شاخص فلاکت در قله تاریخی ۱۰ سال گذشته قرار گرفته است
دولت رئیسی، میراثدار خلف احمدینژاد
چندی پیش، وزیر اقتصاد از کاهش ضریب جینی در دولت سیزدهم سخن گفت که نشان از کاهش نابرابریها در جامعه دارد، با این حال یک اقتصاددان با اشاره به گزارش مرکز آمار ایران، اعلام کرد که شاخص فلاکت در سال 1401، به قله تاریخی 10 ساله گذشته خود رسیده است.
به گزارش جماران، فرشاد مومنی که در نشست «بررسی عقلانیت توسعه» سخن میگفت، خاطرنشان کرد: عدالت، شاقولی است که میزان خرد، دانایی، اعتبار و صحت ادعاها و وعدهها را با آن میسنجند و اکنون این بزرگترین گمشده ماست.
وی ادامه داد: در کتاب «کوچک زیباست» با عنوان فرعی «اقتصاد در ابعاد انسانی»، «شوماخر» در شرایطی که شوروی در قله قدرت و محبویت قرار داشت نشان میدهد این رژیم سقوط خواهد کرد چرا که مشروعیت رژیمهای مدعی سوسیالیسم، با عدالتورزی تعریف میشود اما شوروی، عدالتورزی را کنار گذاشته و سراغ رشدمحوری رفت. میگوید این تعارض میان قول و فعل، آنها را فروخواهد پاشید و پاشید.
مومنی یادآورشد: عمیقترین تحلیل نهادی از چرایی فروپاشی شوروی در کتاب «فهم فرایند تحول اقتصادی» نوشته «داگلاس نورث» بررسی شده است. میگوید شوروی میخواست از طریق تمسک به اندیشه بازارگرایی مبتذل و شوکدرمانی، جامعه خود را اداره کند و فروریخت. نورث به صورت تلویحی میگوید تمسک به این بازارگرایی مبتذل تعدیل ساختاریمحور، میخهایی بود که بر تابوت حکومت اتحاد شوروی کوبیده شد.
اساس تعدیل ساختاری، مبتنی بر کوتهنگری است
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد توضیح داد: اساس تعدیل ساختاری، مبتنی بر کوتهنگری از نظر افق تحلیل و سرمایهسالاری غیرمولد به جای تولیدمحوری و عدالتمحوری است. حال چقدر قبیح است به حاشیه رفتن عدالت در جامعهای که از نظر اعتقادی افتخار خود میداند که عدل را جزو اصول دینش آورده است.
به گفته وی، قله غفلت از عدالتمحوری را در چارچوب شیطنتها، فسادها و فریبکاریهایی میبینیم که در ذهن برخی حکومتگران ایجاد شده که براساس آن رفتن به سمت حکومت یکدست افتخار تلقی میشود و آنها به همه ابزار مشروع و نامشروع متمسک میشوند که به صورت غیرخردورزانه و غیرعادلانه، شایستهها و صاحب صلاحیتها را از کانونهای قدرت حذف کنند. حکومت یکدست، به معنای حذف غیرمطیعان و غیرچاپلوسان است و وقتی این به بازارگرایی مبتذل پیوند بخورد، در چارچوب این اندیشه، حق، با آرای دلاری و برحسب آرای دلاری تعریف میشود و انسان صاحب حق تلقی نمیشود و هر کس به اندازه سرمایهای که دارد، صاحب حق تلقی میشود.
آنکه داعیه اصولگرایی دارد، باید عدالت شاقولش باشد
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با انتقاد از عملکرد اقتصادی جریان اصولگرایی گفت: مگر اسم خود را اصولگرا نگذاشتهاید. از نظر دینی، آنکه داعیه اصولگرایی دارد، باید عدالت شاقولش باشد! چطور برانگیخته نمیشوید که مناسباتی در حیطه اقتصاد ایجاد کردهاید که در آن، ربا موتور خلق ارزش است؛ چیزی که درباره آن نص صریح وجود دارد. مناسباتی ایجاد کردهاید که در سه دهه گذشته، بهای پول برای تامین مالی سرمایه در گردش تولیدکنندگان، همواره بین 5 تا 10برابر نرخ بهره در استاندارد میانگین جهانی بوده است. کاری کردهاند که بگوییم لطفا ما را به همان مناسباتی برگردانید که اسم آن را سرمایهداری میگذارید و مذمتش میکنید.
