سلطه پول و ربا، تولید کشور را از نفس انداخته است
شکنجه آمار و ارقام برای دستاوردسازی دولتها
چند روز قبل میزگردی درباره «بحران صرفه اقتصادی» برگزار شد که در این میزگزد، استاد اقتصاد دانشگاه علامه، این بحران را یکی از محوریترین چالشهای تولید در ایران عنوان کرد.
به گزارش جماران، فرشاد مومنی در این نشست گفت: ما در اسارت یک اتحاد سهگانه ویرانگر و ضدتوسعهای قرار گرفتهایم که وجه مشترک اضلاع این اتحاد سهگانه در تحمیل روزمرگی و کوتهنگری به نظام تصمیمگیریهای اساسی و فرآیندهای تصمیمگیری و تخصیص منابع است.
وی ادامه داد: در ایران با بیشمار وارونگی و واژگونهگی روبهرو هستیم و یکی از آنها این است که به جای اینکه اجازه دهیم که واحدهای ناکارآمد از گردونه بازی حذف شوند، حذف آنها را معضل امنیتی کردهایم و با انواع مداخلهها و تهدیدها، واحدهای ناکارآمد را فعال نگه داشتهایم. همزمان طیف بسیار متنوعی از جهتگیریهای سیاستی به گونهای است که گویا برخی اصلاً مسئولیتشان تشدید رقابت مخرب و به افلاس انداختن بنگاههای تولیدی است. در انتهای ماجرا نیز با سلطه سوداگریهای وارداتمحور و دلالمحور و افول انگیزههای تولیدی در کشور مواجه میشویم.
مومنی افزود: به نام برنامه توسعه، برنامه «تسریع اضمحلال» را در بعضی از زمینهها جلو میبریم. مثلاً این ابتذالی که به نام بازارگرایی در ایران راه افتاده و 30 سال است که دائم ریشهدارتر و پرفسادتر میشود، به این معناست که همه چیز به دانستن یا ندانستن برنمیگردد بلکه مساله به گره خوردن مناسبات پرفساد و منافع عدهای برمیگردد.
نابرابریهای ناموجه به فاجعهآمیزترین ابعاد رسیده است
این استاد اقتصاد با توصیه به افزایش تحرک بین روشنفکران گفت: خوب نیست که ژست رادیکال بگیریم و تحت عنوان اینکه «فایده ندارد» کنار بکشیم. کنار کشیدن نیروی اصلاحکننده باعث میشود تا این مناسبات لجن ادامه یابد. نباید منتظر بمانیم که اصلاح را از کرات دیگر برای ما بفرستند و باید از خود مایه بگذاریم.
وی افزود: متفکران بزرگ توسعه میگویند وقتی که خطا صد بار تکرار شد، مسأله دیگر تفاوت دیدگاههای تئوریک نیست و اینجا منافع فاسدی با یکدیگر پیوند برقرار کردهاند.
مومنی ادامه داد: اینکه میگویند امور را به بازار بدهید تا از مزایای آن بهرهمند شویم برای این است که بازار را یک بازار همگن با بازیگرهای ذرهای فرض کردهاند تا ورود و خروج هیچکدام از بازیگرها، تاثیری بر عملکرد بازار نگذارد. یعنی ستون فقرات تئوری بازار بر برابری کامل قرار داده شده در حالیکه در این مملکت بازارگرایانی داریم که میگویند شوکدرمانی پیشه کنید تا نابرابریهای ناموجه به فاجعهآمیزترین ابعادش برسد!
رقابت عادلانه وجود ندارد
استاد اقتصاد دانشگاه علامه افزود: از همه گونههای بازارگرایی، فقط یک گونه هست که کارکردهای موعود بازارگرایی را به عنوان یک تئوری برآورده میکند و آن هم رقابت عادلانه است. اگر رقابت عادلانه نباشد ما با رقابتهای فاجعهساز و مخرب روبهرو میشویم که نمونههایش را در صنعت ایران مشاهده میکنیم.
وی تصریح کرد: مهمترین عامل مؤثر بر فضای کسب و کار و سرمایهگذاری مولد در کشورهای در حال توسعه از دیدگاه گزارش فضای کسب و کار بانک جهانی، نااطمینانی نسبت به سیاستهاست؛ اینکه سیاستها یکشبه تغییر میکنند و همه هم با شیوههای مشکوک و براساس اهداف ناصالح اتفاق میافتد. همه ماجرا این است که بسترهای رانت را تحت عنوان رهاسازی باز کنند.
