فقدان آموزش، حقوق کم و بیماری شغلی؛ معضلات همیشگی دامداریها و مرغداریهاست
کارگران صنعت دام و طیور؛ مغفولترین قشر جامعه کارگری
مشکلات کارگران صنعت دام و طیور یکی از مغفولماندهترین بحثهای جامعه کارگری ایران است که هنوز ابعاد مختلف آن مورد بحث و کنکاش قرار نگرفته است.
به گزارش ایلنا، بحث از کارگران صنایع و کسبوکارهای دامداری و طیورداری کشور البته اندکی غامض و پیچیده نیز خواهد بود؛ صنعتی که علیرغم نرخ سود بالای آن برای کارفرمایان به دلیل مسائلی مثل کنترلهای قیمتی و عدم حمایت کافی از تولید، برای کارفرمایان نیز مشقات قابلتوجهی دارد، اما مشکلاتِ کارفرمایان این حوزه، بهانهای را برای عدم توجه به نیازهای اساسی و حقوق پایهای نیروی کار این بخش نیز فراهم کرده است.
سورنا. آ، کارفرمای سابق یک مرغداری: دولت معمولا با نرخهای تثبیت شده قبلی و بدون توجه به هزینههای افزایش یافته تولید کارفرمایان را مجبور به فروش محصولات غذایی میکند. جدا از واسطهها و دلالان در بخش فروش، در بخش خرید نیز دلالان و واسطهها مواد اولیه و ابزار تولید را با قیمت بالا میدهند
کار سخت و زیانآور در دامداریها
علی. الف. خ، کارگر سابق یک مرغداری، در رابطه با سختی کار در دامداریها و مرغداریها میگوید: کار در مرغداری عملا باید بهعنوان کار سخت و زیانآور شناسایی شود، زیرا ما هم در معرض انواع و اقسام بیماریها قرار داریم که میان انسان و حیوان مشترک است و برخی از همکاران ما در پایان چند سال کار دچار مشکل ریوی حاد میشوند.
وی میافزاید: علاوه بر این اغلب دامداریها و به ویژه مرغداریها دچار مشکل آلودگی صوتی و مشکل تهویه هوا و عدم خروج صدا هستند. این مسئله باعث شده تا خود من حداقل در فرآیند کار با پنج سال سابقه دچار مشکل شنوایی و اعصاب شوم و در خیلی از امور روزمره دچار مشکل باشم.
سورنا. آ، کارفرمای سابق یک مرغداری، میگوید: تب مالت، تب زرد، تب کیو، تب یونجه، تب بازگرد کنهای (بورلیا)، تب خونریزی دهنده، کزاز، سیاه زخم، سالک، کیست هیداتیک، بیماریهای انگلی و انواع و اقسام قارچ جزء بیماریهای عمدهای است که کارگران مرغداریها به آن دچار هستند.
فشار کار بالا؛ اما حقوق اندک
ماهان. م که خود یک کارگر قرارداد موقت برای کار معین در دامداریها بوده است، در رابطه با سختی و فشار کار بالای دامداری میگوید: من خود چند نوبت در مرغداری و گاوداری کار واکسیناسیون را به دلیل تخصصم در این حوزه انجام دادم. بیش از ۱۴ ساعت کار سرپایی برای یک ماه در استانهای گیلان و مازندران انجام دادیم، این درحالی بود که حقوق پرداختی ما نصف پرداختی حقوق مطابق با قانون کار در سال ۱۳۹۷ بود.
حقوق در بخش دامداری و مرغداریها به حدی کم است که تقریبا اکنون ۸۰ درصد کارگران این واحدها از اتباع هستند و به دلیل مشکل سکونت، شب در محل کار خود میخوابند. زندگی و خواب در چنین فضاهای آلودهای برای کارگر زیانآور است، اما آنها با حقوق پایین به چنین چیزی تن میدهند
وی که از این شغل خارج شده و در بخش دارو به اشتغال ادامه داده است، میگوید: حقوق در بخش دامداری (گاوداریهای کوچک و متوسط) و مرغداریها به به حدی کم است که تقریبا اکنون ۸۰ درصد کارگران این واحدها از اتباع هستند و این اتباع به این دلیل در این فضاها کار میکنند که میتوانند شب در چنین محلهایی بخوابند. زندگی و خواب در چنین فضاهای آلودهای برای کارگر زیانآور است، اما آنها با حقوق پایین به چنین چیزی تن میدهند.
سورنا. آ که خود مدتی در این فضا فعالیت کرده است، میگوید: من به عنوان کارفرما بسیار تلاش کردم تا نیروی کار ایرانی به کار بگیرم تا یک زمان مشمول جریمه نشوم، اما واقعیت این است که در فضای کار دامداری و مرغداری به قدری نیروی کار داوطلب ایرانی (حتی با حقوق بالا) کم است که تنها به اتباع میتوان کار داد.