وی با بیان اینکه آقایی و سروری که شما برای پول و رباخوری ایجاد کردید به گونهای است که باید بگوییم رحمت به آنها که چنین ادعاهایی ندارند و میگویند در چارچوب نظام سرمایهداری کار میکنیم، تصریح کرد: به نام عقل نظری، عقل عملی را منکوب کردند و بعد همان عقل نظری را هم زیر پا گذاشتند و مفعتگرایی افراطی کوتهنگرانه و مبتذل و غیرمردمی را جایگزین کردند. برای سیاستهای اقتصادی و اجتماعیشان، نمیتوانند هیچ مبنای نظری قابل دفاعی ارائه دهند.
منافع کوتهنگرانه شبه مافیایی مقدرات کشور ما را تعیین میکند
مومنی خاطرنشان کرد: تلاش کردند بگویند کل ماجرای تورم در ایران، به نقدینگی مربوط میشود اما راجع به اینکه نقدینگی جهش یافته، تابع چه متغیرهایی است، چیزی نمیگویند. افراد عالم، عامل، دردمند، دلسوز و پاکدامن، با مستندات غیرقابل انکار تاکید میکنند که این نقدینگی افسارگسیخته، در درجه اول معلول تمایل افراطی به شوکدرمانی است. بعد همانها که میگویند باید فکری برای نقدینگی کنیم، بزرگترین نیروی محرک شوکدرمانی در این مملکت شدند! این همه فاجعه آفریدند و حتی یک وعده از وعدههایشان محقق نشده، باز هم دست برنمیدارند. اینجا دیگر علم مبنا نیست. مثل روز روشن است که منافع کوتهنگرانه شبهمافیایی، مقدرات کشور ما را تعیین میکند، نه مصالح ملت، دین و کشور.
این اقتصاددان اظهار داشت: اگر واقعا عقل عملی مبنا قرار داشت، صدها بار گفته شده که حتی در کشورهای صنعتی پیشرفته نیز اولین کاری که در شرایط بحرانی میکنند، ملی کردن بانکهاست. وقتی این مساله را درک میکنید و به آن تن نمیدهید، روشن میشود مساله، منافع ملی و خرد و دانایی علمی برای اداره کشور نیست.
مومنی تاکید کرد: وقتی برای شما محرز شد، شوکدرمانی و عملکرد بانکهای خصوصی، تولیدکنندگان ایران را به فلاکت، ورشکستگی و افلاس کشانده، وضعیت بدهیهای دولت را به آستانههای خطرناک برده و کارد را به استخوان مردم رسانده، با چه معیاری میتوان هشدار داد که ادامه این شیوه حکمرانی که در حوزههای سیاست و اقتصاد، به عدالت پشت کرده، دستاوردی نخواهد داشت و تنها میتواند فاجعه تشدید کند.
عزیزان پای رو ترمز بگذارند
این اقتصاددان پرسید: کی زمان آن میرسد که عزیزان روی ترمز بزنند و اعلام کنند شواهد، از حدود متعارف در این زمینه فراتر رفته است؟ متاسفانه آنچه که بسیار غمانگیز است، این است که به جای اینکه علم، قانون و برنامه، محور باشد، محدودیت در دسترسی به اطلاعات بیشتر وجهه همت قرار گرفته و به هر شیوه ممکن علیه شفافیت اقدام میکنند. سایتی با تحلیل کارشناسی نشان میدهد در این چارچوب حکمرانی، سیاست خارجی شما هم با شکستهای پی در پی روبهرو شده. اگر منطق دارید کارشناسانی بیاورید که از این جهتگیریهای سیاست خارجی دفاع کنند اما وقتی با استفاده از زور میخواهید صدای آن تحلیلگران را ببندید، هیچ نشانه خوبی نیست. جامعهای که با شفافیت مشکل پیدا میکند در آن، به اسلام و عدالت پشت میشود.
مومنی اضافه کرد: در چنین جامعهای، پولپاشی، مبنای کسب مشروعیت میشود، به جای اینکه راه را برای میدان خلاقیت، تولید، بالندگی و مشارکت فعال مردم در سرنوشت سیاسی و اقتصادی تعریف کنند. خجالت میکشیم از حکومتگری که رشتهاش اقتصاد است و فخر میفروشد به اینکه ما پولپاشی بیشتری کردیم و بعد استناد میکند به اینکه با این کار ما «ضریب جینی» هم بهبود پیدا کرد! ایشان متوجه نمیشوند احمدینژاد هم این کار را کرد و اوضاع و احوال را به کجا کشاند! صمیمانه و مشفقانه میگویم فکر نکنید اینکه در هفته دولت با دادن آمارهایی که نه مبنای منطقی دارد و نه کوچکترین ردی از ملموس بودن در آن وجود دارد، مسائل حل میشود.
