یادداشت
تحریمها چگونه موجب بیکاری میشود؟
یکی از مهمترین دلایل کاهش صادرات ایران را میتوان تاثیر تحریمهای اعمال شده در یک سال اخیر دانست. با خروج یکجانبه آمریکا از برجام، تحریمها بازگشتند و شاهد فشار مضاعف بر اقتصاد ایران بودیم. این فشار میتواند به کاهش تولید و افزایش بیکاری منجر شود. خروج آمریکا از برجام و فشار ترامپ به سرمایهگذاران برای منعقد نکردن قرارداد با کشور ما و همچنین ایجاد ترس و وحشت برای کسانی که قصد دارند با ایران معامله کنند، میتواند دلیل روشنی برای کاهش میزان صادرات باشد، لذا تحریمها و کاهش صادرات میتواند به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر مساله بیکاری تاثیر بگذارد. اگر آن صنعتی که تحت تاثیر تحریم با کاهش صادرات مواجه میشود، صنعت اشتغالزایی باشد، فعالان این صنعت به دلیل کوچک شدن کارشان دست به تعدیل نیرو میزنند.
البته من دقیقا نمیتوانم عنوان کنم که آیا کاهش صادرات محصولات پتروشیمی به تعدیل نیرو و افزایش بیکاری منجر میشود یا نه اما درباره محصولات دیگر این اتفاق میافتد. کاهش صادرات مستقیما روی محصولات سنتی و کشاورزی تاثیر میگذارد. صادرکننده این محصولات حتی اگر خودش هم تولیدکننده نباشد و محصولات را از تولیدکنندگان بخرد و بفروشد، وقتی ببیند صادرات سخت شده و کاهش یافته است، نظام کاری خود را تغییر میدهد و یکی از تبعات آن افزایش بیکاری است. مسلم است وقتی جلو عبور آب گرفته شود، آب جمع خواهد شد. حالا اگر قرار باشد آب جمع شده را دوباره به جریان بیاندازیم یا باید مسیر قبلی را بازکنیم یا اینکه مسیر تازهای بگشاییم. این مثال در مورد شرایط کنونی و تحریم کاربرد دارد. ما الان گرفتار تحریم هستیم. این تحریم از طرفی باعث از دست رفتن بازار آمریکا شده و از طرف دیگر آمریکا سعی میکند مانع رسیدن ما به بازارهای دیگر شود. باید برای چنین شرایطی تمهیداتی اندیشید و این بستگی به سیاستهایی دارد که در حوزه کلان گرفته میشود. اتخاذ هر سیاستی هم باید با توجه به این واقعیت باشد که آمریکا تاثیر زیادی بر اقتصاد جهانی میگذارد و تحریمهایی که این کشور اعمال میکند میتواند خسارتبار باشد. وقتی آمارهای مربوط به صادرات و واردات را بررسی میکنیم، میبینیم که چین، عراق، امارات، افغانستان و ترکیه مهمترین شرکای تجاری ما در سال ۹۷ بودهاند. شاید این نظر وجود داشته باشد که ما در شرایط کنونی میتوانیم همین شرکای تجاری را حفظ کنیم و احیانا شرکای تجاری دیگری از میان اروپاییها برای خود پیدا کنیم ولی واقعیت این است که در میان پنج شریک اصلی تجاری ایران تنها چین اقتصاد قابل ملاحظهای دارد اما این کشور نیز در مواردی از تحریمهای آمریکا تبعیت کرده است. چین قاعدتا نباید نیازی به سازوکاری مانند اینستکس داشته باشد، اما در مراودات پولی با این کشور دچار مشکل هستیم. در مورد اروپا هم که همچنان منتظر تحقق وعده راهاندازی اینستکس هستیم. لذا باید با سنجیدن مجموعه شرایط و امکانها تصمیم گرفت و در این تصمیمگیری دو چیز خیلی مهم است؛ اول اینکه باید واقعیتها را قبول کنیم و دیگر اینکه لازم است تصمیمی یکپارچه و واحد اتخاذ شود که سیاست راهبردی ما را نشان میدهد.
دیدگاه تان را بنویسید