سقوط جامعه کارگری به طبقات فرودست شدت و حدت گرفته است
مراقب بچه کارگرها باشیم
بحرانهای اقتصادی باعث شده تا شرایط جامعه با تغییرات جدی روبهرو شود و رسیدگی به موضوعات فرهنگی و اجتماعی هم توسط دولتها و هم توسط خانوادهها به حاشیه رانده شود.
در سالهای اخیر بسیار از جامعهشناسان اخطار میدهند که سقوط اقشار متوسط جامعه به طبقات پایینتر مشکلات امنیتی و اجتماعی بههمراه خواهد داشت. یکی از اقشاری که بیش از سایرین با موانع اجتماعی و فرهنگی دست به گریبان شده «طبقه کارگر» است. طبقه کارگر آنچنان که از نامش پیداست سهم زیادی در اقتصاد کشور دارد که این نقش حمایتهای بیشتری طلب میکند ولی با توجه به این اهمیت باید بگوییم که شاید برای بازگشت آنها به جایگاه مطلوب اجتماعی کمی دیر باشد. یک جامعهشناس در این مورد معتقد است که با حضور اقشار کارگر و مزد بیگیر در لایههای پایینی جامعه «فرد» تعهد خود به جامعه را از دست خواهد داد و در آینده نزدیک برای دولتها خطرناک خواهند بود.
با حضور اقشار کارگر و مزد بیگیر در لایههای پایینی جامعه «فرد» تعهد خود به جامعه را از دست خواهد داد و در آینده نزدیک برای دولتها خطرناک خواهند بود
جامعه، سپر مقاومتی خود را از دست داده است
«امانالله قراییمقدم»، جامعهشناس و تحلیلگر مسائل طبقاتی در پاسخ به این سوال که وضعیت طبقه کارگری در سالهای اخیر چه شرایطی دارد، به «اکونگار» میگوید: خانوادههای کارگر و مزدبگیر را باید در میانههای جامعه توصیف کنیم. نهتنها قشر کارگری بلکه سایر اقشار طبقه متوسط با نابهسامانیهای بسیاری روبهرو هستند که باعث شده اکنون همه آنها را در طبقات پایینی مشاهده کنیم. طبقه متوسط جامعه با سرعت در حال ریزش به طبقات پایینتر است و این برای حاکمیت و دولت خطرناک و بحرانآفرین خواهد بود.
وی ادامه میدهد: در همه جوامع دنیا طبقه متوسط بهنوعی سپر مقاومتی اعتراضات طبقات پایین در برابر طبقات بالایی جامعه است. این طیف همواره بهدلیل آگاهی بالاتری که نسبت به طبقات پایینی دارند در برابر بسیاری از اتفاقات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... بهنوعی عمل میکند که با تعمل و تفکر باشد. البته فراموش نکنید که یکی از وظایف اصلی طبقات متوسط به پا کردن جنبش یا حرکتهای اجتماعی در جهت دسترسی به مطالبات شهروندی است. در واقع این طبقات متوسط هستند که جریانهای اجتماعی را هدایت میکنند.
بچه کارگر اگر مسیر پدر و مادر را ادامه دهد در حداقلترین وضعیت میتواند شرایط یک کارگر را داشته باشد ولی اگر در جریان آسیبهای اجتماعی قرار بگیرد بهدلیل عدم حمایت اقتصادی از سوی خانواده، سرنوشت نامعلومی تجربه خواهد کرد
او در مورد اهمیت طبقه متوسط ادامه میدهد: حالا این طبقه مهم در حال ریزش به طبقات پایینی و پایینیتر هستند. موضوع اینجاست که این طبقه متوسط که از آگاهی برخوردار است و هنگامی که در طبقات پایینی جای میگیرد و جزوی از آنها محسوب میشوند، آگاهی خود را با آنها به اشتراک میگذارد که در ادامه آنچه ناعدالتی میخوانیم برای افراد فرودست آشکارتر میشود. این موردی است که باعث ساختارمند شدن اعتراضات میشود. این برای حاکمیت و دولت خطرناک است.
اقتصاد جامعه را هدایت میکند
قراییمقدم با اشاره به چالشهای اقتصادی که باعث تغییراتی در طبقات جامعه شده است، اضافه میکند: جامعهشناسان اقتصادی که تاثیر بسیار زیادی روی شگلگیری جوامع امروزی دارند، معتقدند که اقتصاد زیربنای همه ارکان جامعه است. هنگامی که وضعیت اقتصادی یک جامعه وخیم باشد باید بگوییم ساختار آنچنانی در اختیار طبقات متوسط روبه پایین نیست. اقتصاد محور اصلی جامعه است و توانایی این را دارد که جامعه و شهروندان را بههر سویی که میخواهد بکشاند. وقتی که اقتصاد خراب است همه چیز را باید در همین سطح تحلیل کنیم یعنی همه چیز از اقتصاد سرچشمه میگیرد. اقتصاد حتی میتواند انقلابهای فرهنگی و اجتماعی را بهوجود بیاورد. کسی به این موضوع توجه نمیکند که وقتی اقتصاد وضعیت ناگوارتری دارد جامعه از نظر فرهنگی و اجتماعی دچار چالشهای بسیاری خواهد شد.
این جامعهشناس با برشمردن چالشهایی که مشکلات اقتصادی در جامعه ایجاد میکند، ادامه میدهد: فقر باعث میشود طبقاتی که به سطوح پایینتری رفتهاند تعهد خود به جامعه را از دست دهند و در ارتباط با بزهکاران و باندهای تبهکاری به سمت آنها کشیده شوند. به این موضوع توجه داشته باشید که «بچه کارگر» اگر همان مسیر پدر و مادر خود را ادامه دهد در حداقلترین وضعیت میتواند شرایط یک کارگر را داشته باشد ولی اگر در جریان آسیبهای اجتماعی قرار بگیرد بهدلیل عدم حمایت اقتصادی از سوی خانواده سرنوشت نامعلومی را تجربه خواهد کرد. از این روی میتوانیم بگوییم که با تحلیل رفتن توان اقتصادی طبقه کارگری، بچههای این طبقه از محرومیتهای اجتماعی و فرهنگی بسیاری برخوردار خواهند شد که حتی با پرداخت یارانه چند میلیونی هم در آینده درمان نخواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید