توزیع ثروت در خدمت طبقات برخوردار است
ریشهکنی فقر مطلق؛ افسانه یا واقعیت؟
پیام عابدی
«فقر مطلق را تا ۱۴۰۰ ریشهکن میکنیم». این جمله را با همان هیجانی که در سخنرانیهای حسن روحانی در صدایش حس میکنیم، بخوانید. وقتی رئیس جمهور این جمله را در سفرهای استانی خود میگفت، صدای تشویق مدام مردم بلند میشد چرا که مردم استانهای محروم تشنه این هستند که رئیس دولت، فقر مطلق را از بین ببرد.
محاسبات پژوهشگران دفتر فقر و آسیبهای اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی حاکی از این است که ۸۰۰هزار خانوار زیر ۷۰۰هزار تومان درآمد دارند. از نظر این تیم، این افراد فقیر مطلق به حساب آمده و قادر نیستند سبد خوراکی ماهانه را تامین یا اصطلاحا رفع گرسنگی کنند. البته این افراد با نوسانات نرخ ارز و گران شدن قیمت کالاهای اساسی در سال جاری، فقیرتر شدهاند و دیگر آن ۷۰۰هزار تومان هم نمیتواند معیار باشد. البته همان زمان هم پژوهشگران حوزه رفاه و آسیبهای اجتماعی به دولت پیشنهاد داده بودند که فقر مطلق را در هر استان جداگانه محاسبه کند، چرا که هر استانی در شهرها و روستاهای خود هزینههای جداگانهای دارد. گزارش تغییرات نرخ تورم در آبان ماه نشان میدهد، استان سیستان و بلوچستان با ۴۲.۶درصد و کردستان با ۴۲.۵درصد بیشترین و استان کرمان با ۲۸.۸درصد کمترین نرخ تورم نقطه به نقطه را داشتهاند.
از همین رو و به عقیده برخی از کارشناسان، دولت در بودجه سال ۹۸ نیاز به طرحی نو دارد، طرحی که ریشهکنی فقر مطلق را به مسأله عمومی تبدیل کند تا در سال ۱۴۰۰ فقر مطلق به معنای واقعی ریشهکن شود، آن هم در شرایطی که تورم ایران در سال ۲۰۱۹ توسط صندوق بینالمللی پول بین ۳۴.۱ تا ۴۰درصد و رشد اقتصادی منفی ۳.۶درصد پیشبینی شده است.
بحران یقه فقرا را گرفته است
وقتی فقر با بیکاری توامان میشود، اقتصاد ایران را در سال ۹۸، با بحران پیشبینی ناپذیری و سقوط احتمالی مواجه میکند. از همین رو دولت از توسعه تعداد یارانهبگیران، افزایش حجم بستههای رفاهی و گسترش دامنه شمول آنها در سال آینده سخن میراند و مبلغ ۷هزار میلیارد تومان برای استمرار طرح مقابله با فقر (در قالب یارانه) از مجموع ۴۲هزار میلیارد تومان و همچنین ۹هزار میلیارد تومان به منظور بهرهمندی اقشار از سبد کالا از محل افزایش خوراک مایع پتروشیمیها و پالایشگاهها در نظر گرفته است. به منظور تحقق این برنامه، رقم اختصاص داده شده در بودجه سال ۹۸ از سوی دولت برای رفع فقر مطلق، نسبت به سال ۹۷، از ۹۹هزار میلیارد تومان به ۱۴۲هزار میلیارد تومان افزایش یافته است.
سیدمحمد حسینی، عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس در این مورد میگوید: «افزایش یارانه نقدی اقشار ضعیف و کمدرآمد جامعه در دستور کار جدی دولت و مجلس در سال ۹۸ قرار گرفته، اما نباید شرایط بهگونهای پیش رود که موجب افزایش نقدینگی و بهتبع آن، رشد تورم شود». البته وی تاکید میکند «تا زمانی که یارانه نقدی دهکهای بالای جامعه حذف نشود، دولت اعتبار لازم برای افزایش یارانه نیازمندان را نخواهد داشت. باید منابع لازم برای افزایش یارانه نقدی نیازمندان پیشبینی شود».
همچنین براساس اعلام اکبر ترکان، مشاور عالی رئیس جمهوری در حال حاضر دو دهک به دهکهای فقیر جامعه اضافه شده و طبقه متوسط از ۶ دهک به ۴ دهک تقلیل یافته است.