مومنی افزود: دومین عامل کلیدی ثبات اقتصاد کلان است و سوم مربوط میشد به کارآمدی اجرای تصمیمات حکومت. در 30 سال گذشته نمیتوان یک تصمیم کارآمد که به یک موفقیت غیرشعاری و غیرتوخالی برسد، را ذکر کرد. طی بالغ بر ربع قرن گذشته تمام جهتگیریهای سیاستی و اجرایی کلیدی مندرج در برنامههای توسعه ایران با شکست مفتضحانه و کامل روبهرو شده است. ماجرای شوک نرخ ارز این طور بود. خصوصیسازی هم شکست خورد. هدفمند کردن یارانهها هم همین طور و در مورد تعدیل نیروی انسانی هم همین طور.
در فساد و رشوه جزو بدترین کشورها هستیم
این استاد دانشگاه در بیان چهارمین معیار بررسی وضعیت کشور گفت: عامل کلیدی چهارم وضعیت کشور از نظر فساد و رشوه است. شرمآورست که ما در 20 ساله گذشته جز یکی دو استثنا، رتبه فسادمان همیشه در جهان جزو یکسوم پرفسادترین کشورهای دنیا بوده است. نمیشود اینقدر فساد را با سیاستهای نابخردانه گسترش بدهند بعد مردم عادی را دعوت به تقوا کنند! نمیشود که سیاستهای فسادزا و نابرابرساز و مشروعیتزدا داشت و انتظار داشت بقیه تقوی پیشه کنند.
وی ادامه داد: بانک جهانی پنجمین عامل را شفافیت آمار و اطلاعات و فرآیندهای تصمیمگیری و تخصیص منابع اعلام میکند. آقایان میخواهند در پستو و پنهانی راجع به 45 میلیون آدم تصمیم بگیرند بعد هم انتظار دارند مصوباتشان مورد پذیرش قرار گیرد. معلوم است که نمیشود اقناع کرد چون نمیتوان از قانون به مثابه ابزار زورگویی استفاده کرد. ششمین عامل هم از نظر بانک جهانی، وضعیت تربیت نیروی کار ماهر است. وقتی مناسباتی ایجاد کنید که هر کسی به یک حداقل صلاحیتی میرسد میخواهد مهاجرت کند، نتیجه این میشود که بنگاههای تولیدی الان با بحران کارکنان ماهر روبهرو هستند.
مومنی در ادامه گفت: هشتمین عامل کلیدی از نگاه بانک جهانی که خیلی مهم است کیفیت زیرساختهای تأمین شده از ناحیه حکومت است. به نام اداره کل صنعت به صنایع نامه میدهند و میگویند خودتان فکری برای برق و گاز مصرفی بکنید یا با تهدیدهای امنیتی صنایع را مجبور میکنند که یک روز کاری را تعطیل کنند یا افرادی را در لیست پرداخت حقوق قرار دهند، در حالیکه آن فرد لازم نیست در کارگاه حاضر شود. بعد میخواهند جایگاهی هم در تولید جهانی داشته باشند.
شگفتیهای اقتصاد ایران
این استاد اقتصاد در ادامه اظهار داشت: زمانی پیشنهاد دادم که یک درس سه واحدی تحت عنوان شگفتیهای اقتصاد ایران ارائه شود. با این مناسبات و با پشت کردن به علم و شفافیت و عدالت و تولید، سرزمین شگفتیسازی شدهایم. گزارش اتاق ایران درباره پایش ملی محیط کسب و کار که بهار 1402 منتشر شد میگوید که شاخص پایش ملی محیط کسب و کار در این فصل حکایت از بهبود اندک این شاخص دارد. البته تقریباً تمام این بهبودهایی که در هفته دولت مطرح شده، شبیه به این است یعنی آمارهایی سراپا ابهام و تناقض و تعارض! اگر واقعا چنین است آثار عینی آن کجاست؟! از یک طرف میگویند شاخص محیط کسب و کار بهبود داشته از طرف دیگر نسبت به زمستان 1401 حدود 3.1درصد از ظرفیتهای فعال بنگاههای اقتصادی کاهش پیدا کرده است! اگر فضای کسب و کار بهبود پیدا کرده باشد ما باید با جهش روبهرو شویم ولی عکسش اتفاق افتاده است! مرداد 1402 مرکز پژوهشهای مجلس گزارشی درباره پایش بخش حقیقی اقتصاد ایران منتشر کرده که میگوید از تیرماه 1402 نسبت به خرداد 1402 تولید و فروش شرکتهای بورسی که جزو شرکتهای بزرگ مقیاس ایران محسوب میشوند 4.7درصد کاهش و در فروش 5درصد کاهش را تجربه کردهاند بعد مهمترین عامل توضیحدهنده این مسأله را محدودیتهای تأمین برق صنایع عنوان میکند.
