آمبولانسهایی که به دلیل کمبود بودجه و خرابی، دیر میرسند و پرستارانی که فرسوده میشوند
حذف فوریتهای پزشکی غیردرآمدزا از فهرست هزینهها
زهرا معرفت
یک روز بارانی در یکی از کارگاههای خانوادگی صومعهسرا، چشمان کارگری سیاهی میرود، تشنج میکند و به زمین میخورد. کارفرما مستأصل از وضعیت پیشآمده با اورژانس تماس میگیرد. نیم ساعت میگذرد اما کسی نمیآید. بعد از مدتی از اورژانس با کارفرما تماس میگیرند که ماشین خراب شده و در گل ماندهایم، نمیتوانیم بیاییم و ماشین دیگری هم نداریم! کارگر تشنجکرده، بعد از یک ساعت با کمک اطرافیان نجات پیدا میکند و بعد هم خود را به یکی از مراکز درمانی میرساند. حال تصور کنید جای آن بیمار، یک بیمار با سکته قلبی یا مغزی یا یک بیمار بدحال تصادفی بود.
مردم، دیر رسیدن آمبولانس را از چشم پرستاران میبینند و به همین دلیل، تنش بین پرستاران اورژانس و همراهان بیمار به یکی از چالشهای روزانه کار تبدیل شده است
به گفته پرستاران اورژانس، موردی که در صومعهسرا اتفاق افتاد، مکرر تکرار میشود. میگویند: نه اوضاع اورژانس تعریفی دارد و نه اوضاع ما پرستاران. بودجه نمیدهند و امکانات نداریم. ماشینها خراب است، پایگاهها را تعطیل میکنند، نیرو کم است و اضافهکار اجباری با حقوقهای بسیار پایین، انگیزه کار را گرفته و پرستاران را فرسوده کرده است. مردم، دیر رسیدن آمبولانس را از چشم پرستاران میبینند و به همین دلیل، تنش بین پرستاران اورژانس و همراهان بیمار به یکی از چالشهای روزانه کار تبدیل شده است.
اینجا پادگان نظامی نیست!
چند ماه پیش پرستار یکی از استانها در گروه کاری پیامی با این محتوا گذاشت: «به داد نیروهای فوریت پزشکی برسید! سه سال است که به ما حق لباس و حق غذا ندادهاند. نیرو نیست و تأمین نیرو هم نمیکنند. اوضاع نیروهای پایگاهها به شدت خراب و فشار روی نیروها زیاد است. مسافت بین بسیاری از پایگاهها طولانیست، به همین دلیل قانون بهرهوری اجرا نمیشود. پایگاهها همه محروم و آمبولانسها فرسوده هستند. برای رانندگی آمبولانس، هزار جور تعهد و ضامن میگیرند. خسته شدیم. از ترس، هیچکس اعتراض نمیکند که مبادا توبیخی بزنند. فوریت پزشکی و حوادث استان اصلا به فکر ما نیست. فقط به نیروها فشار وارد میکنند، انگار اینجا پادگان نظامی است!».
قانونهای که فقط روی کاغذ میمانند
طبق قانون ارتقای بهرهوری کارکنان بالینی نظام سلامت، «مشمولین این قانون، اجازه کار بیش از ۱۲ ساعت متوالی را ندارند و میتوانند حداکثر معادل نصف ساعت کار موظف ماهانه، با توافق کارفرما اضافهکار انجام دهند». پرستاران اورژانس پیشبیمارستانی اما ۲۴ ساعت و گاهی هم ۴۲ ساعت مدام کار میکنند و بابت اضافهکاریهای اجباریشان، ساعتی بین ۱۵ تا ۲۰هزار تومان حقوق میگیرند.
تسلط نگاه اقتصادی و سودجویانه بر درمان
خستگی پرستاران از انجام مأموریتهای بدون وقفه، کمبود نیرو، کمبود امکانات و فاصله زیاد بین برخی از پایگاهها، آسیب غیرقابل انکاری به بیماران وارد میکند؛ از یکسو دیر رسیدن اورژانس و از سوی دیگر افزایش خطاهای پزشکی ناشی از خستگی. با این اوصاف، بازنده اصلی چنین سیستم نامتعادلی نه فقط پرستاران، که مردم هستند.
«رضا قرهباغی» رئیس هیأت مدیره انجمن فوریتهای پزشکی کشور، این وضعیت را بیش از همه حاصل تسلط نگاه اقتصادی و سودجویانه بر درمان کشور میداند و میگوید: از آنجا که بخش فوریتهای پزشکی تنها بخشی در بهداشت و درمان کشور است که درآمدی تولید نمیکند و تماما وابسته به بودجه است، در نتیجه وزارت بهداشت هم برای این بخش هزینه چندانی نمیکند؛ نه برای تأمین نیروی متناسب و نه تأمین تجهیزات لازم. بنابراین در شرایطی که نگاه اقتصادی و بازاری به درمان گسترش یافته، این حوزه مغفول مانده است.
یک نیروی با سابقه ۱۰ سال به بالا، برای یک ساعت اضافهکار ۲۰هزار تومان میگیرد یعنی این نیرو برای ۱۰ ساعت کار، تنها ۲۰۰هزار تومان حقوق میگیرد و این مبلغ پول رفت و آمدش هم نمیشود
وی ادامه میدهد: از طرفی ناوگان فوریتهای پزشکی بسیار فرسوده است و از طرفی دیگر، به نسبت جمعیت و شاخصهای جهانی، کمبود نیروی زیادی داریم و خیلی از پایگاههای ما به خاطر همین کمبود نیرو و تجهیزات تعطیل شدهاند.
