نتایح یک بررسی حاکی از آن است که ۹۰درصد دانش‌آموختگان دانشگاه‌ها در مشاغلی غیرمرتبط با رشته تحصیلی‌شان اشتغال دارند. این آمار در شرایطی منتشر شد که مدتی پیش نیز اعلام شد نرخ حضور پسران در کنکور ریزش قابل ملاحظه‌ای را تجربه کرده است. با توجه به این شرایط پرسش‌هایی مطرح است، ازجمله اینکه چرا فارغ‌التحصیلان دانشگاهی نه تنها جذب کار مرتبط با رشته خود نمی‌شوند بلکه حتی جذب مشاغل نامناسب می‌شوند؟

«مرتضی افقه» اقتصاددان و عضو هیأت علمی دانشگاه چمران اهواز در گفت‌وگو با فرارو گفت: متاسفانه یکی از بزرگترین مشکلات در کشور ما این است که غیرعادی‌ها، عادی شده‌اند درست همان‌طور که مرگ یک بیمار برای پزشک عادی شود. متاسفانه این عادی شدن مسائل غیرعادی، نه فقط در اقتصاد، بلکه در اجتماع و بسیاری دیگر از وجوه مهم کشور دیده می‌شود. این اصلا عادی نیست که به راحتی در گزارش‌ها بخوانیم که انبوهی از جوان‌ها، حداقل ۴ سال از عمر گرانبهای خود را هدر می‌دهند و این هدر دادن عمر، نه فقط برای خودشان، بلکه برای کل کشور، جای افسوس دارد. ما با تمسخر جوانان، با سر کار گذاشتنشان و با بی‌توجهی به عمری که از دست می‌دهند، در واقع این نیرو را هدر می‌دهیم.

وی افزود: جوانان در این مملکت رها هستند و تفکر کارگزاران، مسئولان و تصمیم‌گیران زاویه‌ای بسیار زیادی با مسائل و مشکلات جامعه دارد گویا مسئولان به دنبال اهداف دیگری هستند. در حال حاضر جوانان زیادی، قربانی بی‌توجهی‌های سطح کلان کشور شده‌اند. در سراسر کشور، دانشگاه‌هایی مثل قارچ سر درآورده‌اند که اصلا مورد نیاز کشور هم نیستند. این همه دانشگاه با ربط و بی‌ربط، مطالبی را به دانشجویان ارائه می‌کنند که عمدتا کهنه هستند و استفاده‌ای هم ندارند. یعنی ذهن جوانان را با مطالبی پر می‌کنیم که هیچ خاصیتی برای امروز و فردای آنها ندارد. همچنین ۴ سال از عمر گرانبهاترین سرمایه‌های کشور را به این شکل تلف می‌کنیم.

این استاد دانشگاه در ادامه گفت: در چنین شرایط اسفناک و نگران‌کننده‌ای شاهدیم که یک نماینده مجلس که اتفاقا عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس است می‌گوید «با وجود اسنپ و تپسی دیگر کسی در کشور ما نمی‌تواند بگوید من بیکار هستم. هر کس کار ندارد، می‌تواند با یک ماشین کار کند». خب وقتی طرز تفکر یک نماینده مجلس در این حد باشد چه انتظاری برای اشتغالزایی مبتنی بر تحصیل می‌توان داشت. دولت فقط مجری است و قوانین باید تحت لوای این طرز تفکر حاکم بر مجلس تدوین شود. متاسفانه یک چنین طرز تفکری نشان‌دهنده بخشی از تفکر حاکم بر کل کشور است. چرا باید وقتی در این گرمای خوزستان از پیک موتوری اسنپ برای دریافت خدمات استفاده می‌کنم، متوجه شوم این پیک موتوری، فوق‌لیسانس کشاورزی دارد، آن هم از دانشگاه چمران؟ فقط آن که در خوزستان زندگی کرده، می‌داند کار کردن روی موتور آن هم در گرمای تیر و مرداد خوزستان چه مفهومی دارد. وضعیت رانندگان خودرو‌های اسنپ هم بهتر نیست و برخی در برترین رشته‌ها ازجمله مکانیک، فوق‌لیسانس دارند.

افقه افزود: آنچه که غیرعادی‌ها را به عادی تبدیل می‌کند در واقع طرز تفکر ضدتوسعه‌ای است. حاکمان و سیاست‌گذاران حکومتی، چون نمی‌توانند مشکلات را حل کنند، اشتغال ایجاد کنند یا تفریحی برای جوانان ایجاد کنند، با گسترش دانشگاه، می‌خواهند جوانان را سرکار بگذارند یعنی حداقل برای ۴ سال، مطالبه ازدواج، اشتغال و امثالهم را با سرگرم کردن جوانان در دانشگاه‌ها، مخفی می‌کنند. هیچ کشوری در جهان، به نسبت وضعیت و شرایط جامعه، تا این حد دانشگاه دولتی، غیردولتی، پیام نور، آزاد و علمی کاربردی ندارد. حدود ۱۰ سال پیش یکی از دوستان من در وزارت علوم می‌گفت ما در منطقه‌ای که حتی دبیرستان نداشته، دانشگاه پیام نور داریم. این یکی از مصادیق همان غیرعادی‌هایی است که عادی شده است. انبوهی از هزینه‌های کشور اضافه است و اتفاقا همین هزینه که صرف گسترش دانشگاه‌ها شده، اگر صرف سرمایه‌گذاری، توسعه زیرساخت‌ها و سرمایه‌گذاری در بخش خصوصی می‌شد، نتیجه بسیار بهتری داشت. بسیاری از نیروی کار جامعه و جوانان اصلا نیازی نیست وارد دانشگاه شوند.

وی ادامه داد: آمار‌ها می‌گوید پسر‌ها کمتر از دختر‌ها به دانشگاه تمایل دارند و دلیلش هم مشخص است و اتفاقا با توجه با شرایط کشور، تصمیم درستی است. حتی می‌توانم بگویم تصمیمی است که باید زودتر از اینها گرفته می‌شد. اگر مشکلات فرهنگی، فشار‌های محدودکننده بر برخی دختران در خانه و امثالهم نبود و دختران برای جدا شدن از این شرایط مسیر دانشگاه را انتخاب نمی‌کردند یا به عبارتی اگر برخی دخترانمان در خانه آزادی بیشتری داشتند حتی دختران هم مسیر دانشگاه را انتخاب نمی‌کردند که در نهایت فارع‌التحصیل بیکار شوند. حدود ۴۰درصد از دانشجو‌های ارشد به علت بیکار ماندن پس از دوره لیسانس ناچار می‌شوند دوباره وارد دانشگاه شوند و این یک فاجعه است.