بودجهریزی اثربخش نیازمند گفتوگوهای اجتماعی
علی ربیعی نظریهپرداز ارتباطات اجتماعی
نگاهی به مباحث مطرح شده در سپهر عمومی جامعه نشان میدهد ما معمولا در مورد موضوعات و مسائلی که از ارزش بالایی برخودار هستند، کمتر حرف میزنیم و بیشترین وقت خود را به مسائلی اختصاص میدهیم که شاید ارزش کمی در زندگی اجتماعی انسانها دارند. این عادت گویا دیگر اختصاص به اقشار مختلف مردم ندارد و به نخبگان و جامعه روشنفکری ایران و به تبع آن، مطبوعات و رسانهها نیز تسری یافته است؛ از دعوای کارلوس کیروش و فدراسیون فوتبال گرفته تا جوایز جشنواره فیلم فجر و زندگی شخصی یک مسئول، صحبتها و ارزیابیهای مختلفی مطرح میشود و ما روزانه از این دست مسائل مشاهده میکنیم. حتی زمانی هم که از برخی مسائل مهم و اساسی سخن به میان میآید، بیشتر جنبههای ژورنالیستی و پولولیستی آن مورد توجه قرار میگیرد.
یکی از مسائلی که کمتر در سالهای گذشته و حتی دهههای پیشین مورد توجه افکارعمومی، رسانهها و صاحبنظران اجتماعی، فرهنگی در عرصه سیاستگذاریهای اجتماعی و عمومی قرار گرفته و درباره آن، بحث و گفتوگو شده است، موضوع بودجههای سالانه است؛ گویا مسئله بودجه تنها یک موضوع صرف اقتصادی است یا حتی نازلتر از آن با نگاه حسابداری به اعداد و ارقام، خارج از آثار عمیق آنها نگریسته میشود و این مسئله از سوی روشنفکران و نخبگان جامعه به عنوان مسئلهای تکراری، پیش پا افتاده و براساس روال سالهای پیشین تحلیل میشود. در حالی که لوایج سالانه بودجه تنها بازی اعداد و ارقام نیستند. این ارقام، عوارض اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی فراتر از یکسال بر جای میگذارد.
بودجه سرنوشت یک کشور است و افق و نمایی از یک کشور را در یک برهه زمانی ترسیم میکند. در واقع، بودجه ساختارهای اداری را در عرصههای مختلف شکل میدهد و سهم بخشهای خصوصی، عمومی و دولتی را مشخص میسازد، به طور خلاصه مسیر یک کشور را ریلگذاری مینماید. حرکت جامعه را مشخص میسازد. اثرگذاری بودجه بر زندگی روزمره آنچنان بالاست که در چارچوب آن میتوان پیش بینی کرد که جامعه با چه سرعت و آهنگی به اهداف از پیش تعیین شده دست خواهد یافت. به عبارت دیگر، مقولات و موضوعاتی نظیر روندهای مبارزه با فقر، رفاه اجتماعی، فعالیت نهادهای اجتماعی، اشتغال، تورم، آسیبهای اجتماعی و... در قالب بودجههای سالیانه مصوب و مشخص میشوند.
این اهمیت فراوان و تاثیرگذاری زیاد ضروری میسازد که بودجه، روند تدوین و تصویب آن در فرایندی شفاف و براساس مفاهمه و گفتوگو در سطح ملی و در عرصه عمومی صورت گیرد و به روند تاریکخانه تصویب بودجه، نورتابانده شود. تاکنون عرصه بودجه ریزی از شفافیت لازم برخودار نبوده است و در لایههای کارشناسی صرف، به نحوی که حتی دستگاههای دولتی نیز از آن کم اطلاع هستند، بسته میشود.
