همزمان با رکود سنگین حاکم بر صنعت ساختمان‌سازی، وضعیت کارگران ساختمانی بحرانی‌تر شده و این بحران در استان‌های مرزی و محروم به مراتب حادتر و عمیق‌تر است. کارگران ساختمانی این استان‌ها در شرایط رکود سنگین ساخت و ساز و وقتی یک بیمه ساده ندارند، نمی‌توانند شغل جایگزین پیدا کنند و در موارد بسیاری مجبور به مهاجرت می‌شوند.

«مهاجرت برای فعلگی» اصطلاحی‌ست که «سعید محمدی» عضو هیات مدیره انجمن صنفی کارگران ساختمانی بانه به کار می‌برد. او معتقد است که وضعیت کارگران ساختمانی که برای کار فعلگی به کردستان عراق مهاجرت می‌کنند، اصلاً مناسب نیست.

وی در گفت‌وگو با ایلنا به معضل بیمه تامین اجتماعی کارگران ساختمانی و جلو نرفتن صف طولانی آن اشاره می‌کند و می‌گوید: شرایط در سال جدید بدتر شده و مدت‌هاست که حتی یک نفر جدید بیمه نشده است. هیچ سهمیه‌ای به ما اختصاص نداده‌اند و نه تنها بیمه‌شده جدیدی نداشتیم بلکه بیمه بسیاری از کارگران را به تدریج قطع کرده‌اند.

او ایرادگیری‌های فراوان بازرسان تامین اجتماعی و سخت‌گیری‌های بی‌مورد این سازمان را دلیل اصلی قطع بیمه کارگران بخش ساختمان عنوان می‌کند و اضافه می‌کند: مثلاً بیمه کارگران جوشکار گاز که کارشان اتصالات گاز خانگی‌ست، این اواخر به تدریج قطع شده است. این کارگران قبلاً مجبور بودند شرکت تاسیس کنند تا بتوانند پروژه بگیرند. یک‌سری از اینها شرکت تعاونی زدند و تامین اجتماعی به اسم اینکه فلان فرد عضو هیات مدیره تعاونی‌ست یا بازرس تعاونی‌ست، بیمه‌اش را قطع کرده است! در حالی‌که این شرکت‌ها همه متعلق به کارگران است و پیش از این، برای کار ساختمانی ایجاد شده بود.

بهانه‌های واهی، برای بیمه نکردن کارگران

محمدی ادامه می‌دهد: مورد داریم که شرکتی 10سال است غیرفعال است و درش تخته شده ولی باز هم بیمه کارگر را به اسم اینکه بازرس این شرکت (آن هم شرکت تعطیل و منحل) هستی، قطع کرده‌اند. جالب اینجاست زمانی که می‌خواستند طرف را بیمه کنند، شرکت فعال بود و هیچ مشکلی به وجود نیامد ولی حالا که سال‌هاست شرکت تعطیل شده، بهانه‌گیری می‌کنند و بیمه کارگران را قطع می‌کنند. به تعداد قابل ملاحظه‌ای از کارگران به بهانه‌های این‌چنینی، اجازه پرداخت حق بیمه نمی‌دهند و می‌گویند بیمه‌ات قطع شده است.

او با بیان اینکه «آمار دقیقی از قطع شدن بیمه‌ها نداریم اما مرتب کارگران به انجمن سر می‌زنند و از این موضوع شکایت می‌کنند»، می‌گوید: مثلاً فردی را داشتیم که ۱۵ سال قبل در آذربایجان غربی، بازرس یک شرکت بوده در حالی‌که آن شرکت ۸ سال است که منحل شده ولی پارسال بیمه‌اش را قطع کردند. این کارگر چندین بار به اداره تامین اجتماعی استان در سنندج مراجعه کرده اما هنوز که هنوز است اجازه بیمه‌پردازی به او نداده‌اند.

به گفته محمدی، مشکل اینجاست که فقط کارگران را از لیست بیمه خط می‌زنند اما هیچ کارگر جدیدی بیمه نمی‌شود و در عمل در طول زمان، تعداد بیمه‌شدگان بانه به میزان قابل توجهی کاهش یافته است.

