یک اقتصاددان: اقتصاد برتر جهان نباید ۳۰ میلیون فقیر داشته باشد
وزیر کار معتقد است که ایران یکی از اولینهای اقتصاد جهان است. او در آخرین اظهاراتش گفته که شاید خرده بگیرند اما کدام اقتصاد میتواند با ۴۴ سال تحریم جان سالم به در برد و کدام اقتصاد میتواند ۸ سال جنگ نابرابر با تمام قدرتها را تحمل کند و شکست نخورد؟
به گزارش ایلنا، «مرتضی افقه» استاد اقتصاد دانشگاه چمران اهواز درباره این اظهارات میگوید: متاسفانه کسانی که تخصص ندارند، سخنان غیرقابل استناد میزنند. حتی برخی از اقتصادخواندهها هم حرفهایی میزنند که نشان میدهد اطلاعات کافی از ساختارهای اقتصادی و اجتماعی کشور ندارند، چه برسد به کسانی که تخصصی ندارند!
افقه ادامه میدهد: حتی زمانی که دولت با اتکا به آمارهای بانک مرکزی ادعا میکند رشد اقتصادی داریم، مردم باور نمیکنند چه برسد به اینکه کسی بدون استدلال منطقی، ادعاهای بزرگتری را مطرح کند! چنین ادعاهایی خیلی بزرگ است و ما با آن فاصله بسیار زیادی داریم.
این استاد دانشگاه میگوید: حتی اگر رشد اقتصادی ۶درصدی که اعلام شده را هم باور کنیم و بنا را بر واقعی بودن آمار بگذاریم، این رشد نه افتخارآور است و نه تأثیری روی زندگی مردم گذاشته است. از دهه ۷۰ میلادی دیگر رشد به تنهایی ملاک رفاه جامعه نیست و همه یا اکثریت مردم باید از منافع رشد برخوردار شوند اما در کشور ما اگر رشدی اتفاق میافتد، منافع آن به گروههای خاصی میرسد.
افقه میپرسد: دوستان بگویند چقدر فقر و بیکاری کم کردهاند؟ اینها شاخصهای اولیه رفاه است که ما با آن خیلی فاصله داریم. باید بگویم که متأسفانه شرایط بسیار بدتر و نابرابریها و فقر گستردهتر شده است. طبق آمارهای رسمی حدود ۳۰ میلیون فقیر مطلق داریم. چگونه این ادعاها در چنین شرایطی مطرح میشود؟
این استاد اقتصاد میگوید: رشد اقتصادی در ادبیات اقتصادی یعنی درصد افزایش تولید ملی. البته باید به قیمت ثابت محاسبه کرد نه قیمت جاری یعنی باید تورم را از دل آن بیرون کشید و مقدار واقعی افزایش را محاسبه کرد. باید دید چقدر از این رشدی که میگویند به فروش نفت مربوط میشود و مسأله دیگر اینکه چقدر از این رشد در زندگی مردم احساس میشود.
افقه ادامه میدهد: فرض تئوریک این است که اگر ۶درصد رشد اقتصادی داشتهایم، به طور متوسط همه مردم ۶درصد احساس رفاه بیشتر نسبت به سال قبل داشته باشند اما در عمل و با توجه به ساختارهای نابرابر در کشور، این رشد توزیع متوازنی ندارد و طبقات پایین جامعه آن را احساس نمیکنند. اگر قرار است رشد اقتصادی منجر به رفاه همه شود باید اشتغال زیاد و فقر کم شود که آمارها این را نشان نمیدهد.
این استاد اقتصاد در مورد آمارهای افزایش اشتغال میگوید: این آمارها واقعی نیستند. مبنای آمارهای اشتغال، وامهایی است که بابت اشتغال پرداخت میکنند. مسئولان براساس این وامها فرض را بر این میگیرند که اشتغال ایجاد کردهاند. مثلا میگویند با توجه به این مقدار سرمایه، این مقدار شغل ایجاد میشود اما بازخورد واقعی نمیگیرند. این در حالی است که در بسیاری از موارد این وامها صوری است و منجر به ایجاد اشتغال نمیشود. بسیاری از این وامها تلف میشود و یا به آشنایان پرداخت میشود.
افقه میگوید: دولت بعد از دو سال و نیم تلاش چون نتوانسته ادعاهای خود را محقق کند، به آمارسازی روی آورده است. این رشد اقتصادی و این آمارها اما نشاندهنده شکوفا شدن اقتصاد کشور نیست.
استاد اقتصاد دانشگاه چمران اهواز تاکید میکند: تا تحریمها از بین نرود و مسألهای چون FATF حل نشود، تصور اینکه در مسیر شکوفایی و رونق اقتصادی هستیم را باید از ذهنها خارج کرد. آنها که ساختار اقتصاد ایران را میشناسند این ادعاها را رد میکنند. البته ممکن است در مقطعی نفت بیشتر بفروشیم و مثلا رشد اقتصادی داشته باشیم اما این مسیر پایداری نیست.
دیدگاه تان را بنویسید