خرد شدن کمر صنعت و کارگران کمباینسازی تبریز زیر بار سیاستهای تعدیلی
لافزنندگان حمایت از صنایع ملی، کجا به خواب رفتهاند؟!
نسرین هزاره مقدم
سیزدهم تیر ماه ۱۴۰۲ یکی از کارگران کمباینسازی سهند تبریز با بیان اینکه هیچ مسئولی به دادمان نمیرسد، گفت: «با توجه به قرار گرفتن در وضعیت بد اقتصادی، از کمیته امداد درخواست کردهایم در صورت امکان جیره مناسب غذایی به کارگران کارخانه اختصاص دهد». این خبر آن زمان غوغا به پا کرد. کارگران کارخانهای به عظمت کمباینسازی که در سالهای میانی دهه ۷۰ محصولاتش را به عراق، آذربایجان، گرجستان و چند کشور دیگر صادر میکردند، حالا دست به دامان کمیته امداد شدهاند تا جیره غذایی بگیرند. یک سال و چند ماه از آن استمداد دردناک گذشته اما چیزی تغییر نکرده و خلاصه مطلب یک جمله است: کمباینسازی در مسیر زوال قرار گرفته و با شتاب تند بیعملی مسئولان میرود که با سر به زمین بخورد.
سقوط کمباینسازی جدید نیست. در یک دهه اخیر، این کارخانه بارها دست به دست چرخیده و با اتکا بر یک خوانش ضدکارگری و ضدتولیدی از اصل ۴۴ قانون اساسی، به ثمن بخس و نازلترین قیمت به این و آن واگذار شده و هر بار کارگران متخصص و تولید ضربه دیدهاند. یک کارگر این کارخانه میگوید: «بارها کمباینسازی را در برابر هیچ واگذار کردند. حالا حدود ۱۵ کارگر در کارخانهای که روزگاران نه چندان دور حدود ۸۰۰ نفر در آن مشغول به کار بودند، با ناامیدی امروز خود را به فردا گره میزنند. مدتی تولید کاملاً متوقف شد. مدتی ساخت کمباین را به ساخت بلبرینگ تقلیل دادند و بعد باز همه چیز به هم ریخت».
برای رونق کمباینسازی، مدیر کاربلد و سرمایهگذارانی که چشم به داراییهای شرکت نداشته باشند، لازم است. در دورهای ۵ میلیارد تومان تسهیلات به این واحد دادند. آن زمان با این پول میشد کل تبریز را خرید
ورود سرمایهگذاران متعدد که تقریبا همه کارنابلد بودهاند، همه چیز را بههم ریخته است. این سرمایهگذاران طیف گستردهای را دربرمیگیرند از صاحب ۶۰ شرکت که آوردهای برای کمباینسازی نداشت تا سهامدار عمدهای که به گفته کارگران، قبلاً در بازار تبریز، تاجار قند و چای بوده است و به گفته آنها «چیزی از کمباین و کمباینسازی نمیداند».
اوضاع سال به سال بدتر شد
سالهاست که مسئولان ادعای حمایت از کمباینسازی دارند اما اوضاع سال به سال بدتر شده است. اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۸ «زهرا ساعی» نماینده وقت تبریز در مجلس به این کارخانه رفت و با بیان اینکه کمباینسازی جزو صنایع برتر استان است، گفت: «این مجموعه جزو مجموعههای صنعتی مهم ولی متاسفانه مشکلدار استان آذربایجان شرقی است که باید مشکلات آن با همراهی مالکین، کارگران و مسئولین استانی و حتی کشوری حل شود. مسئولان دولتی باید در جهت احقاق حقوق قشر زحمتکش کارگر برآمده و مانع از اقدامات افراد فرصتطلب که به خاطر منافع شخصی خود در حال ضربه به اقتصاد، تولید، صنعت و اشتغال کشور هستند، شوند».
پنج سال و شش ماه از آن روز گذشته اما مشخص نیست چرا مسئولان مانع از اقدامات افراد فرصتطلب نشدهاند و کمباینسازی را نجات ندادهاند. کارگر این کارخانه با پوزخندی تلخ میگوید: «از این بازدیدهای نمایشی چیزی نصیب کارگران و تولید نمیشود».
بعد از بازدید آن سال و سخنان دلنشین خانم ساعی در مقام نماینده مجلس، تولید در کمباینسازی تقریباً متوقف شد. کارخانه آبان ماه همان سال به یک فرد دیگر که ادعا می کرد آورده خوبی دارد، واگذار شد که این فرد، «حبیب بنده» رئیس شورای کار کارخانه را به همراه ۷ کارگر دیگر که ۱۵ تا ۱۷ سال سابقه کار داشتند، اخراج کرد. دو سال و چند ماه بعد در مرداد ۱۴۰۰، رسانههای نزدیک به دولت خبر دادند «بازگشت تنها واحد کمباینسازی شمالغرب کشور در تبریز به چرخه تولید، علاوه بر ایجاد اشتغال، امکان صادرات کمباین به خارج از کشور را نیز فراهم کرده است». آن زمان، «رامین قدیرنهاد» رئیس هیات مدیره کارخانه تولید ماشینهای کشاورزی و صنعتی در گفتوگویی اظهار کرد: «این کارخانه که به دلیل مشکلات مالی مدتی تعطیل شده بود، با تزریق ۵۰ میلیارد تومان اعتبار جهت تسویهحساب کامل بدهیهای بانکی و بیمهای و حقوق پرسنل، به چرخه تولید بازگشت و بعد از احیا، تعداد کارکنان از ۳۰ نفر به ۱۲۰ نفر
افزایش یافت».