قرهباغی میگوید: فوریتهای کل کشور باید زیر نظر سازمان اورژانس باشد اما چارت اداری و مالی آن زیر نظر دانشگاههاست. به همین دلیل حتی بودجهای هم که به دانشگاهها داده میشود، برای این بخش چندان هزینه نمیشود و دست رئیس شبکه بهداشت و هیأت امنا برای خرج این بودجه در بخشی دیگر باز است.
بودجه تخصیصی هم به قدری کم است که به گفته رئیس انجمن فوریتهای پزشکی کشور، حتی به برخی از پرستاران، لباس هم نمیدهند! قرهباغی میگوید: چیزی به اسم لباس کار که بدیهی و ابتداییترین حق پرسنل است هم گاهی اوقات داده نمیشود. حق ایاب و ذهاب، کارانه و موارد دیگر که جای خود دارد!
خط قرمزی که به راحتی از آن گذر میکنند
تعطیلی پایگاههای اورژانس و بیکاری نیروها، یکی دیگر از موارد مورد اعتراض پرستاران اورژانس پیشبیمارستانی است. رئیس انجمن فوریتهای پزشکیِ کشور با تایید این موضوع میگوید: تعطیلی پایگاهها، خط قرمز اورژانس پیشبیمارستانی است اما متأسفانه مرسوم شده است. به دلیل نبود تجهیزات، بودجه پایگاه به راحتی حذف و آن مرکز تعطیل میشود. هیچ توجهی نمیکنند که وجود آن پایگاه در آن منطقه چقدر میتواند مهم و حساس باشد.
قرهباغی میافزاید: تعطیلی پایگاههای اورژانس نشان میدهد که طی سالها نه تنها وضعیت اورژانس بهتر نشده و نتوانستیم با استانداردها پیش برویم که حتی عقبگرد هم داشتهایم. طبق استانداردها باید برای هر ۱۶هزار و ۵۰۰ نفر یک آمبولانس وجود داشته باشد اما در حال حاضر چنین استانداری رعایت نمیشود.
وی ادامه میدهد: وقتی پایگاهی تعطیل میشود، مسیر پایگاه بعدی تا آن منطقه دو برابر میشود. بعضی وقتها ممکن است نیروهای ۲ یا ۳ پایگاه همزمان مأموریت باشند و مسلما در چنین وضعیتی نمیتوان در زمان استاندارد به محل حادثه رسید. البته در شهرهای بزرگ، به دلیل وجود ترافیک نمیتوان استاندارد تعریف کرد اما ترافیک در کنار دوری پایگاه از محل حادثه و کمبود نیرو و تجهیزات، وضعیت خدمترسانی را وخیمتر میکند. در این صورت، وقتی اورژانس به محل حادثه میرسد ممکن است دیگر دیر شده باشد.
استانداردهایی که رعایت آنها
واجب نیست!
تعداد پرستاران اورژانس پیشبیمارستانی به قدری کم است که نه امکانی برای اجرای قانون بهرهوری و کاهش ساعات کاری وجود دارد و نه استانداردهای مربوط به تعداد مأموریتها در روز رعایت میشود. قرهباغی میگوید: طبق قانون ارتقای بهرهوری نیروهای ما نباید بیشتر از ۱۲ ساعت در روز کار کنند اما همکاران ۲۴ ساعت و گاهی حتی ۴۲ ساعت کار میکنند. در واقع هم به دلیل کمبود نیرو و هم مشکلات مالی، برخی از همکاران ۴۸۰ ساعت در ماه کار میکنند. شیفت کاریِ این افراد ۴۲ ساعت کار و ۲۴ ساعت استراحت است که این وضعیت عملا نیرو را تضعیف میکند.
رئیس انجمن فوریتهای پزشکیِ کشور در مورد استانداردهای مأموریت نیز میگوید: استانداردهای مأموریت بین ۳ تا ۵ مأموریت در روز است اما همکاران ما در ۲۴ ساعت گاهی ۱۵ و حتی بیشتر هم مأموریت میروند که مسلما کارایی این نیروها را پایین میآورد.
اعتراضاتی که سر از هیأت تخلفات
یا تبعید درمیآورد
برای ۱۰ شیفت ۲۴ساعته یا ۲۴۰ ساعت کار در ماه، پرستاران چیزی حدود ۱۵ میلیون تومان حقوق میگیرند یعنی آنها برای این کار پرفشار و اضافهکاری اجباریاش، تنها کمی بیشتر از یک کارگر ساده حقوق میگیرند. قرهباغی میگوید: یک نیروی با سابقه ۱۰ سال به بالا، برای یک ساعت اضافهکار ۲۰هزار تومان میگیرد یعنی این نیرو برای ۱۰ ساعت کار، تنها ۲۰۰هزار تومان حقوق میگیرد و این مبلغ پول رفت و آمدش هم نمیشود!
پرستاران بابت قرار گرفتن در چنین شرایط دشوار بارها اعتراض کردهاند اما نتیجه اعتراض آنها غیبت، کسر از کار و گاهی هم فراخوانده شدن به هیأت تخلفات بوده است. رئیس انجمن فوریتهای پزشکی کشور در مورد مجازات پرستاران معترض میگوید: گاهی بدون آنکه پرستاران را به هیأت تخلفات ببرند، آنها را تبعید میکنند و متأسفانه در اورژانس پیشبیمارستانی این مجازات مرسوم شده است. پرستار را به دورترین پایگاه از محل زندگیاش میفرستند تا در مسیر رفت و آمد فرسودهتر شود.
دیدگاه تان را بنویسید