سندی که به جای فقرزدایی، به ابزاری برای تولید و توزیع رانت تبدیل شده است
بودجه ۱۴۰۳؛ چسبی برای نگهداشتن خودیها
اعداد و ارقام بودجه ۱۴۰۳ نشان میدهد به قیمت ثابت سال ۹۵، بودجه برای هر ایرانی معادل ۵ میلیون هزینه میکند که دقیقا برابر با رقمی است که دولت سال ۹۵ برای هر ایرانی هزینه میکرد، در حالیکه از سال ۹۵ تاکنون به جمعیت فقیر کشور ۱۰ میلیون نفر اضافه شده است. این نشان میدهد این شرایط به معنای تشدید فقر است.
«حمیدرضا قاسمی» پژوهشگر برنامهریزی توسعه با بیان این مطلب در نشست «بررسی نسبت بودجه ۱۴۰۳ با مسائل اصلی کشور» که در موسسه مطالعات دین و اقتصاد برگزار شد، گفت: بودجه 1403 حتی از یک سند دخل و خرج دولت، سطح پایینتری دارد و درواقع به ابزاری برای تولید و توزیع رانت تبدیل شده است. در واقع در این سند، یکسری امتیازات برای عدهای از فرادستان، تبدیل به یکسری حقوق قانونی شده که کارکرد چسب نگهدارنده آن فرادستان است.
وی با بیان اینکه برای بدهیهای دولت به سازمان تامین اجتماعی، برآوردهایی بین ۲۰۰ تا ۵۰۰هزار میلیارد تومان وجود دارد، اظهار داشت: اینها در ازای تکالیفی است که دولت به تامین اجتماعی تحمیل کرده است و اکنون باید مابهازای آن را بدهد. دولت به خاطر این اجازه واگذاری انواع داراییهای مالی را تا سقف ۱۳۰هزار میلیارد تومان را به تامین اجتماعی داده است. در واقع میتوان گفت بودجه برنامهای و عملکردی نیست و حتی یکسری ارقامی که میشد با یکدیگر مقایسه کرد، حذف شده و ارقام فرابودجهای بیشتری نسبت به سالهای گذشته وجود دارد.
وی، تأکید کرد: دولت باید بودجه را با اولویت مقابله با فقر یا جلوگیری از گسترش فقر مینوشت، نه چیز دیگر. متاسفانه بودجه در این زمینه هیچ دستاوردی ندارد و ابتکاری در رابطه با آن نشان نداده است.
دولت، معاندان را درون خود جستوجو کند
این پژوهشگر توسعه با بیان اینکه توجه به فقر میتواند از دو مسیر پرداختهای هدفمند و رشد اقتصادی و کنترل تورم انجام شود، عنوان کرد: در بحث کنترل تورم روشن است که این بودجه حتما با کسری مواجه خواهد شد و کسری بودجه اتفاقات دیگری رقم میزند. گزارشهایی از درون سازمان برنامه بیرون میآید که منکر رابطه نقدینگی و نرخ ارز تورم میشود و این بسیار خطرناک است. دولت که به مرکز پژوهشهای مجلس، عنوان معاند را اطلاق میکند باید معاند را در درون خود پیدا کند.
قاسمی با مرور نظریههایی که نقدینگی و هزینههای دولت را عامل ایجاد تورم میدانند، یادآور شد: هزینههای دولت به شدت افزایش پیدا کرده که باعث تورم خواهد شد. دولت هم جز چاپ پول راه دیگری برای رفع کسری بودجه بلد نیست، بنابراین این اقدام را انجام میدهد و چاپ پول، تورم ایجاد میکند و ایجاد تورم رابطه مستقیم با تشدید فقر دارد. در بعد رشد اقتصادی نیز همانطور که همگان احساس میکنند، این تصور وجود ندارد که بتوان رشد اقتصادی پیش برد تا زمینههای رفع مشکل بیکاری و ساماندهی معیشت و مبارزه با فقر انجام شود. ضمن اینکه از سال ۹۸ میزان تشکیل سرمایه خالص در کشور منفی شده که نشان میدهد انتظار رشد اقتصادی که مستقیما بر معیشت مردم تاثیر بگذارد، در این شرایط بیهوده است.
