عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا با بیان اینکه متاسفانه اکنون شاهد اقتصاد رفاقتی غارتی هستیم، مگر اینکه جهت‌گیری‌های اساسی تغییر کند، تاکید کرد: نظام مالیات‌ستانی باید اصلاح شود. امسال البته مثلا اصلاح کرده‌اند اما پدر مردم و تولید را درآورده‌اند! در حالی‌که اصلی‌ترین محلی که باید از آن مالیات گرفته شود، برندگان اقتصاد مالی شده بعد از جنگ هستند اما متاسفانه آنچه که در دستور کار گذاشتند، انتقال مالیات به مصرف‌کننده است که آسیب‌های بسیار جدی برای تولید و مردم دارد.

حسین راغفر که در نشست بررسی روند 65 ساله اشتغال در ایران، در فرهنگستان علوم سخن می‌گفت، خاطرنشان کرد: ساختار کج اقتصاد ایران خصوصا بعد از جنگ تحمیلی به گونه‌ای سرمایه‌گذاری را در فعالیت‌های مالی رشد داد که موجب نابرابری‌های گسترده شد و اکنون وضعیت را به جایی رسانده که نرخ بازدهی سرمایه، بیشتر از نرخ بازدهی نیروی کار و تولید واقعی شده است.

وی با بیان اینکه این مسأله در کشورهای صنعتی نیز رخ داده و سال به سال کسانی که صاحبان سرمایه بودند، سهم بیشتری از بزرگ شدن کیک اقتصاد دریافت کردند، افزود: در چنین شرایطی، نابرابری به طور طبیعی رقم خورد. در کنار آن، مسأله مالی شدن اقتصاد در کشور ما، عمدتا بعد از جنگ تحمیلی با برنامه‌هایی که مطرح کردند به ویژه از سال ۱۳۷۸ که قانون تاسیس بانک‌های خصوصی مصوب شد، اتفاق افتاد. از ۱۳۷۹ به بعد، این جریان با تشکیل سه بانک خصوصی آغاز شد تا جایی‌که در دولت نهم چندین بانک در یک روز تاسیس شد! تسهیلات نیز به نحوی خاص توزیع شد و عمدتا آنها را به بخش‌های نامولد و بخش تجارت تخصیص دادند. در این شرایط، اعتبارات بخش تجارت از تسهیلات بانکی به شدت افزایش پیدا کرد.

تفکر   بازار آزاد  و  رشد   شدید   نابرابری

به گفته این استاد دانشگاه، از آن مهمتر این بود که نرخ تسهیلات بانکی را هم یکسان کردند. اعتباراتی که به طور طبیعی به بخش‌هایی مانند کشاورزی که با ریسک‌های ذاتی روبه‌رو هستند و عملا به دلیل اهمیت آن برای تولید غذا تخصیص داده می‌شد و نرخ‌های بهره ترجیحی داشتند، همه یکسان شدند. وقتی نرخ تسهیلات صنعت، تجارت و کشاورزی یکسان شد عملا به نفع تجارت بود. به همین دلیل سهم تجارت از ۱۶درصد تسهیلات بانکی به ۳۸درصد رسید! اینها اتفاقی نبود بلکه منافع یک گروه خاص ایجاب می‌کرد این شیوه تصمیم‌گیری اتفاق بیفتد.

راغفر با بیان اینکه منافع گروه‌هایی که در قدرت هستند عملا چنین شرایطی ایجاد کرد و آنها آگاهانه و عمدا به اسم اقتصاد بازار آزاد، این وضعیت را پیش آوردند، توضیح داد: از ۱۸۰۰ تا ۱۹۱۴، تفکر بازار آزاد در اقتصاد جهانی حاکم بود که یکی از دلایل رشد شدید نابرابری است. از ۱۹۱۴ تا ۱۹۸۰ روند اجتماعی شدن اقتصاد مطرح شد و مالیات‌های بزرگ و تصاعدی از صاحبان ثروت و دارایی در دستور کار قرار گرفت تا بتوانند هزینه بحران‌ها را تامین کنند به نحوی که در برخی از دوره‌ها تا ۹۰درصد درآمد یک درصد بالای صاحبان ثروت و درآمد، صرف مالیات می‌شد که به آن کف مالیات مصادره‌ای گفته می‌شد و مانند این بود که اموال آنها را مصادره کرده‌اند اما متاسفانه در کشور ما چنین عزمی وجود ندارد.

انتقال مالیات به مصرف‌کننده، 

آسیب‌های جدی دارد

این اقتصاددان تاکید کرد: بارها گفته‌ایم نظام مالیات‌ستانی باید اصلاح شود. امسال مثلا اصلاح کرده‌اند اما پدر مردم و تولید را درآورده‌اند! در حالی‌که اصلی‌ترین محلی که باید از آن مالیات گرفته شود، برندگان اقتصاد مالی شده بعد از جنگ هستند یعنی آنهایی که دارایی‌های کلان دارند. با این اقدام آثار تورمی به شدت کاهش می‌یابد اما متاسفانه آنچه که در دستور کار گذاشتند، انتقال مالیات به مصرف‌کننده است که آسیب‌های بسیار جدی برای تولید و مردم دارد.

راغفر ادامه داد: از ۱۹۸۰ تا ۲۰۲۰ هم روند نابرابری‌ها افزایش یافته و به همین دلیل اقتصاد جهانی آسیب‌‌هایی خورده با این تفاوت که در غرب و کشورهای صنعتی سازوکاری وجود دارد که حاکمان را وامی‌دارد که اصلاحاتی انجام دهند و ازجمله آنها سازوکار انتخابات است.

بخش قابل توجهی از جمعیت کشور

 از زندگی عادی محروم شده‌اند

راغفر بخشی از ناآرامی‌هایی که در ۱۴۰۱ رخ داد، واکنشی به نابرابری‌های کشور دانست و گفت: بخش قابل توجهی از جمعیت کشور از زندگی عادی محروم شده‌اند. کسی که حتی اگر در این شهر به دنیا آمده باشد و اجدادش هم در آن بوده باشند، نمی‌تواند در آن خانه بخرد! شاهد نابرابری‌هایی هستیم که سیستم به اسم بازار آزاد ساخته است. برندگان چپاول اقتصاد کشور و منابع انرژی آن، تصمیماتی می‌گیرند اما هر روز به اسم بازار و بازار آزاد سیاست‌ها را پیش می‌برند. در حالی به آنچه ادعا می‌کنند قیمت‌گذاری دستوری است، اعتراض می‌کنند که قیمت‌گذاری دستوری، تنها یک شعار است. کدام قیمت‌گذاری دستوری!؟ مردم هر روز چپاول می‌شوند و کسی نیست که بگوید چرا روزانه شاهد افزایش قیمت‌ها هستیم! آن هم در کالاهایی که یارانه ارزی دریافت می‌کنند! اینها به اعتراضات در کشور دامن می‌زند. متاسفانه ما اکنون شاهد اقتصاد رفاقتی غارتی هستیم، مگر اینکه جهت‌گیری‌های اساسی تغییر کند.