عدم آموزش، منشأ بخش زیادی از مشکلات
یاسر. ص، کارگر اهل شیراز که مدتی در این فضا کار کرده است، میگوید: نیروی کار دامداری معمولا به صورت دو شیفت فعال است، زیرا باید ساعت کار ۱۴ یا ۱۲ ساعت را پر کند. ریسک این کار نیز بسیار بالاست، زیرا با وجود عدم رعایت حتی یکی از جزئیات ایمنی کار، ممکن است ناگهان هزاران قطعه مرغ از بین بروند. از سوی دیگر در گاوداریها وضعیت بدتر است. با مرگ یک یا دو گوساله و گاو، کارفرما دچار زیان وحشتناکی شده و من به چشم دیدم که کارگری که بر اثر یک خطا باعث مرگ دو گوساله شد، چه سرنوشت بدی داشت. زندان، پرداخت غرامت و کار مجانی کمترین چیزی است که میتواند در انتظار یک کارگر باشد.
علی. الف. خ؛ کارگر سابق دامداری و مرغداری؛ از علت مشکلات این حوزه میگوید و خاطرنشان میکند: بخش عمدهای از مشکلات کارگران از جمله حقوق پایین و فقدان آموزش، به دلیل مشکلات مالی کارفرمایان این حوزه است که بیشتر به خاطر سیاستهای دولت دچار آن هستند.
وی میافزاید: کارگران آموزش ندیده در این حوزه یا با عدم رعایت ایمنی یا فقدان تجهیزات حفاظتی دچار بیماری شغلی میشوند یا از طریق آسیبهای محیطی دچار عدم کارآیی میشوند. کارگری که بد کار میکند، به خاطر مشکلات روحی و جسمی ممکن است تا یک هفته بد کار کند و کارفرما چون علت این را نمیفهمد، فوری نیرو را اخراج میکند. همچنین فقدان آموزش باعث میشود که کارگر گاهی به دامداری خسارت وارد کند که این نیز بسیار رایج است و همه چیز به جای دولت و کارفرما از چشم کارگر دیده میشود.
سورنا. آ بهعنوان یک کارفرمای سابق وقتی به مشکلات مالی کارفرمایان که موجب عدم پرداخت حقوق قانونی و رسیدگی به وضعیت ایمنی و آموزش کارگران شده است، اشاره کرد و گفت: دولت معمولا با نرخهای تثبیت شده قبلی و بدون توجه به هزینههای افزایش یافته تولید کارفرمایان را مجبور به فروش محصولات غذایی میکند. جدا از واسطهها و دلالان در بخش فروش، در بخش خرید نیز دلالان و واسطهها مواد اولیه و ابزار تولید را با قیمت بالا میدهند.
وی ادامه میدهد: در مورد خوراک دام و مرغ، هزینهها طی دو سال اخیر بیش از دو برابر افزایش یافته است، البته مردم نیز توان مالی برای خرید مرغ و گوشت گران را هماکنون نیز ندارند، اما با وجود قیمتگذاری دولتی، بیشتر دامدارانی که نمیتوانند به خوبی شرایط کار را مدیریت کنند، دچار زیان میشوند و این زیان را از جیب کارگر هم جبران میکنند. تقریبا بجز دامداریها و مرغداریهای بسیار بزرگ، اغلب واحدها هیچ منابعی برای خرید تجهیزات ایمنی و یا ارائه آموزش مناسب برای کارگران تازه وارد ندارند.علی، کارگر سابق دامداری، میگوید: در میان دامها، کار با بز و گوسفند از همه سختتر است. بیماریها، مدیریت دام برای کنترل، دادن به موقع مواد غذایی و خوراک، رسیدگی درمانی و امثال آن. در عین حال زمان کار و مزد این بخش از همه پایینتر است و کارفرما در این حوزه نیز میگوید توان دادن مزد بیشتر را ندارد و اگر بخواهد زیان نکند و حقوق قانونی بدهد، باید گوسفند را قاچاق کند. دوره پرواربندی گوسفند بسیار سخت است و نیاز به مهارتی دارد که آموزش نیز به راحتی داده نمیشود!
سورنا. آ میگوید: اگر دولت به کارفرمایان حوزه مرغداری و دامداری تسهیلاتی بدهد که در ازای حفظ قیمت از امتیازاتی نیز برخوردار باشند یا از کارگران بخش خود حمایت کند، این امکان وجود دارد که حقوق و رفاهیات کارگران افزایش یابد یا خدمات مختلفی به آنها انجام شود.
دیدگاه تان را بنویسید