37درصد از جامعه کمتر از دهک سوم درآمد دارند
«وحید شقاقی شهری» اقتصاددان و استاد دانشگاه بر این باور است که با ۷ هزار میلیارد یارانه و ۹ هزار میلیارد تومان کالا، نمیتوان کشور را از فقر نجات داد و باید طرحی نو درانداخت. او به گزارشی از مرکز آمار ایران اشاره میکند که بر مبنای آن ۳۷درصد از خانوارها کمتر از دهک سوم جامعه درآمد دارند: گزارش مرکز آمار که در سال ۹۴ منتشر شد، دهک سوم درآمدی جامعه را معیاری برای محاسبه فقر در میان ایرانیان قرار داده بود. بر این اساس مخارج و هزینههای ۳۷درصد از خانوارها کمتر از دهک سوم درآمدی است. از سویی از آبان ۹۶ تا آبان ۹۷، قیمت کالاها بهطور میانگین ۳۵درصد بالا رفته است.
وی میافزاید: البته با توجه به بحران ارزی اخیر که چهارمین بحران ارزی است (دو بحران ارزی در سالهای ۹۱ و ۹۲ و یک بحران اواخر سال ۹۶ که موجب شده ارزش ریال در برابر دلار ۴۰۰درصد پایین بیاید)، نه ۳۷درصد که ۵۰درصد از جامعه درآمدهایشان کمتر از دهک مورد نظر مرکز آمار است. در نظر داشته باشید که تورم امسال ۲۵درصد و تورم سال آینده هم به صورت میانگین ۳۵درصد است. به هر صورت برداشت من این است که بیش از ۵۰درصد از خانوارهای ما با معیار قرار دادن هزینه و درآمدهای دهک سوم به زیر خط فقر پرتاب شدهاند.
شاهد حذف طبقه متوسط هستیم
شقاقی شهری با بیان اینکه در واقع شاهد حذف طبقه متوسط جامعه هستیم، گفت: طبقه متوسط پیوسته کوچک میشود و ما شاهد تشکیل نظام دو طبقهای خواهیم بود. یک اقلیت ۱۰ تا ۱۵درصدی که ابرطبقه بهرهمند هستند و مابقی هم وارد فاز دهکهای کمدرآمد میشوند. در چنین شرایطی یارانه یا سبد کالا برای خروج خانوادهها از زیر خط فقر اثربخش نخواهد بود. در کل هم سبدهای کالای مقطعی جمعیت را از فقر نجات نمیدهد.
این استاد دانشگاه تاکید دارد: در ضمن تجربه منفی توزیع سبد کالا را در دولت یازدهم داشتهایم و دیدیم که برخی با وجود اینکه کلی در صف ایستادند، نتوانستند تخممرغ بگیرند. دیدیم چه اتفاقاتی در توزیع سبد کالا رخ داد و به نیشخند گرفته شد.
در کشور هیچ پایه مالیاتی که ثروتمندان را هدف بگیرد، نداریم و تصویب نشده است؛ مثل مالیات بر ثروت، مالیات بر مجموع درآمد، مالیات بر کالاهای لوکس، مالیات بر سپردههای بالای یک میلیارد تومان، مالیات بر اضافه واردات و مالیات بر مصرف. قوانین مالیاتی ما در بازتوزیع ثروت فلج هستند
وی میافزاید: بدترین اتفاقات در زمینه توزیع سبد کالا در همین دولت یازدهم رخ داد. از دید من توزیع سبد کالا در شان مردم نیست و اصلا نمیتواند فقر را کاهش دهد. از نگاه من، بهترین سیاست توزیع کارت هوشمند است. توزیع اقلام اساسی در این چارچوب در وضعیتی که خط فقر تشدید شده و ۵۰درصد از جامعه زیر دهک سوم، جامعه درآمد دارند، به شدت لازم است. باید حمایتهای مستمر را در دستور کار قرار دهیم و لازمه آن توزیع کارت هوشمند است. پیشتر هم گفتهام که در آمریکا به ۴۹ میلیون نفر کارت هوشمند تهیه اقلام مصرفی داده شده است.
این اقتصاددان با بیان اینکه دولت میتواند مثل دوران جنگ، اقلام اساسی (مرغ، برنج، چای و...) را وارد کند و در قالب کارت هوشمند و با استفاده از شرکتهای بازرگانی دولتی توزیع کند، گفت: اینگونه مصرفکننده مختار است که با آن کالا هر کاری بکند، مثلا در بازار بفروشد. ولی این کار تنها موجب میشود که کشور را از فقر مطلق و کمبود مواد غذایی خانوارها نجات دهیم. فقر در حال حاضر در خانوارهای ایرانی تبدیل به بحران شده است. میخواهم بگویم ما به سیاست حمایتی مستمر نیاز داریم نه سیاستهای مقطعی و جزیرهای.
شقاقی شهری تاکید دارد که یارانه ۴۵هزار و ۵۰۰ تومان با وضعیت موجود هیچ ارزش و قدرت خریدی ندارد: «دولت باید یارانه سه یا چهار دهک بالای درآمدی را حذف کند. دولت در این زمینه اهمال کرد و سهلانگاری به خرج داد. متاسفانه دولت در مقابل حذف یارانه ثروتمندان مقاومت کرد و بیهوده وقت را از دست داد. در حال حاضر ۳۰ تا ۴۰درصد از یارانههایی که پرداخت میشود، به دهکهای با درآمد بالا پرداخت میشود که عملا اتلاف منابع است».