بحرانی به نام صرفه مقیاس
مومنی افزود: تمام مطالعاتی که تاکنون راجع به بحران صرفه مقیاس در ایران شده نشان میدهد در یک ساخت رانتی، بدون توجه به کیفیت محصول، قیمت و میزان ارزبری مجوز تولید داده میشود. بعد هم نسبت به تعمیق وابستگیها به خارج و تسخیر بازار داخل توسط کالاهای مشابه خارجی بیتوجهی میشود و برنامهای هم برای رشد و اعتلای صنعتی وجود ندارد. هر جا هم گرفتاری پیدا شد میگویند دروازهها را باز کنید و واردات کالا راه بیندازید یا قیمت را بالا ببرید. در این مناسبات، کمر مردم میشکند و قطعا این شیوه حکمرانی جوابگو نیست. صرفه مقیاس متعلق کشورهایی است که انگیزه اعتلا و توسعه دارند. نمیشود که رباخوارها و دلالها را چاق و به توسعه پشت کنیم، بعد بگوییم چرا کار ما جلو نمیرود.
وی ادامه داد: گزارشهای مربوط به فضای کسبوکار میگوید طی سه دهه گذشته که رویه شوکدرمانی در ایران رایج بوده؛ همواره یکی از بزرگترین بحرانها برای تولیدکنندههای صنعتی در کشورمان «بحران دستیابی به سرمایه در گردش» مورد نیاز بوده یعنی آن قدر بازار رباخواری را داغ کردهاند که برای تولیدکننده امکان ندارد که با دلالها و وارداتچیها رقابت کند. در حالیکه اگر تولید نابود شود، در هیچ عرصهای از حیات جمعی روی ثبات و آرامش نخواهیم دید.
نابرابریها معلول آقایی و سلطه پول است
این اقتصاددان در ادامه گفت: در هفتههای قبل گزارشی رسمی و تکاندهنده منتشر شده که باید گریست به اینکه ما چه آبرویی از دین به نام سیاستگذاری اقتصادی میبریم. آلبر کامو میگوید اگر در جایی دیدید پول سروری میکند فاتحه عدالت و آزادی را بخوانید. «توماس پیکتی» اقتصاددان فرانسوی هم در کتاب سرمایه در قرن بیست و یکم میگوید اگر در کشوری بازده رباخواری و تجارت پول از بازده تولید بیشتر شد، فاتحه شایستهسالاری را بخوانید. «جان مینیارد کنیز» اقتصاددان انگلیسی هم میگوید اگر سراغ سیاستهای تورمزا بروید، جامعه را دچار آشفتگی میکنید و بازی جمعی به بازی قمارخانهای تبدیل میشود، تولیدکننده به افلاس میافتد، مردم به فلاکت میافتند و سرمایهداری کازینویی میشود! حالا از این زاویه به این گزارش نگاه کنید. میگوید به واسطه رها کردن بانکهای خصوصی در خلق نقدینگی، روزانه شش هزار میلیارد تومان در ایران پول خلق میشود و از این مقدار، 70درصد آن نصیب 0.8درصد از جمعیت میشود. یعنی نابرابریها ناشی از سلطه ربا و آقایی پول در ایران قابل مقایسه با هیچ عامل نابرابریساز دیگری نیست.