رئیس موسسه مطالعاتی دین و اقتصاد یادآورشد: متاسفانه در دوره احمدینژاد هم همین شیوه حاکم بود. حرفهای بیضابطه میزدند و بعد که دادههای رسمی با همه آن کنترلهایی که روی آن اعمال میشد بیرون میآمد، روشن میشد که واقعیت هیچ نسبتی با حرفهایی که گفته میشد، ندارد. به تکتک اعضای این دولت، میگویم اگر فرصت ندارند از تاریخ چند صد ساله گذشته ایران عبرت بگیرند، حداقل از عملکرد دوره احمدینژاد عبرت بگیرند!
شاخص فلاکت در سال 1401، به قله تاریخی 10 ساله گذشته خود رسید
وی درعین حال گفت: احمدینژاد ادعای عدالت هم میکرد، هر چند فلاکت را به جای عدالت نشاند و در ماههای پایانی مسئولیتش شاخص فلاکت را به دو برابر اندازهای که تحویل گرفته بود رساند. مرکز آمار اکنون گزارش داده که بهرغم همه آن حرفهای بیضابطه توخالی که برخی مقامات اقتصادی زدند که چقدر شاهکار کردند و چقدر جور دولت قبلی را کشیدند و نوآوری داشتهاند، شاخص فلاکت در سال 1401، به قله تاریخی 10 ساله گذشته خود رسیده است.
استاد دانشگاه علامه ادامه داد: فقط به دولت حسن روحانی، بد و بیراه میگویید. ما هم نقدهای اصولی به آن وارد میدانستیم و نقد میکردیم اما اتهام نمیزدیم. این دولت کی میخواهد این بازی را که «هر چه فریاد دارید، بر سر دولت قبلی بکشید» را متوقف کند؟ این دولتی که شما همه آن سیئات را به آن نسبت میدهید و ما هم در بخشهایی با آن موافق هستیم، در سال 1395، شاخص فلاکت را به 19.2 رسانده بود. شما این رقم را در پایان سال 1401 به 54.8 رساندهاید. همان ماههای اولی که اینها روی کار آمدند، ناصحانه گفتم با جهتگیریهایی که به لحاظ سیاسی و اقتصادی میبینم کار را به جایی خواهند رساند که قبل از پایان دوره مسئولیت آنها، مردم بگویند هزاران رحمت بر دولت حسن روحانی. اکنون جلوهاش را ببینید!
با بساطی که تحت عنوان برنامه هفتم تدارک دیده شده و با این بودجههایی که در سالهای 1401 و 1402 جنبه قانونی پیدا کرده، روند پیشروی در باتلاق را سرعت خواهیم بخشید
بدهی دولت 30 درصد و بدهی شرکتهای دولتی 90 درصد رشد داشته است
مومنی با بیان اینکه همین چند روز پیش، مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی اعلام کرد در سال 1401، نسبت به سال 1400، اندازه بدهی دولت 30درصد رشد کرده و اندازه بدهی شرکتهای دولتی 90درصد رشد داشته، اظهار داشت: چقدر حرفهای بیضابطه زدند که ما دست در کیسه بانک مرکزی نکردیم و از طریق انتشار اوراق با نقدینگی چنین و چنان کردیم و پول پرقدرت چاپ نکردیم! با مستندات نشان دادیم که در آخرالامر، ماجرای انتشار اوراق نیز در نهایت به انتشار پول پرقدرت منجر میشود. برای کسی که خدا و قیامت را قبول دارد، قبیح است که اینقدر بیپروا خلافگویی کند؛ هم قبیح است از نظر اخلاقی و هم فاجعهساز است از نظر عملی. رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد هشدار داد: وقتی با مالیه خود دولت و شرکتهای دولتی این بساط را به پا کرده باشند، ببینید اوضاع و احوال خانوارها و تولیدکنندهها چه میشود. چرا باید سرمایهگذاری در ایران دچار بحران شود، چون با سیاستهای مبتذل شوکدرمانی و سرمایهسالار رباخوار و نه سرمایهسالار مبتنی بر نوآوری فناورانه، بساطی را برپا کردهاید که اکنون نه خانوارها پسانداز چندانی دارد، نه بنگاههای تولیدی، انگیزهای برای سرمایهگذاری دارند و نه چیزی از توان مالی برای حکومت مانده است. چقدر هشدار دادیم که وقتی در قاجاریه این اتفاق افتاد، سرآغاز بدبختی شد. مرحله بعدی این است که شما یاس فراگیر از اینکه از طریق ظرفیتهای دانایی موجود در کشور بشود کشور را اداره کرد، پدیدار میکنید و همه را متوجه خارج میکنید.