رشد 50درصدی فقر از سال 97 به بعد
این پژوهشگر توسعه ادامه داد: اعداد و ارقام بودجه ۱۴۰۳ نشان میدهد به قیمت ثابت سال ۹۵، بودجه برای هر ایرانی معادل ۵ میلیون هزینه میکند که دقیقا برابر با رقمی است که دولت سال ۹۵ برای هر ایرانی هزینه میکرد در حالیکه از سال ۹۵ تاکنون به جمعیت فقیر کشور ۱۰ میلیون نفر اضافه شده است. این نشان میدهد این شرایط به معنای تشدید فقر است. برآورد خط فقر برای یک خانواده سه نفره در ۱۴۰۲ حدود ۸ میلیون و ۲۰۰هزار تومان بود. این رقم را با حداقل حقوقی که برای هر کارگر در نظر گرفته شده مقایسه کنید.
برآورد خط فقر برای یک خانواده سه نفره در ۱۴۰۲ حدود ۸ میلیون و ۲۰۰هزار تومان بود. این رقم را با حداقل حقوقی که برای هر کارگر در نظر گرفته شده مقایسه کنید
قاسمی اظهار داشت: نرخ فقر تا قبل از سال ۹۷ رقم ۲۰درصد بوده اما پس از آن به ۳۰درصد رسید، پس نسبتی از افراد که در مقایسه با خط فقر درآمدی فقیر به حساب میآیند از سال ۹۷ به بعد ۵۰درصد رشد کرده است. در حوزه شکاف فقر نیز تا قبل از سال ۹۷، رقم ۲۰درصد را داشتیم یعنی فقرایی که به طور متوسط حدود ۷۷درصد هزینههای خط فقر را میتوانستند پشتیبانی کنند، بعد از سال ۹۷ این رقم به ۷۳درصد رسیده است و وضعیت فقرشان بیشتر و شکاف فقر عمیقتر شده است. فاصله غیرفقرا با خط فقر نیز کمتر شده است. بعد از سال ۹۷ بخشی از غیرفقرای ما تبدیل به جمعیت فقیر شدهاند و آنها که غیرفقیر هستند به خط فقر نزدیک شدند. سال ۹۷ را در این زمینه نقطه عطف در نظر گرفته میشود و علت آن هم شوک نرخ ارز که رابطه مستقیم با کاهش ارزش پول ملی دارد، بود.
بودجه 1403 حتی شرایط بقای ایرانیان را هم فراهم نمیکند
این پژوهشگر برنامهریزی توسعه گفت: خدا نکند که شرایط ما بدتر از این شود. به طور میانگین نسبت بودجه عمومی به تولید ناخالص داخلی در سال ۹۴ رقم ۲۰درصد بوده و این رقم سال ۱۴۰۲ به ۱۰درصد رسیده است. پیشبینیهای مراکز پژوهشی نشان میدهد این رقم در سال 1403 به زیر ۱۰درصد میرسد، بنابراین با وجود اینکه جمعیت فقیر ما به شدت زیاد شده، مسئولیتپذیری دولت به صورت کلان کاهش پیدا کرده و دولت امکانات کمتری به جامعه ارائه میدهد. این مسأله عامل تشدیدکننده فقر خواهد بود چون برای طبقه متوسط و فقیر ضروری است که دولت بتواند شرایط بقا را برای آنها فراهم کند. وقتی سهم دولت در ارائه امکانات کمتر شده به این نتیجه میرسیم که این اتفاق نیفتاده و برنامهای برای آن وجود ندارد.
وی یکی از بدترین روشها در حوزه مبارزه با فقر را در نظر گرفتن مالیات بر ارزش افزوده به عنوان پایهایترین بحث مالیات برشمرد و یادآور شد: با این اقدام، مالیات بر ارزش افزوده را همگان میپردازند در صورتیکه بهتر است در مباحث مبارزه با فقر، سراغ مالیات به درآمد و عملکردها برویم. آن زمان است که میشود از فقرا حمایت بیشتری کرد و نتایج بهتری به دست آورد و توزیع بهتری در کشور نسبت به درآمدها
صورت داد.
نیمی از فقرای خوششانس کشور، فقط به اندازه 50درصد خط فقر، مستمری دارند
قاسمی با بیان اینکه باید بررسی کرد که بودجه برای مقابله با فقر تا چه میزان میخواهد پول وسط بگذارد، خاطرنشان کرد: در بودجه ۴۹هزار میلیارد تومان تسهیلات تکلیفی به منظور توانمندسازی و مبارزه با فقر داریم که بیشتر در حوزه اشتغالهای خانگی و روستایی و عشایری به کار میرود. این رقم نسبت به مصوب سال قبل ۸درصد رشد داشته ولی عملکرد این رقم در سال ۱۴۰۲ کلا ۱۵درصد بوده است. در بحث هدفمندسازی یارانهها که یکی از روشهای مهم در مبارزه با فقر بوده، نیز ۴۲هزار میلیارد تومان سهم کمیته امداد است و سهم بهزیستی نیز ۲۳هزار میلیارد تومان بود.
