انتقاد مومنی از اظهارات جسته و گریخته تیم اقتصادی احتمالی پزشکیان
شوکدرمانی، مردم را به فلاکت بیشتر هدایت میکند
یک اقتصاددان با بیان اینکه به پزشکیان هشدار میدهم که اگر آنگونه که تا امروز عمل شده را ادامه دهد، بر سر او همان خواهد آمد که بر سر دولت رئیسی رفت، گفت: پزشکیان باید انتخاب استراتژیک کند. آیا میخواهد دلالها، رباخوارها و سوداگران را چاقتر کند یا آنگونه که وعده داده به فرودستان در زمینه مسکن، تغذیه، آموزش و سلامت اولویت دهد؟
فرشاد مومنی در نشست «بایستههای سیاستگذاری مسکن در دولت چهاردهم» اظهار داشت: از روز انتخاب پزشکیان، شاهد همهجور سهمخواهی و رقابتهای مخرب، کارشکنیها و فرصتطلبیها هستیم. باید گفت کشور بدون یک برنامه با کیفیت روند قهقرایی و رو به سقوط را طی خواهد کرد.
وی گفت: متاسفم که رئیسجمهور منتخب و اطرافیانش تا امروز کمترین اعتنا را به این مسأله کردهاند و در فضای به غایت احساسی و و رانتجویانه و غافل از مسائل بنیادی کشور، هنوز این واقعیت در گفتهها و تلاشهای رئیسجمهور منتخب و اطرافیانش انعکاسی ندارد که حل و فصل موردی و جزیرهای مسائل در ایران، یک توهم بزرگ است. آبروی دولتهای احمدینژاد، روحانی و رئیسی در بالاترین سطح از این ناحیه ریخته شد که آنها دچار این توهم بودند که با مسائل پرشمار و حاد کشور میشود مورد به مورد، بدون یک نگرش سیستمی و سطح توسعه برخوردی اصولی داشت. این نگرانی با کمال تاسف در دوره کوتاه انتخاب پزشکیان مقداری شدت هم گرفته چون کسانی که شایع است که سهمی از این انتخاب نصیب آنها شود، مشکوکترین و خطرناکترین حرفها را زدهاند.
تکنرخی کردن ارز در شرایط امروز، شعاری توخالی است
این اقتصاددان با بیان اینکه صمیمانه به پزشکیان و تیم وی عرض میکنم که اگر بخواهند حادترین مسائل کشور را به صورت جزیرهای حل کنند، حتی اگر تمام انرژی موجود در نظام ملی را هم خرج این مسأله کنند، قطعا شکست خواهد خورد، گفت: کسانی که بحث ارز تکنرخی در این شرایط را مطرح میکنند، میدانند این یک شعار توخالی است. توخالی بودن آن به قیمتهای گزاف چند ده میلیارد دلاری از جیب مردم پس داده میشود و منابع هنگفتی به کام لاشخورها میرود چون این طرح، آزمایش خود را بارها و بارها پس داده است. بنابراین نمیتوانیم تداوم آن را حمل بر نفهمی بکنیم. ماجرا این است که آنها که در تسخیر گروههای غیرمولد و رانتجو هستند و تا این لحظه جایگاه قابل اعتنایی را نزد رئیس جمهور منتخب داشتهاند باید هرچه دیرتر مرز خود را با این اندیشههای مشروعیتسوز و فلاکتساز روشن کند چون فاصله بین مردم و حکومت را از آنچه که هست هم بیشتر خواهد کرد.
به گفته مومنی، تعهدات و قولهایی که پزشکیان داده با آنچه که جسته و گریخته از اطرافشان شنیده میشود، فاصله دارد، گفت: صمیمانه و مشفقانه به پزشکیان عرض میکنم اینکه تا روز انتخاب شدن، سابقهای از دروغگویی و فساد نداشتهاید یک اعتبار بزرگ است. اجازه ندهید آن اعتبار بزرگ، خرج افراد نامناسب و متصل به کانونهای رانت، فساد و رباخواری شود.
