برخی از بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی می‌گویند دوستان بازنشسته‌ای دارند که شغل دوم دارند و با نصف حقوق وزارت کار بیش از ۸ ساعت کار می‌کنند، چون دخل و خرجشان به هم نمی‌خورد. این بازنشستگان از هزینه‌های درمان، مستمری ناچیز، عدم پایبندی کانون عالی بازنشستگان سازمان تأمین اجتماعی به تعهدات خود، عملکرد ضعیف بازرسان کانون، عدم پرداخت بدهی‌های دولت به تأمین اجتماعی و... انتقاد دارند.

به گزارش ایلنا، این بازنشستگان در ابتدا با اشاره به عملکرد کانون عالی بازنشستگان گفتند: نمی‌دانیم اساسنامه کانون‌ها سیاسی است یا صنفی؟ اگر اساسنامه صنفی است، پس چرا گاهی کار سیاسی انجام می‌دهند؟ وظیفه کانون عالی بازنشستگان و همچنین کانون بازنشستگان تهران، جلوگیری از فروش اموال بازنشستگان ازجمله جلوگیری از فروش آلومینیوم جنوب و دیگر شرکت‌های این سازمان است. تلاش برای اخذ بدهی‌های سازمان از دولت، بازرسی از عملکرد بیمارستان‌های ملکی و تلاش برای اجرای قانون الزام و تلاش برای اجرای ماده ۹۶ قانون تأمین اجتماعی و افزایش حقوق مطابق با افزایش هزینه‌های زندگی، ازجمله وظایفی است که این کانون‌ها باید انجام دهند، نه پرداختن به امور سیاسی!

این بازنشستگان افزودند: چرا کانون بازنشستگان عملکرد مالی و دخل و خرج خود را منتشر نمی‌کند؟ چرا هر ماه گزارشی در این خصوص به بازنشستگان نمی‌دهند در حالی‌که در اساسنامه بیان شده که باید در این خصوص گزارش دهند. چرا وظایف اصلی خود را انجام نمی‌دهند و به دنبال مسائلی هستند که به آنها ربطی ندارد؟ مگر وظیفه آنها حمایت از بازنشستگان نیست؟

این بازنشستگان با انتقاد از نحوه برگزاری انتخابات کانون بازنشستگان تهران گفتند: همه بازنشستگان را برای شرکت در انتخابات دعوت نمی‌کنند. آنها از کمبود ظرفیت مکان برگزاری انتخابات می‌گویند اما از نظر ما همه اینها ایجاد سازوکاری برای مهندسی انتخابات است. اگر بخواهند می‌توانند انتخابات را در جایی برگزار کنند تا تعداد بیشتری بازنشسته بتوانند در انتخابات شرکت کنند. چرا برای منتخبان کانون‌ها محدودیتی وجود ندارد و آنها سال‌هاست روی کار هستند و چرا انتخابات را دوره‌ای نمی‌کنند؟

دولت وظایف حاکمیتی خود را بر دوش تأمین اجتماعی انداخته و بدهی‌های خود را نمی‌دهد. سازمان هم با ادعای کمبود منابع، وظایف خود در قبال بازنشستگان را انجام نمی‌دهد

قانون الزام مورد غفلت قرار گرفته است

این بازنشستگان تأمین اجتماعی همچنین با اشاره به عدم اجرای قانون الزام از سوی سازمان تامین اجتماعی گفتند: طبق این قانون صفر تا صد هزینه‌های درمان باید رایگان باشد اما نه تنها رایگان نیست که بازنشستگان مجبورند مبلغ بیمه تکمیلی را پرداخت کنند اما باز هم خدمات درمان رایگان به آنها ارائه نمی‌شود. بازنشستگان هزینه‌های هنگفتی بابت درمان می‌پردازند، در حالی‌که مستمری ناچیزی دریافت می‌کنند.

این عده همچنین از خدمات ارائه شده در بیمارستان‌های ملکی تأمین اجتماعی ابراز نارضایتی کردند و گفتند: باید یک نماینده از طرف کانون در بیمارستان حضور داشته باشد تا به امور مراجعه‌کنندگان رسیدگی شود. قبلا در برخی بیمارستان‌ها نماینده‌ای برای رسیدگی به کارهای جاری بازنشستگان وجود داشت اما در حال حاضر هیچ نماینده‌ای در بیمارستان‌های ملکی وجود ندارد.

بازنشستگانی سراغ داریم که شغل دوم دارند و با نصف حقوق وزارت کار بیش از ۸ ساعت کار می‌کنند، چون خرج و مخارجشان به درآمدشان نمی‌خورد

آنها با انتقاد از دشواری دریافت خدمات از بیمارستان‌های ملکی می‌گویند: 10 روز تلاش می‌کنیم تا از بیمارستان میلاد یک نوبت دریافت کنیم اما نمی‌توانیم. چرا برای گرفتن یک نوبت ساده باید این همه در انتظار بمانیم؟ چرا خدمات افزایش پیدا نمی‌کند؟ چرا بیمارستان‌های ملکی با توجه به تعداد بیمه‌شدگان و میزان نیاز در یک شهر افزایش پیدا نمی‌کند و اصلا منابع سازمان صرف چه چیزی می‌شود؟

یکی از این بازنشستگان با اشاره به اینکه اصل وجود بیمه تکمیلی اشتباه و برخلاف قانون الزام است، می‌گوید: شرکت آتیه‌سازان حافظ تعهدات درمانی موثری به بازنشستگان نمی‌دهد. برای درمان بیماری‌ام حدود ۸ میلیون تومان هزینه کرده‌ام اما تنها یکی از مدارک من را پذیرفته‌اند و یک میلیون و اندی تومان تعهد پرداخت داده‌اند. یعنی از ۸ میلیون هزینه درمان، فقط یک میلیون تومان را متقبل شده‌اند و حتی همین مبلغ را هم واریز نکرده‌اند. در حالی‌که صفر تا صد این هزینه را باید بیمه مادر پرداخت می‌کرد اما حتی بیمه تکمیلی هم این هزینه را پرداخت نمی‌کند!