اصولا روند بودجه ریزی این گونه بوده است که لایحه پیشنهادی دولت توسط جمع محدودی در سازمان برنامه و بودجه تدوین شده، سپس در هیات تصویب شده و در نهایت به مجلس ارسال و در کمیسیون تلفیق مورد بررسی قرار میگیرد. نکتهای که در این باره اهمیت دارد این است که باید همه گروهها در روند نوشتن بودجه و فقدان طی کردن فرایندی که همه گروهها درآن، مشارکت داشته باشند. متاسفانه این روند در مجلس وضعیت آشفتهتری دارد زیرا بیشتر از آن که بحثهای بنیادی در کمیسیونها و سپس کمیسیون تلفیق صورت بگیرد و ملاکهای علمی و واقعیات اجرایی در آنجا مدنظر قرار بگیرد، نگاههای بخشی، منطقهای و محلی در آنجا تاثیر خود را نشان می دهد.
زیست اجتماعی - سیاسی من در کنار سابقه پنج ساله وزارت، نشان میدهد که روند تصویب در مجلس هم نتوانسته به نیازهای اساسی، همچون فقر، اشتغال، نابرابری، تورم، رشد و ... پاسخ دهد و متاسفانه به جای آنکه روند بودجه را یکدست و روان سازد، بیشتر لایحه بودجه را آشفتهتر ساخته است. در واقع هر میزان لوایح بودجه پیشنهادی دولت توسط مجلس دچار تغییر و دستکاری میشود تجربه چند دهه اخیر نشان میدهد، درآمدهای بیمبنا و بدون پشتوانه و هزینههای و مصارف واقعی به وجود میآید. به اعتقاد من این آسیب بودجه نویسی از آنجا ناشی میشود که بودجه در عرصه عمومی مورد گفتوگو و نقد بین نخبگان، صاحبنظران علوم اجتماعی، علوم اقصادی و مراکز پژوهشی و هچنین نهادهای تخصصی، مطرح نشده و مورد ارزیابی قرار نمیگیرد.
در پاسخ به این پرسش که در ساختار بودجه چه تغییراتی باید صورت پذیرد، من معتقدم، ساختار بودجه باید به گونه ای شفاف باشد که به سوالات اساسی کشور و نیازهای روز جامعه، مبتنی بر اعداد و ارقام و پیشبینی، پاسخ دهد و مشخص سازد که بودجه چه تاثیری بر فقر، زندگی روزمره، گرانی و تورم خواهد داشت؟ با این بودجه چقدر اشتغال ایجاد می شود؟ با این بودجه نابرابری های منطقه ای تا چه میزان کاهش یافته و تا چه اندازه عدالت منطقه ای ایجاد می شود؟ (این در حالی است که در شصت سال گذشته بودجه های مختلفی آمده و رفته اند ولی بر طبل بی عدالتی و تبعیض در کشور بیشتر کوبیده شده است.) مشخص سازد که بودجه تا چه میزان با مشکلات زیست محیطی نظیر آلودگی هوا، کاهش منابع آب و خاک مقابله می کند؟ بودجه با مسائل آسیب های اجتماعی، سرمایه گذاری برای نسل های آینده، بازنشستگی و کاهش ریسک زندگی و همچنین صندوق های بازنشستگی چه خواهد کرد؟ اینها مسائلی است که باید به صورت مشخص در بودجه مشخص شود.
در این راستا، خوشبختانه رهبر انقلاب امسال به مسئله بودجه ورود کرده اند و در دستوری به مجلس شورای اسلامی، خواستار اصلاح ساختار بودجه ریزی و روند تدوین بودجه شده اند. این دستور فرصت مغتنمی برای ورود مسئله بودجه به افکارعمومی و پرداخت بیشتر به این مسئله در عرصه های عمومی است تا به این مسئله فراتر از عدد و رقم و چند پروژه نگریسته شود و آثار اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن را سنجید. پیشنهاد من به جامعه نخبگانی ایران آن است که همانند دفعات قبلی دست روی دست نگذارند و از این فرصت استفاده کنند و پیشنهادات خود را در این باره در عرصه افکارعمومی ارائه داده و به نقد و بررسی آن بپردازند.
پرونده روزنامه توسعه ایرانی در این راستا، این امکان را فراهم می کند تا درباره بودجه، نحوه بودجه ریزی و چگونگی اصلاح ساختار بودجه به تامل نشست و پیشنهاداتی ارائه داد. این پرونده می تواند آغازی برای یک گفت وگوی ملی باشد.
دیدگاه تان را بنویسید