با میان تهیسازی فراگیر روبهرو میشویم
به گفته مومنی، ژستتان خیلی ضدخارجی است اما شیوه عملتان اینگونه نیست چون در آن شایستهسالاری و عدالتمحوری جایگاهی ندارد و روزانه ما با میان تهیسازی فراگیر روبهرو میشویم. دولت و بنگاههای تولیدی ما در حال توخالی شدن هستند. خانوارها دچار فلاکت و افلاس بیشتر میشوند اما این طبل تبلیغات گوشکرکن استمرار دارد. هر چه میان تهیتر باشد، آن تبلیغات گوشخراشتر، مشمئزکنندهتر و آزاردهندهتر میشود. در نهایت شفقت و از موضع امر به معروف و نهی از منکر، میگویم به عقلگرایی برگردید.
مومنی گفت: میخواهید با ربوی کردن این سیستم و قطبی کردن سیاست و اقتصاد، آرمان محقق کنید! این شدنی نیست. چقدر تکاندهنده است که بالاترین سقوطها در استاندارد بینالمللی، در زمینه کیفیت محیطزیست ایران دقیقا در دوره حکومت یکدست اتفاق افتاده است. در دوره احمدینژاد، تقریبا در فاصله پنج، شش ساله، بیش از 60 رتبه سقوط به سمت کشورهایی با بدترین وضعیت محیطزیست تجربه کردیم. در دولت رئیسی هم سقوط بیش از 50 رتبهای در فاصله سال 2020 تا 2022 رخ داده است.
مرکز آمار گزارش داده که بهرغم همه حرفهای بیضابطه توخالی که برخی مقامات اقتصادی میزنند، شاخص فلاکت در سال 1401 به قله تاریخی 10 ساله گذشته خود رسیده است
سقوط در رتبه پاکدامنی اقتصادی
مومنی افزود: متفکران بزرگ توسعه میگویند نابرابریهای ناموجه، سرمنشا همه عدم تعادلهاست. همه تعادلهای حیات جمعی را بیعدالتی برهم میزند و علتالعلل همه بیعدالتیها این است که در ساختار قدرت، راه بر روی شایستگان، تحت عنوان خودیبازی و نصب خودیها بسته شود. در همین دوره کوتاه دو، سه ساله باز هم این به اصطلاح خودیها، چند بار غربال شدند! شدت تغییرات را در دولت رئیسی ببینید! نگاه کنید چه خبر است! تحولاتی که از نظر رتبه ایران به لحاظ پاکدامنی اقتصادی در دنیا رخ داده، نشان میدهد ما دوباره سقوط داریم و حتی نسبت به سال 1400، پسرفت داشتهایم.
این استاد دانشگاه تمام این شاخصها را به هم مرتبط دانست و تاکید کرد: وقتی باب خلاقیت، تولید فناورانه و شایستهمحوری بسته شود، گزینه بدیل آن ناکارآمدی، فساد، انحطاط و سقوط در کیفیت زندگی و محیطزیست مردم میشود.
مومنی خاطرنشان کرد: صمیمانه و مشفقانه به نهادهای فرادست در ساختار قدرت ایران عرض میکنم که با بساطی که تحت عنوان برنامه هفتم تدارک دیده شده و با این بودجههایی که در سالهای 1401 و 1402 جنبه قانونی پیدا کرده، روند پیشروی در باتلاق را سرعت خواهیم بخشید. مسیر بازگشت هم براساس موازین دینی و علمی کاملا روشن است و اینجا به معنای دقیق کلمه؛ هر آنچه که علم بگوید دین هم میگوید و برعکس. مسیر کاملا روشن است، شفافیت، مشارکت و عدالت. از درون اینها میتوانیم از چنبره همه این بحرانهایی که دچار هستیم خود را خلاص کنیم.
مومنی در پایان گفت: دلیل اینکه بهرغم همه بیمهریهایی که به جامعه علمی میشود و برخی تریبونها با وقاحت تمام، بدترین اهانتها را در تاریخ ایران به اهل علم این کشور روا میدارند، باز هم انگیزه داریم و نصیحت میکنیم که ذخیره دانایی موجود در کشور ما هنوز در حدی است که بشود کشور را نجات داد و از چنبره این همه بحرانها به سلامت عبور داد اما هر لحظه تاخیر در اصلاح رویههای کنونی حکمرانی، میتواند برای کشور ما هزینههای غیرقابل جبران و فزایندهای را پدید آورد. حتی اگر ما سران قوا را قله حسن نیت بدانیم، در شرایطی که حادترین بحرانهای کشورمان بحران اقتصادی است، ویژگی مشترک هر سه این بزرگواران این است که هیچ تخصصی در این زمینه ندارند. ولو اینکه برای آنها حسننیت و پاکدامنی قائل باشیم، آنها لازم هستند اما کافی نیستند.
دیدگاه تان را بنویسید