طمعی به توزیع قدرت و ثروت ندارم
این عضو هیات علمی دانشگاه یادآور شد: شاید بسیار راحتتر از خیلیها بتوانم این حرفها را بزنم چون همه میدانند که نه طمعی به این توزیع قدرت و ثروت دارم و نه کسی هست که جرات این را داشته باشد که بخواهد خدشهای به این مباحث از نظر اعتبار علمی وارد کند.
وی با بیان اینکه قیمت مسکن در تهران از ۱۳۷۵ تا ۱۴۰۲ حدود ۵۶۰ برابر شده، توضیح داد: بسیار وقیح است اگر پزشکیان که در مناظرههای انتخاباتی خود همه چیز را به علم ارجاع میداد، به جایی برسد که اکنون بحث بر سر این است که نامزدهای کلیدی تخصصیترین دستگاهها، حتی از نظر مدرک تحصیلی، غیرشایستهترین افراد هستند، چه برسد به اتصالات قدرت و ثروت آنها! حیاتیترین قولی که پزشکیان داد و ما براساس آن قول، انگیزه پیدا کردیم که به وی رای دهیم اجتناب از شوکدرمانی بود. آقای پزشکیان! حواست به مسائل بسیار کماهمیت جلب شده و بیخگوشت حرف از شوکدرمانی به میان میآید و تاکنون واکنشی نشان ندادهاید! این در شأن کسی که اشتهار به فساد و دروغگویی ندارد نیست، لذا بازنگری جدی و اساسی در اطراف خود داشته باشند.
۱۱میلیون خانه ساخته شد ولی ۲.۵میلیون نفر به مالکان اضافه شد!
مومنی اضافه کرد: در گزارش مرکز تحقیقات استراتژیک آمده که ۱۱ میلیون مسکن ساخته شده اما فقط ۲.۵میلیون نفر به تعداد مالکان افزوده شده است. درک این موارد نبوغ لازم ندارد. فقط به اعداد و ارقام توجه کنید! با وفور عرضه روبهرو بودید ولی اوضاع از نظر قیمت آنگونه شده که در سال ۱۴۰۱ در شهر تهران سهم هزینه مسکن در سبد خانوار به 47.5درصد رسیده، یعنی تقریبا دو برابر میانگین جهانی! این چه جور عرضهای است که هم قیمت را بالا میبرد و هم فشار را بر خانوارها افزایش میدهد؟
گزارش مرکز تحقیقات استراتژیک دوره رئیسی میگوید در سالهای جنگ در تهران خانوارهای ساکن در خانههای استیجاری حدود ۱۲درصد بودند ولی این نسبت در تهران ۱۴۰۰ از ۵۰درصد عبور کرده است
وی افزود: تصمیمگیران کشور باید بدانند قبل از اینکه آزمندی لاشخورها و دلالها را کنترل کنند، افزایش عرضه، آبی برای این کشور گرم نخواهد کرد بلکه فشار را بر مردم و به ویژه فرودستان اضافهتر میکند. این گزارش میگوید در همه جای دنیا، یک شاخص مهم سیاستگذاری برای مسکن «شاخص تراکم» است یعنی سنجش نسبت خانوارها با تعداد واحدهای مسکونی. در ایران برای محاسبه نسبت خانوار به مسکن صرفا خانههای دارای سکنه مبنای محاسبه است! یعنی خانههای خالی را در این آمار جزو خانههای موجود نمیآورند و این تبدیل به کانونی برای فریب شده است. بیچاره آن مسئول کلیدی کشور که حسننیت دارد اما صلاحیت تخصصی ندارد و فقط صاحبان مدرک را دور خود جمع کرده است. در نتیجه تعداد مسکن مورد نیاز بیشتر نشان داده میشود.