یارانههایی که قرار بود با هدف، توزیع درست و مبارزه با فقر باشد، کسری بودجهای ایجاد میکند که عامل تشدید فقر میشود. با این بودجه، تورم و ناکارآمدی ایجاد میشود و هزینه آن را به طور مستقیم فقرا خواهند داد
وی اضافه کرد: صرفنظر از نحوه عملکرد، این ردیفها، تکافوی خانوادههای تحت سرپرستی را نمیدهد. علاوه بر این ارقام، کمیته امداد ۲۸هزار میلیارد تومان و بهزیستی ۲۶هزار میلیارد تومان دریافت میکند. کفایت مجموعه مستمریها و یارانه نقدی نسبت به خط فقر مطلق در کمیته امداد ۵۴درصد و در بهزیستی ۴۷درصد است به این معنا که در بهترین حالت نسبت به خط فقر مطلق مجموع مستمریها و یارانه نقدی کمیته امداد و بهزیستی چیزی حدود ۵۰درصد خط فقر مطلق را کفایت میکند. تعداد خانوارهایی که تحت پوشش این نهادهای حمایتی هستند، چیزی کمتر از ۴ میلیون نفر است، در صورتیکه تعداد خانوادههای فقیر براساس برآوردها حدود ۸ میلیون نفر است. در واقع تنها ۵۰درصد از فقرا مستمری و یارانه میگیرند و آن ۵۰درصد هم تنها ۵۰درصد هزینهشان پوشش داده میشود.
سیاستی که قرار است فقرزدا باشد، فقر را تشدید میکند
قاسمی با بیان اینکه در حوزه محرومیتزدایی حدود ۱۰۸هزار میلیارد تومان به صورت استانی تخصیص داده میشود، خاطرنشان کرد: این رقم نسبت به سال گذشته اندکی رشد داشته، در حالیکه بودجه کل نهادهای حوزه دین و اوقاف و تبلیغات از ۱۳ تا ۸۸درصد رشد داشته و علاوه بر اینها در ردیفهای متفرقه هم ۳۶۰۰ میلیارد تومان جدا به اینها تخصیص داده شده که نشان میدهد اولویتها در جای دیگری است که میتواند محلی برای توزیع رانت هم باشد!
وی با بیان اینکه برای هدفمندی یارانهها سقف منابع در حدود ۷۶۰هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده که نسبت به سال گذشته ۱۵درصد رشد داشته و نسبت به عملکرد سال گذشته ۶۶درصد افزایش ثبت کرده، خاطرنشان کرد: به وضوح نشان داده میشود که در اینجا بیشبرآوردی صورت گرفته است. علاوه بر آن در مخارج هم کمبرآوردی صورت گرفته و پیشبینی میشود ۲۳۰هزار میلیارد تومان یارانه نان و کالابرگهای معیشتی کمبرآوردی در مخارج دارد. از سوی دیگر هم در درآمدها بیشبرآوردی صورت گرفته، بنابراین در اینجا شاهد کسری بودجه هستیم. یارانههایی که قرار است یکی از اهداف اصلیاش، توزیع درست و مبارزه با فقر باشد کسری بودجهای که ایجاد میکند عامل تشدید فقر میشود چون با این بودجه، تورم و ناکارآمدی ایجاد میشود و هزینه آن را به طور مستقیم فقرا خواهند داد. در واقع سیاستی که قرار است فقرزدا باشد، فقر را تشدید میکند.
قاسمی در پایان تاکید کرد: این ارقام نشان میدهد، بودجه هیچ هدفگذاری خاص محرومیتزدا ندارد. هیچ استراتژی بلندمدتی را در این خصوص دنبال نمیکند و به نوعی فقط چسب نگهدارندهای برای حفظ دایره خودیهاست و روزبهروز هم این دایره تنگتر میشود و بیشتر سمت و سوهای غیربرنامهای و غیرتوسعهای دارد. با این رویهها و عدم تغییر آنها هیچ امیدی به اصلاح وجود ندارد. روزنه اصلاح ما، آگاهسازی مردم نسبت به حقوقشان است؛ اینکه از منابعشان برای برخی هزینهها برمیدارند و به صورت غیرمستقیم، ناکارآمدیها با تورم به مردم تحمیل میشود.
دیدگاه تان را بنویسید