دولت باید مطالبات و بدهی‌های تامین اجتماعی را بپردازد

این بازنشستگان با اشاره به ناترازی هزینه و مخارج سازمان تأمین اجتماعی می‌گویند: دولت بار وظایف حاکمیتی خود را بر دوش تأمین اجتماعی انداخته و بدهی‌های کلی و جاری خود را به سازمان نمی‌دهد. به همین دلیل است که سازمان با ادعای کمبود منابع، بسیاری از وظایف خود در قبال بازنشستگان تأمین اجتماعی را انجام نمی‌دهد. حتی اندک حقوق ناچیز بازنشستگان را نیز با تأخیر پرداخت می‌کنند، در حالی‌که بازنشستگان برای دریافت همین حقوق ناچیز برنامه‌ریزی کرده‌اند و یک روز تأخیر در حقوقشان نیز فشار بسیاری بر آنها وارد می‌کند.

این افراد گفتند: از طرفی دولت بدهی خود را به تأمین اجتماعی پرداخت نمی‌کند یا آن را قالب تهاتر شرکت‌های زیان‌ده به سازمان می‌دهد. از طرفی دیگر، خیلی از اموال تأمین اجتماعی را واگذار کرده‌اند یا در شرف واگذاری آن هستند. معتقدیم مجموعه این سیاست‌ها به ضرر سازمان و در واقع به ضرر بازنشستگان سازمان است و اوضاع آنها را روزبه‌روز بدتر می‌کند و ممکن است در آینده منجر به ورشکستگی سازمان شود.

آنها با ابراز نگرانی از آینده سازمان تأمین‌اجتماعی بیان کردند: تصمیماتی ازجمله افزایش سن بازنشستگی را به بهانهی تراز هزینه و مخارج اخذ کرده‌اند در حالی‌که باید به شکل اساسی‌تر مشکل را حل کرد و اولین راه، پرداخت مطالبات و بدهی‌های سازمان از سوی 

دولت است.

هزینه عملکرد بد 

مسئولان را می‌پردازیم

این بازنشستگان همچنین با اشاره به مستمری ناچیز خود گفتند: تأمین اجتماعی باید حقوق بازنشستگان را مطابق با اصل ۹۶ قانون تأمین اجتماعی و میزان افزایش هزینه‌های زندگی تعیین کند اما حقوق را بدون توجه به این قانون و مطابق با تصمیم شورای عالی کار افزایش می‌دهد که مبلغ بسیار ناچیزی است طوری‌که بازنشستگان حداقل‌بگیر که بخش زیادی از بازنشستگان را شامل می‌شوند باید به دنبال شغل دوم بروند.

آنها گفتند: مستمری ما در واقع همان پولی است که ۳۰ سال تمام به حساب تامین اجتماعی بابت حق بیمه واریز کرده‌ایم و مستمری‌ای که می‌گیریم درواقع سود سهامی است که در طول ۳۰ سال پول آن را پرداخت کرده‌ایم. پس سازمان سهم ما از این سهامداری را باید پرداخت کند. اینکه مجموع عملکرد دولت و سازمان کار را به جایی رسانده که تراز بین هزینه و درآمد به‌هم ریخته به ما بازنشستگان مربوط نمی‌شود و ما نباید هزینه عملکرد بد مسئولان را بدهیم.

یکی از این بازنشستگان با اشاره به اینکه مستمری‌بگیران برای تامین حداقل نیازهای اساسی زندگی خود دچار مشکل شده‌اند، گفت: دوستان بازنشسته‌ای داریم که شغل دوم دارند و با نصف حقوق وزارت کار بیش از ۸ ساعت کار می‌کنند، چون خرج و مخارجشان به درآمدشان نمی‌خورد.

این بازنشستگان همچنین با اشاره به ابلاغ مصوبه متناسب‌سازی حقوق گفتند: پرداخت مابه‌التفاوت متناسب‌سازی برنامه هفتم توسعه ابلاغ شد اما اجرای متناسب‌سازی برای بازنشستگان تامین اجتماعی را موکول به تامین منابع کرده‌اند. این منابع باید هرچه سریع‌تر تعیین شود و تعللی در آن نباشد تا بازنشستگان تامین اجتماعی نیز مانند بازنشستگان سایر صندوق‌ها حقوقشان متناسب‌سازی شود.

آنها تاکید کردند: مسئولان باید یادشان باشد که اگر امروز بازنشسته به متناسب‌سازی و همسان‌سازی حقوق نیاز دارد برای این است که حقوق مطابق با افزایش هزینه‌ها، مطابق با تورم و در یک کلام مطابق با قانون افزایش پیدا نکرده است. هرچه سریع‌تر باید منابع متناسب‌سازی حقوق را فراهم و همزمان با سایر بازنشستگان صندوق‌ها، متناسب‌سازی بازنشستگان صندوق تامین اجتماعی را نیز عملی کنند.