کارگران نمی‌توانند به اسم کارگر ساختمانی به کردستان عراق بروند لذا با ویزای توریستی می‌روند اما فعلگی می‌کنند. اگر اتفاقی هم برایشان بیفتد امکان شکایت ندارند و به شدت ضرر می‌کنند

بیکاری گسترده و مهاجرت برای فعلگی

عضو هیات مدیره انجمن صنفی کارگران ساختمانی بانه، «بیکاری گسترده» را یکی دیگر از مشکلات اصلی کارگران ساختمانی دانست و گفت: شرایط کار ساختمانی امسال خیلی بد است. اصلاً شروع خوبی نداشتیم و کار نسبت به پارسال خیلی کم شده و کارگرانی داریم که نصف بیشتر ماه را بیکارند. شرایط کار ساختمان به گونه‌ای‌ست که اولین گروهی که سر کار می‌روند، آرماتوربندها هستند. هفته قبل دو استادکار قدیمی آرماتوربند را دیدم که گفتند ما امسال اصلاً وسایل‌مان را باز نکرده‌ایم و از فروردین هیچ کاری نداشتیم. حتی پارسال وضعیت بهتر بود. سال به سال بیکاری ما بیشتر شده است.

به گفته این فعال صنفی کارگران ساختمانی، «مهاجرت برای فعلگی» به خصوص به کردستان عراق، تنها گزینه روی میز برای بسیاری از کارگران ساختمانی بیکار است و کارگران به اجبار برای کار سخت به کردستان عراق می‌روند.

مورد داریم که شرکتی 10سال است غیرفعال است و درش تخته شده ولی باز هم بیمه کارگر را به اسم اینکه بازرس این شرکت، آن هم یک شرکت تعطیل و منحل هستی، قطع کرده‌اند

شان کارگران ایرانی، این نیست

محمدی در ارتباط با حقوق و شرایط شغلی کارگران ساختمانی ایرانی در کردستان عراق گفت: حقوق کارگران در کردستان عراق از ایران بیشتر است ولی آن‌چنان زیاد نیست. یک استادکار با شاگرد روزی ۹۰هزار دینار می‌گیرد. این حقوق به نسبت ایران زیاد است اما شرایط زندگی و کار و اقامت در آنجا خیلی سخت است. کارگران ایرانی در کردستان عراق، در اتاقک‌های کارگری کوچک به سختی زندگی می‌کنند.

او اضافه کرد: مشکل دیگر این است که کارگران نمی‌توانند به اسم «کارگر ساختمانی» به کردستان عراق بروند لذا با ویزای توریستی و به عنوان توریست می‌روند اما فعلگی می‌کنند. وقتی توریست محسوب می‌شوند و کارگر نیستند، اگر اتفاقی برایشان بیفتد، مثلاً کارفرما حق‌شان را بخورد یا اینکه حادثه کار رخ دهد، امکان شکایت ندارند و به شدت ضرر می‌کنند. کارگرانی داشته‌ایم که جان‌شان را در حادثه کار در کردستان عراق از دست داده‌اند ولی ریالی غرامت به خانواده‌هایشان پرداخت نشده است.

این فعال صنفی ادامه داد: این کارگران چون ویزای توریستی یک‌ماهه دارند، هر ماه باید به ایران برگردند و دوباره به کردستان عراق مراجعت کنند بنابراین سختی راه و هزینه‌های سفر ماهانه و پول روادید هم به این کارگران تحمیل می‌شود. حادثه کار هم در کردستان عراق زیاد است. فرض کنید کارگری از زور بیکاری به کردستان عراق می‌رود. یک ماه در اتاقک کارگری با کارگرانی از ملیت‌های مختلف مثل بنگلادشی، سوری و پاکستانی به سختی زندگی می‌کند، بعد برمی‌گردد به ایران و دوباره این مسیر طولانی را از سر می‌گیرد. این زندگی جانکاه اصلاً در شان کارگران ساختمانی ایران نیست.