اما این بازگشایی، به گفته کارگران فقط رونمایی از اسکلت کارخانه بود در راستای تعهدی که مسئولان محلی به دولت داده بودند اما کارها هیچ زمان روی غلتک نیفتاد. اسفند ۱۴۰۲، کارگران کارخانه کمباینسازی سهند تبریز از عدم پرداخت ۶ ماه دستمزد و عیدی انتقاد کردند و گفتند کسی پاسخگو نیست. یعنی همان مسئولانی که دو سال قبل، روبان قرمز بازگشایی را قیچی کرده بودند و خبر از بازگشت شرکت بزرگ شمال غرب کشور به چرخه تولید داده بودند، پاسخی برای کارگران نداشتند.
بارها کمباینسازی را در برابر هیچ واگذار کردند. حالا حدود ۱۵ کارگر در کارخانهای که روزگاران نه چندان دور حدود ۸۰۰ نفر در آن مشغول به کار بودند، با ناامیدی امروز خود را به فردا گره میزنند
زوال کمباینسازی با شیبی تند
حالا این کارخانه با بیش از ۳۰ سال سابقه، فقط ۱۵ کارگر دارد. «حبیب بنده» که حدود 20 سال رئیس و عضو شورای اسلامی کار کمباینسازی تبریز بوده، میگوید: این کارخانه در دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۳ افتتاح شد. اوایل اوضاع خیلی خوب بود. فقط کمباین نمیساختیم. شش واحد تولید داشتیم و کانکس، بدنه موتورسیکلت و محصولات دیگر هم تولید میکردیم. کانکس شرکت ما با کانکس ماموت رقابت میکرد. محصولات ما هم بازار داخلی داشت و هم به کلی کشور خارجی صادر میشد.
وی در مورد مسیر زوال این کارخانه با شیب تند توضیح میدهد: مشکلات کارخانه در سال ۱۳۷۷ آغاز شد. سرمایهگذاران در زمان دولت سازندگی به نام شرکت گسترش و توسعه صنایع آذربایجان یا همان کمباینسازی وام ۲ میلیارد تومانی گرفتند اما به جای اینکه این وام را به کارخانه تزریق کنند، بین خودشان مثل میراث تقسیم کردند و هر کدام بیرون شرکت برای خودشان ملک و املاک خریدند. مدیرعامل وقت با وام این کارخانه برای خودش یک شرکت پلیاتیلین تاسیس کرد. آن مدیرعامل رفت و بعدی آمد. بعدی، خویشاوند استاندار بود.
«در یک دورهای برای اینکه جلوی خرابی بیشتر را بگیرند، چند نفر از بزرگسرمایهداران مملکت را آوردند و ایجا سهامدار کردند؛ مثلاً صدر هاشمی و صفایی فراهانی را آوردند». این فعال کارگری با بیان این مطلب اضافه میکند: آن زمان کمی اوضاع خوب شد اما خیلی زود مدیرانی آوردند که نتوانستند کاری از پیش ببرند. در سالهای آغازین دهه ۹۰، مدیرعاملی آوردند که هیچ تجربهای نداشت. در سالهای پایانی دهه ۹۰، آقایی از بلبرینگسازی تبریز آمد، قطعات کمباین را فروخت و کارگاه بلبرینگسازی راه انداخت و کمباین را کامل فلج کرد. داستان مفصل است. خلاصه بگویم دهه ۷۰ حدود ۸۰۰ کارگر داشتیم. در سال ۹۸ به حدود ۶۰ کارگر رسیدیم اما حالا کارخانه فقط ۱۰ تا ۱۵ کارگر دارد.
بنده، ریشه اصلی مشکل را فقدان مدیریت صحیح میداند: «برای رونق این شرکت، مدیرعامل اهل فن و کاربلد و سرمایهگذارانی که چشم به داراییهای شرکت نداشته باشند، لازم است. در دورهای ۵ میلیارد تومان تسهیلات به این واحد دادند. آن زمان با این پول میشد کل تبریز را خرید. این پولها کجا خرج شد؟ به جیب چه کسی رفت؟ چرا کارخانه همچنان در اغماست».
سقوط صنعت در شهر تبریز
تبریز شهر صنعت است و شهر اولینهاست. قرن شانزدهم میلادی، شاه عباس صفوی، اولین کارگاههای نیمهمدرن فرشبافی را در این شهر پایهگذاری کرد. سالها بعد «عباس میرزای قاجار» نایبالسلطنه، اولین کارخانه اسلحهسازی ایران را در این شهر پایه ریخت. اولین چاپخانه سربی با حروف فارسی و عربی توسط میرزا زینالعابدین تبریزی در تبریز دایر شد. امتیاز تاسیس اولین کارخانه برق ایران در تبریز در سال ۱۲۸۱ خورشیدی به نام مرحوم قاسمخان والی صادر شده است. صنعت و بازرگانی این شهر زمانی آنچنان توانمند بود که در سال ۱۲۸۷ شمسی، بعد از به توپ بستن مجلس، مردم تبریز با حمایت تاجران و صاحبان صنایع محلی ازجمله علی موسیو، صدقیانی و دوافروش، ماهها مقابل نیروهای مسلح استبداد محمدعلیشاهی ایستادگی کردند. حالا چرا صنعت تبریز تا آنجا سقوط کرده که کارگران متخصص یک کارخانهاش برای کسب روزی از کمیته امداد استمداد میطلبند؟ آن مدیرانی که لاف حمایت از صنایع ملی میزدند، کجا خواب رفتهاند؟!
دیدگاه تان را بنویسید