یک نماینده پیشین مجلس:
اگر رشد دستمزد کارگران سبب کساد کارخانهها و تولید بود، اوضاع باید بهتر بود
یک نماینده پیشین مجلس گفت: وضعیت معیشتی کارگران اصلا خوب نیست و با توجه به تعیین دستمزد بدون توجه به مولفههای ماده ۴۱ قانون کار، کارگران و بازنشستگان وضعیت غیرقابل تحملی دارند.
سهیلا جلودارزاده در گفتوگو با ایلنا تعطیلی برخی کارخانههای تولیدی را از دیگر مشکلات حوزه کار دانست و گفت: تعطیل شدن برخی از کارگاهها به دلیل نداشتن مواد اولیه و به تبع آن تعدیل کارگران، حتی در شرکتهایی که زمانی جنبه حیثیتی برای جامعه تولید داشتند، نشان از وضعیت بد تولید دارد. البته ممکن است نارسایی قوانین و ناتوانی در اجرای سیاستها در رسیدن به این وضعیت بیتأثیر نبوده باشد. قوانین باید قابلیت اجرا داشته باشند و قانونی که ضمانت اجرا ندارد، فایدهای هم ندارد.
وی در پاسخ به افرادی که معتقدند افزایش دستمزد باعث کساد تولید میشود و به کارخانهها آسیب میزند، گفت: این وضعیت بیش از آنکه به عواملی چون دستمزد کارگران ربط داشته باشد به سیاستهای کلان اقتصادی مربوط میشود. اگر دستمزد کارگران سبب کساد کارخانهها و تولید بود، اوضاع باید بهتر میشد چون در حال حاضر دستمزد کارگران به هیچ وجه قابل قبول نیست و کارگران با حداقل دستمزد حتی از پس حداقل هزینههای زندگی خود هم برنمیآیند. کارگران شرایط سختی دارند و فقر و تنگدستی آنها که نیمی از جامعه را تشکیل میدهند بر رکود بازار تأثیر میگذارد. وقتی توان خرید کالاهای تولید شده وجود نداشته باشد، کارخانهها هم آسیب میبینید چون نمیتواند محصولات خود را به فروش برساند. پس افزایش متناسب دستمزد کارگران اتفاقا به رونق تولید کمک میکند. آنچه تولید را میخواباند عدم سودآوری مجموعههای تولیدی است که این هم به عوامل مختلف ربط دارد و سیاستهای کلان اقتصادی بر این وضعیت اثر میگذارد.
سود برخی در اجرا نشدن قوانین است
جلودارزاده در پاسخ به این سوال که چرا برخی از قوانین ازجمله قانون کار، ضمانت اجرایی لازم را ندارند، گفت: معتقدم سود برخی در این است که برخی از قوانین اجرا نشوند. در واقع امکانات و سود بیشتری از عدم اجرای قوانین به دست میآورند. همینافراد قوانین مورد نظر خود را مصوب میکنند و در اجرای آن کوشا هستند.
این فعال کارگری گفت: قوانین ما حتی حامی سرمایهدارانی که از بین مردم عادی برخواسته باشند، نیست. بخشی از سرمایهداران توانستهاند با گرفتن امتیاز و رانت، سرمایه خود را افزایش دهند و روی کار بمانند و قدرتشان را هر روز بیشتر کنند و فرصتهای امن سرمایهگذرای برای همه برابر نیست. برای همین نمیتوانیم طبقه ثروتمند از میان مردم داشته باشیم یعنی اگر فرد به جایی وابسته نباشد، امکان کمتری هم برای پیشرفت و ثروتمند شدن دارد.
جلودارزاده گفت: ما حتی از دوره واگذار کردن کار به خصولتیها هم گذشتهایم و وارد جناحبندی سیاسی شدهایم و یارگیری سیاسی در واگذار کردنها، نقش مهمی دارد.
وی تاکید کرد: به همه دستاندرکاران توصیه میکنم که با نگاهی بازتر به وضعیت کارگران نگاه کنند و ببینند که کارگران برای گذران یک زندگی عادی چه مشکلات بسیاری دارند. ببینید سبد معیشت با دستمزد چقدر فاصله دارد و به جد فکری برای رنج کارگران کنید. این رنج، امکان تولید و رونق را از بین میبرد.
جلودارزاده تاکید کرد: موفقیت همراه با اجرای عدالت است. باید عدالت را اجرا و حق کارگر را به آنها داد تا در مسیر رونق و پیشرفت قرار بگیریم. عدالت یعنی کارگر برای کار برابر، حقوق یکسان دریافت کند. عدالت با اینکه کسی با چند ساعت کار میلیاردها پول به دست آورد و یک کارگر با سالها کار حتی نتواند پساندازی برای خرید خانه داشته باشد، تفاوت دارد.
عضو شورای مرکزی خانه کارگر گفت: زمانی در جامعه داراییهای عمومی زیادی داشتیم، بهرهوری ملی بالا میرفت و همه از این وضع منتفع میشدند. تولید به جامعه سود میرساند و این با رضایت جمعی همراه بود اما امروز سود در جیب عدهای میرود و به جای آنکه حقوق کارگران عادلانه تعیین شود، حقوقی تعیین میشود که تفاوتش با سبد هزینههای زندگی بسیار است.
دیدگاه تان را بنویسید