ارزهای محدود کشور، به اسم کنترل نرخ ارز دود میشود
این استاد اقتصاد اظهار داشت: وزارت مسکن در گزارشی اعلام کرده که تا پایان سال ۱۳۹۵ ارزش خانههای خالی، معادل ۲۵۰ میلیارد دلار بوده و وقتی میگویم بازارگرای مبتذل، یعنی همین! به همان سبکی که ارزهای محدود و به غایت استراتژیک در شرایط تحریمی، به اسم کنترل نرخ ارز در بازار سیاه عرضه میشود و از گردونه قاعدهگذاری و برنامهریزی کشور خارج میشود، در مسکن هم همین بساط را داریم. تازه این آمار متعلق به قبل از سال ۹۵ است، در حالیکه اصل جهش قیمت مربوط به بعد از این سال بوده. وزارت مسکن میگوید آنها که با منطق عرضه و تقاضا جلو رفتند، معادل ۲۵۰ میلیارد دلار سرمایههای اصلی کشور را تحت عنوان خانه خالی دود کردهاند و ابزار طمع سوداگرانه شده است.
وی تاکید کرد: ۲۵۰ میلیارد دلار اتلاف فقط در بخش مسکن با عنوان خانههای خالی انجام شد، آن هم در شرایطیکه در پایان ۱۳۹۵ ارزش کل بورس ایران ۱۱۰ میلیارد دلار بوده است! ببینید مافیاها در ایران چه دست بالایی دارند! از سر شفقت به پزشکیان هشدار میدهم که همه روسای جمهور قبلی ما بازی خوردند. بس نیست که باز بیخ گوش خودتان کسانی را میآورید که برای ما بلندگوی رانتیمعدنیها و شوکدرمانگرها شدهاند؟
جمعیت حاشیهنشین، جهشی بیسابقه تجربه کرده است
مومنی گفت: به پزشکیان که به عدالت اهمیت میدهد، عرض میکنم به موازات اینکه ۲۵۰ میلیارد دلار دود شد و در راه منافع سوداگران و دلالها به کار رفت، جمعیت حاشیهنشین شهری در ایران جهشهای بیسابقه تجربه کرده است. بعضی از دادهها میگویند، اندازه جمعیت حاشیهنشین در ایران در ۵ سال گذشته به حدود ۲۰ تا ۲۵درصد کل جمعیت رسیده است. کمکم به گونهای میشود که گویا متن اصلی آنها هستند و حاشیه کسان دیگرند! حاشیه آنها هستند که پولهای ظالمانه را از کشور خارج میکنند و دیده و شنیدهاید که چگونه در خارج از کشور خرجش میکنند.
وی یادآورشد: مسأله حیاتی در این زمینه این است که بدون برنامه، پزشکیان و دولتش از هر کس که میخواهد باشد، آلت دست مافیاها خواهند شد. یک برنامه با کیفیت راه نجات ایران است. توصیه میکنم هرچه سریعتر طرفداران شوکدرمانی، مشتهرین به فساد و طرفداران بازارگرایی مبتذل و آنها که به جای اینکه به منافع ملی توجه کنند، منافع رباخوارها را نمایندگی میکنند را از اطراف خود دور کند، در غیر این صورت هم ایشان و هم کشور به شدت ضرر خواهند کرد.
به گفته این استاد اقتصاد دانشگاه علامه، در همین گزارش مرکز تحقیقات استراتژیک دوره آقای رئیسی میگویند در سالهای جنگ در تهران خانوارهای ساکن در خانههای استیجاری حدود ۱۲درصد بودند ولی این نسبت در تهران ۱۴۰۰ از ۵۰درصد عبور کرده است! راه نجات ایران از مسیر کنترل آزمندیهای بازارگرهای مبتذل و مفتخوارها و دلالها و سوداگران میگذرد.
