۱۰ روز زندگی با ۵۰۰ هزار تومان
خسرو رنجبر، فعال صنفی بازنشستگان کارگری
حقوق فروردین بازنشستگان کارگری برخلاف رویه معمول همیشگی، به روزهای آخر ماه (۳۰ و ۳۱) موکول شد در حالیکه بازنشستگان کارگری، آخرین حقوقی که گرفتهاند مربوط به ۲۰ تا ۲۵ اسفند سال قبل است و مبلغ عیدی پایان سال آنها هم فقط ۳ میلیون تومان بوده است.
با این توصیف، اکثریت قریب به اتفاق بازنشستگان به خصوص حداقلبگیرانی که حقوق ماهانهشان ۱۱ میلیون تومان یا حتی کمتر است، هفتههای متوالیست که پولی برای گذران امور زندگی ندارند و حتی پرداخت معوقات ۷ ماه متناسبسازی نیز دردی از این گروه دوا نکرده است.
سال گذشته هم در ابتدا اعلام شد متناسبسازی شامل حال حداقلبگیران کارگری نمیشود. در ادامه تامین اجتماعی تصمیم گرفت ماهی ۷۰۰هزار تومان به عنوان علیالحساب یا پاداش و ذیل عنوان متناسبسازی به حداقلبگیران پرداخت کند. در خردادماه نیز ۳ میلیون تومان علیالحساب متناسبسازی برای همه مستمریبگیران سازمان تامین اجتماعی ورایز شد. در پرداخت روزهای اخیر تحت عنوان معوقات ۷ ماه متناسبسازی، این مبلغ ۳ میلیون تومانِ واریزی خرداد از مطالبات بازنشستگان کسر شده است.
در نتیجه ۲۵ و ۲۶ فروردینماه، به حساب حداقلبگیری که ۷ ماه معوقه متناسبسازیاش با احتساب مبلغ ۷۰۰هزار تومان مصوب، ۳ میلیون و ۵۰۰هزار میشود، پس از کسر ۳ میلیون تومان علیالحساب خرداد، فقط ۵۰۰ هزار تومان واریز شده است. آیا قرار است بازنشستهای که دهم یا پانزدهم فروردین موجودی حسابش ته کشیده و پولی در بساط ندارد، با ۵۰۰هزار تومان، تا پایان ماه دوام بیاورد؟ این ۵۰۰هزار تومان پول یک کیلو گوشت هم نیست و برای 10 روز نان خالی خوردن هم جواب نمیدهد!
در این میان حال بازنشستهای را تصور کنید که بعد از تعطیلات عید هیچ پولی ندارد و ناگهان تامین اجتماعی اعلام میکند پرداخت حقوق فروردین 10 روز عقب افتاده و سیام ماه واریزیها شروع میشود. چنین بازنشستهای باید روزهای متوالی شرمنده خانواده باشد و با موی سپید جلوی فک و فامیل و فرزند و داماد دستش را برای قرض گرفتن دراز کند.
نام این رفتار سازمان تامین اجتماعی را «بازی با روح و روان بازنشسته» میگذارم. متاسفانه درکی از شرایط زندگی ما بازنشستگان ندارند و هر از چندگاهی با به تعویق انداختن واریز مستمریها به بهانههای واهی، در زندگی بسیار سخت و نامطلوب بازنشستگان بحران ایجاد میکنند. این تاخیر 10 روزه پرداخت حقوق فروردین، به راستی یک ابربحران درست و حسابیست و ارکان زندگی خانوادههای بازنشسته را به هم ریخته است چون آنها براساس واریزیهای قبل، برای هزینههای زندگی ازجمله خرید خوراکیهای مورد نیاز خانه، پرداخت اقساط بانک و بدهیهای خود برنامهریزی کردهاند و با سیاستگذاری جدید که یکشبه در دستور کار قرار گرفته، زندگی آنها دچار بحران جدی، اختلال و آسیب فراوان شده است.
باید پرسید چه کسی پاسخگوی بحران در زندگی بازنشستگان خواهد بود؟ آیا مدیرعامل تامین اجتماعی یا مدیران میانی این سازمان جوابگوی آسیبهای وارده بر زندگی مستمریبگیران هستند؛ زندگی پیرمردان و پیرزنانی که شب عید هزینههای زندگیشان چند برابر بوده و آن ۱۱ میلیون تومان استفند را چند هفته است تمام کردهاند؟ چه تضمینی وجود دارد که واریزیها در آینده به ماه بعد موکول نشود؟ مثلاً تا چهارم یا پنجم ماه بعد تاخیر شود و همین طور هر از چندگاهی چند روز پرداختها را به تعویق بیندازند تا دست آخر یکماه مستمری بازنشستگان را در حسابهای خودشان نگه دارند و دیرتر بپردازند، یعنی پرداخت حقوق بازنشستگان یک ماه عقب بیافتد.
در پایان باید گفت ما بازنشستگان با این نوع سیاستگذاریها که معیشتمان را دچار بحران میکند، مخالفیم. مدیران سازمان تامین اجتماعی و مسئولان امر باید دست از این بحرانزایی بردارند و شرایط زندگی کارگران بازنشسته را درک کنند. عمری سازندگی و تولید و سپید کردن موها در کارگاهها و کارخانجات و حالا ناداری و بیپولی و جیب خالی و شرمندگی همیشگی.... زندگی ما اینگونه میگذرد.
دیدگاه تان را بنویسید