرا که مگر حکومت کردن غیر از اندیشه کردن درباره همه بدیلهای ممکن برای رسیدن به بهترین مطلوبها برای حل مسأله و تحقق خیر جمعی است؟
بودجه آیینه حکمرانی هم هست. بودجه آیینهای است پیش روی حکمرانی تا همه روابط قدرت پنهان، همه ظرفیت عقلانیت، دام مسیرهای طیشده، کیفیت نظام برآمده از انتخابات، توازنها و عدم توازنهای قوا، رگ و ریشههای ویژهخواری، بودن یا نبودن آمایش سرزمین، حکمرانی منطق عملکرد یا گزارش فرایند، و خلاصه همه واقعیت قدرت نه آنچنان که در قانون اساسی نوشته شده بلکه آنچنان که بر صحنه واقعی سیاست حک و زیست شده در آن بازتاب یابد.
اگر حکمرانی هزارتوست و شفافیت متاعی کمیاب است بودجه بهرهای عظیم از این هزارتویی دارد و اگر قدرتهای پنهان هست بودجه نیز نوک کوه یخی از آن قدرتهای پنهان است. اگر صدای اقشار ضعیف شنیده نمیشود بودجه هم آنها را لابهلای اسطوره اعداد پنهان میکند، و اگر دسترسی به دادهها و انتشار اطلاعات در مملکت دشوار است، جداولی که در فرمت فایل PDF منتشر میشوند همین خصیصه را بازتاب میدهند. بودجه خلاصه تصویری از حکمرانی ارائه میکند که نیازمند رمزگشایی است.
نسیم «بودجهآگاهی» وزیدن گرفته است و امید است که قوت بگیرد. این از آن نسیمهاست که ابرهای امید و باروری با خود به همراه میآورد و بر اثر بارش آن، جوانههای امید بیشتری میرویند. ایام بودجهبندی هر مملکت و از جمله ایران ما که از قاعده بقیه ممالک در اغلب خصایص مستثنی نیست، در مقایسه با ایام سال آدمیان، شب قدر حکمرانی است. شب قدر به روایت مذهبی اگر زمان تعیین سرنوشت زندگی یک ساله آدمیان است، ایام بودجهبندی نیز شب قدر حکمرانی است. آدمیان را در شبهای قدر به شبزندهداری فراخواندهاند و بیوجه نیست که شهروندان و بالاخص خواص و نخبگان را در ایام بودجه به هشیاری شبزندهدارانه بخوانیم. این هشیاری و دمیدن بر بودجهآگاهی، از جنس آگاهی سرنوشت است.
دیدگاه تان را بنویسید