وی افزود: در این چند سال که از اجرای قانون هدفمندی یارانهها میگذرد، ۳۵۰هزار میلیارد تومان یارانه توزیع شده است ولی واقعیت این است که نزدیک به نیمی از آن صرف پرداخت یارانه به ثروتمندان شده است. اینها چه نیازی به یارانه داشتند؟ دقت کنید که سال ۹۸ سال سختی است. تورم و فقر سال آینده تشدید میشوند. تورم سال آینده به ۳۵درصد میرسد و قدرت خرید مردم به شدت کاهش مییابد. از این رو نیاز است که یک دگرگونی اساسی در نظام بازتوزیع ثروت و یارانهها شکل بگیرد.
گزارش مرکز آمار که در سال ۹۴ منتشر شد، دهک سوم درآمدی جامعه را معیاری برای محاسبه فقر در میان ایرانیان قرار داده بود. بر این اساس مخارج و هزینههای ۳۷درصد از خانوارها کمتر از دهک سوم درآمدی است
نظام مالیاتی باید بار بازتوزیع ثروت را بر دوش بکشد
این اقتصاددان با بیان اینکه متاسفانه هیچ نظام کارآمد بازتوزیع ثروت در کشور نداریم، گفت: نظام مالیاتی که میتوانست بار بازتوزیع ثروت را بر دوش بکشد، در خدمت ثروتمندان است. در کشور هیچ پایه مالیاتی که ثروتمندان را هدف بگیرد، نداریم و اصلا تصویب نشده است؛ مثل مالیات بر ثروت، مثل مالیات بر مجموع درآمد، مثل مالیات بر کالاهای لوکس، مثل مالیات بر سپردههای بالای یک میلیارد تومان، مثل مالیات بر اضافه واردات و مالیات بر مصرف. قوانین مالیاتی ما در بازتوزیع ثروت فلج هستند. من منتظر بودم که مجلس بالاجبار در بازتوزیع ثروت دخالت کند؛ یعنی یک دگرگونی اساسی در نظام مالیاتی و نظام یارانهای اتفاق بیفتد ولی متاسفانه شاهد تداوم اشتباهات گذشته هستیم.
وی تاکید کرد: در بودجه سال آینده هیچ پایه مالیاتی تصویب نشده است و دگرگونی اساسی در نظام بازتوزیع ثروت نمیبینیم. اگر بازتوزیع ثروت با شناسایی دهکهای ثروتمند درست انجام میشد، میتوانستیم از ثروتمندان مالیات بگیریم تا با آن قدرت خرید خانوارها را افزایش دهیم. میخواهم بگویم که اصلاح امور نیازمند یک انقلاب اقتصادی است. برای رهایی از این وضع و نجات فقرا نیازمند تصمیمات سخت برای بازتوزیع ثروت خواهیم بود. در حال حاضر از فقر را و از تولیدکنندگان مالیات میگیرند اما برای آن ثروتمندی که چند منبع درآمدی دارد، پایه مالیاتی تعریف نمیکنند. باید بازتوزیع ثروت پیش از مسائل انجام میگرفت اما ما زیر بار تصمیمات سخت نمیرویم و تا هنگامی که دست به بازتوزیع ثروت نزنیم، نمیتوانیم فقر را مدیریت کنیم و فقرا را نجات دهیم.
شقاقی با بیان اینکه نباید به حوزههایی که عدهای در لوای آن ثروتاندوزی میکنند یارانه تخصیص داد، گفت: به بنزین، به انرژی و بسیاری حوزههای دیگر یارانه میدهیم. چه کسی از اینها استفاده میکند؟ بنزین را چه کسانی بیشتر از سایرین مصرف میکند؟ آن کسانی که چند خودرو دارند. پس یارانهها در خدمت ثروتمندان است. در کل نهادهای بازتوزیع ثروت و نهادهای بازتوزیع یارانهها در خدمت اغنیا هستند. دهکهای کمدرآمد بهره چندانی از این وضعیت نمیبرند. من انتظار داشتم تصمیمات بزرگی برای بازتوزیع ثروت و نظام مالیاتی گرفته شود. با این سیاستها نمیتوانیم ۵۰درصد جامعه را که عنوان کردم از فقر نجات دهیم. البته نیاز داریم که در تمام حوزهها ورود کنیم. همین حالا ۷۰درصد از سپردههای عظیم کشور در اختیار یک درصد ثروتمند جامعه است. تجمع ثروت باید با مالیات بازتوزیع شود، اما اجازه نمیدهند در این زمینه قانونی وضع شود.
دیدگاه تان را بنویسید