براساس گزارش‌های اقتصادی، ایران، هفت سال پیاپی تورم دو برابر میانگین تورم بلندمدت را داشته و بین ۱۰ تا ۱۵درصد از اندازه طبقه متوسط ایران در حال حذف و ملحق شدن به طبقات فقیر جامعه است. این وضعیت در شرایطی بر کشور حاکم است که دولت چهاردهم در آغاز کار خود با بحران‌های متعدد اقتصادی روبه‌رو است. 

«ناصر ذاکری» کارشناس ارشد رشد و توسعه اقتصادی و تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفت‌وگو با فرارو می‌گوید: از نظر تئوریک این یک موضوع مهم است که ابعاد قشر متوسط جامعه چقدر باشد و حتی این موضوع به عنوان ابزار و شاخصی برای سنجش میزان توسعه مورد استفاده قرار می‌گیرد. اگر جریان توسعه سالم در کشور شکل بگیرد، قطعا به افزایش طبقه متوسط منتهی می‌شود. طبیعتا تا پیش از شکل‌گیری جریان‌های توسعه‌محور شاهد جوامع ارباب رعیتی بودیم؛ جامعه‌ای که یک گروه را اربابانش تشکیل می‌دادند که بچه‌های آنها هم اربابند و از بدو تولد امتیازاتی دریافت می‌کنند. 

جامعه رعیتی هم زیر سلطه ارباب‌ها در طبقه پایین قرار می‌گیرند و به ندرت این امکان وجود دارد که رعیت‌ها بتوانند جهش کرده و سطح خود را ارتقا دهند. وقتی جریان توسعه آغاز می‌شود، یک طبقه متوسط به تدریج شکل می‌گیرد. در نتیجه نخبگانی از طبقه‌های متوسط و ضعیف درس می‌خوانند و رشد می‌کنند. به همین دلیل هم طبقه متوسط شهری رشد کرده و روزبه‌روز پیشرفت بیشتری می‌کند. این همان اتفاقی است که در تاریخ رخ داده و بورژوا‌ها رشد کرده آمدند و سهم خود را در اقتصاد افزایش داده‌اند بنابراین رشد طبقه متوسط اهمیت زیادی دارد. البته این هم نکته مهمی است که رشد طبقه متوسط لزوما به معنی رشد اقتصاد نیست.

وی افزود: گاهی برخی سیاست‌های دولت‌ها در افزایش نرخ طبقه متوسط اثرگذار است اما سیاست‌های کلی این دولت‌ها توسعه‌ای نیست. متاسفانه نگاهی به آمار و ارقام جامعه ما نشان می‌دهد که طبقه متوسط به تدریج در حال حذف شدن است. این اتفاق در ۱۰ سال اخیر رخ نداده، بلکه به یک دوره زمانی بزرگ مرتبط است اما در سال‌های اخیر بیشتر دیده شده و سرعت آن بالا رفته است. متاسفانه این موضوع آثار منفی عظیمی دارد. حتی همین حذف طبقه متوسط می‌تواند در سال‌های آینده تبدیل به یکی از بزرگ‌ترین موانع توسعه در کشور شود. برای مثال وقتی قرار باشد جریان توسعه در کشور شکل بگیرد باید یک قشر متوسط شهری باشند که برای آموزش فرزندانشان  هزینه کنند. 

درواقع سطح تفکر، فرهنگ و فکر این افراد باید به سمتی باشد که به نوسازی جامعه کمک کنند اما وقتی ما این طبقه را از بین برده‌ایم و طبقه‌ای فقیر داریم که حتی نمی‌توانند برای تحصیل فرزندشان هزینه کنند، به طور طبیعی جامعه موتور توسعه خود را از دست می‌دهد. اخیرا بررسی آمار‌های کنکور در کشورمان نشان داد که اکثریت رتبه‌ها و رشته‌های خوب کشور را فرزندان خانواده‌های مرفه کسب کرده‌اند که نشان می‌دهد ما حتی فرصت‌های آموزشی را برای شکل‌گیری طبقه متوسط از دست داده‌ایم. متاسفانه بسیاری از دولت‌ها در شکل‌گیری وضع موجود 

سهم داشته‌اند.

طوفان فقر از پنجره شکسته مسکن وزیدن گرفت

این کارشناس ارشد توسعه گفت: متاسفانه هیچ‌وقت شاهد سیاست‌گذاری مناسب برای رشد و گسترش طبقه متوسط نبوده‌ایم یا حتی ذوب شدن و از بین رفتن طبقه متوسط را خطر، حس نکرده‌ایم. در سال‌های اخیر سیاست‌های اشتباه دولت‌ها باعث شده جمعیت مستاجر در کشور به شدت افزایش پیدا کند. بالای ۴۰درصد جمعیت شهری مستاجرند و حتی در روستا‌ها هم جمعیت مستاجر افزایش پیدا کرده است. 

همین موضوع نشان‌دهنده گسترش فقر در جامعه است و به تعبیری طوفان فقر از پنجره شکسته مسکن وزیدن گرفته است. درواقع سیاست‌گذاری‌های نادرست حوزه مسکن باعث شده جمعیت فقیر ما در حوزه شهرنشینی هم افزایش پیدا کند و طبقه متوسط ما که بنا بود موتور توسعه کشور باشند به وضعیت رعیتی برگشته‌اند. در دهه ۱۳۲۰ ارباب رعیتی در قالب زمین‌های کشاورزی شکل گرفته بود که بعد از اصلاحات ارضی از بین رفت. حالا در قالب زمین‌های شهری این اتفاق رخ داده یعنی گروهی مالک زمین‌های شهری شده‌اند و گروهی رعیت و مستاجر شده‌اند.

وی افزود: وقتی جامعه درگیر مسائل اولیه معیشت خود باشد، بحث مشارکت در انتخابات هم مفهوم سازنده‌ای پیدا نمی‌کند. حتی فریب انتخاباتی در جامعه‌ای که قشر متوسط بیشتری دارد کمتر رخ می‌دهد. متاسفانه در طول سال‌های اخیر سیاست‌های فقرزدایی مورد بی‌مهری قرار گرفته و فقط شعار داده می‌شود. تا زمانی‌که رونق اقتصادی در کشور حاکم نباشد نمی‌توانیم انتظار فقرزدایی داشته باشیم. با یارانه دادن که نمی‌شود فقرزدایی کرد. فقرزدایی یعنی اشتغال و رونق اقتصادی. در شرایطی که حتی بعد از صادرات هم نمی‌توانیم پولمان را به خاطر مسائل مختلف به راحتی بگیریم، طبعا رونق اقتصادی شکل نمی‌گیرد.