تحت عنوان تقویت تولید به طرز مشکوکی مجوز احداث واحدهای تولیدی میدهد در حالیکه گزارشهای رسمی میگوید نزدیک به ۶۰درصد ظرفیت تولیدی واحدهای موجود بلااستفاده است
تیم خود را بر محور تغییر ریل انتخاب کنید
مومنی با بیان اینکه تا زمانی که این ماجرا رخ ندهد ایران روی خوش نخواهد دید و هیچ رئیسجمهوری صندلی خود را آبرومند ترک نخواهد کرد، تاکید کرد: پزشکیان باید تیم خود را بر محور تغییر ریل قرار دهد و انتخاب کند. همانها که در این نزدیک ۳۵ سال کمر ایران را شکستهاند، دوباره رنگ عوض کردهاند. ببینید این افراد چقدر توانایی دارند که یکی از آنها که در دولت خاتمی پست سطح بالا داشته، در دولت احمدینژاد و روحانی همان پست را حفظ کرده و در دولت رئیسی هم پست کلیدی داشته و اکنون هم جزو کاندیداهای پستهای کلیدی است.
وی خاطرنشان کرد: ضربه اصلی که شوکدرمانی وارد میکند به بخشهای مولد است. این مساله هم در سطح نظری و هم در سطح تجربی اثبات شده است. بیان تئوریک مساله این است که سیاستهای شوکدرمانی و تورمزا، ضمن ایجاد بحران تولد واحدهای تولیدی جدید در کشور و همزمان استمرار واحدهای تولیدی موجود را دچار چالش میکند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه بازارگرایی مبتذل عرضهگرایی مشکوک را در دستور کار قرار داده و تحت عنوان تقویت تولید به طرز مشکوکی مجوز احداث واحدهای تولیدی میدهد در حالیکه گزارشهای رسمی میگوید نزدیک به ۶۰درصد ظرفیت تولیدی واحدهای موجود بلااستفاده است، ادامه داد: تا زمانیکه ریشههای بلااستفاده ماندن ۶۰درصد واحدهای تولید حل و فصل نشده باشد، هر واحد تولیدی جدید که مجوز میگیرد هم همین شرایط را خواهد داشت. همین مجوز بهانه کسب ارز و ریال به قیمتهای ویژه میشود. بعد میبینید مثلا در جاده خراسان چقدر سوله نیمهکاره بیداد میکند! همه اینها حساب و کتاب رانتی دارد به نام تولید به کام مفتخورها! به نام مستاجران به کام سوداگران! این حدیث بازارگرایی مبتذل در ایران طی بالغ بر ۳۵ساله گذشته شده که واقعا
بساطی است!
وی گفت: نکته دوم که برای پزشکیان بسیار حیاتیتر است چون شرافت خود را گرو گذاشته، این است که در سطح نظری گفته میشود شوکدرمانی، کشورها را با بحران انباشت سرمایه انسانی روبهرو میکند. شوکدرمانی نیروی محرکه جهش هزینههای سلامت و هزینههای آموزش و هزینههای تغذیه مردم میشود. اینها مواردی است که پزشکیان قول داده و رسیدن به آنها با اجرای شوکدرمانی مغایرت دارد و وی تا امروز در برابر این مسائل سکوت کرده است.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه آنچه که مسأله شوکدرمانی را به یک مسأله امنیت ملی تبدیل میکند این است که شوکدرمانی نیروی محرکه بحران توانمندی حکومت میشود، ابراز عقیده کرد: حکومت چنان ضعیف میشود که در داخل ناچار است به لاشخورهای داخلی باج دهد و در خارج به لاشخورهای بیرونی. چرا جرات نمیکنند قراردادهایی که با خارجیها امضا کردند را منتشر کنند؟ به این دلیل که علائمی وجود دارد که برخی از امتیازاتی که به قدرتهای خارجی داده شده، شرمآور است.
دیدگاه تان را بنویسید