وقتی مناسباتی ایجاد کنید که هر کسی به یک حداقل صلاحیتی میرسد میخواهد مهاجرت کند، نتیجه این میشود که بنگاههای تولیدی الان با بحران کارکنان ماهر روبهرو هستند
مومنی افزود: سال 1911 «ژوزف شومپیتر» اقتصاددان و دولتمرد آلمانی میگوید کسی که میخواهد تمدنسازی کند باید سراغ صرفه مقیاس برود. حکومتگران گرامی ما ولی این انحصار وحشتناک در توزیع نقدینگی برایشان مسأله نیست و تا تولیدکننده میخواهد جان بگیرد، میگویند انحصار ایجاد کرده و میخواهند گردنش را بزنند. در این زمینه «احمد سیف» بحثی تاریخی مطرح کرده که بدون استثنا، گردن زدن تولید صنعتی در ایران یکسرش به قدرتهای خارجی برمیگردد و یکسر آن به حکومت نالایق و متحدهای فاسد اعم از رانتخورها، رباخورها و دلالها مربوط میشود.
شرافتمندانه مشکل فساد را حل کنید
مومنی در ادامه این نشست اظهار کرد: درخواست من از آقایان این است که شرافتمندانه، مشکل فساد را در مملکت در اولویت بگذارید. چگونه یک برنامه میانمدت مینویسید و یک کلمه حرف راجع به فساد و ضرورت کنترلش وجود ندارد! حکومت باید متوجه شود که بحران صرفه مقیاس، کانون اصلی همه بحرانهای موجود در ایران در حیطه اقتصاد و توسعه است و با جهل و فساد، با وابستگیهای ذلتآور، با فلاکت، با انحطاط و شدتگیری عقبماندگی پیوند دارد. راهحل هم این نیست که آمارها را شکنجه بدهید تا نشان دهید موفق بودهاید. باید راهحل اصولی در پیش بگیریم نه اینکه در چارچوب مناسبات سوداگرانه و دلالمحور، این سوداگران خلق تقاضا کنند تا وقتی تولید داخل نتواند پاسخگو باشد بازار در بیثباتی و ناپایداری بیافتد.
روزانه 6هزار میلیارد تومان در ایران پول خلق میشود که 70درصد آن نصیب 0.8درصد از جمعیت میشود. یعنی نابرابریها ناشی از سلطه ربا و آقایی پول در ایران قابل مقایسه با هیچ عامل نابرابریساز دیگری نیست
وی افزود: دادههای رسماً انتشاریافته اجتماعی ما آنقدر فاجعهآمیز است که آن را طبقهبندی کردهاند در حالیکه این کار فقط پاک کردن صورت مساله است. بگذارید اشکالهای جامعه برملا شود تا انرژیها را روی حل اصولی آن بگذاریم.
صنعت نساجی کشور نابود شده است
استاد اقتصاد علامه در بخش دیگری از سخنان خود گفت: سهم نساجی در اشتغال صنعتی در ایران در سال 1370 حدود 31 درصد بود که الان به زیر 5درصد رسیده است. مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی میگوید اگر نساجی را تقویت کنید به صورت متوسط 3 تا 7 برابر معدنیها با میزان معین صادرات، ارز میآورد. با تقویت نساجی و مکمل آن یعنی پوشاک، ارزآوری این صنعت 15 برابر معدنیها میشود. حتی نفع ملی هم اگر بخواهد در نظر گرفته شود ما باید این شیوه حکمرانی رانت محور و فساد زا و نابرابرساز را کنار بگذاریم و آن دریچه نجات بخش یعنی دریچه ایجاد یک حساسیت بنیادی نسبت به تمدن ساز بودن صرفه مقیاس است را باز کنیم.
مومنی افزود: در مقابل معدنیها جزو آلودهکنندهترین صنایع هستند و در بحران محیطزیست و آب نقش مهمی ایفا میکنند. اما این بحث را که واحدهای معدنی در کمآبترین استانهای کشور مستقر شدهاند را رها کردهاند و بر سر بخش کشاورزی فریاد میکشند. آمارهای دستکاری شده و دروغ درباره میزان مصرف آب کشاورزی مطرح میکنند تا معلوم نشود که نزدیک به یکسوم آب در شهرهای ایران به خاطر پوسیدگیهای لولههای انتقال آب، هرز میرود. کسی نمیگوید در کشاورزی، سیستم غرقآبی انحطاطآور است در حالیکه تمدن ایرانی بنیانگذار سیستم آبیاری کوزهای بوده که در صرفهجویی آب بینظیر است. کسی نمیگوید که آموزش دهیم تا کارایی و بهرهوری کشاورزی بالاتر برود. فقط دشنام میدهند تا رانتیمعدنیها در امان باشند. گزارش ملی محیط زیست با عدد و رقم نشان میدهد که به ازای هر یک مترمکعب آبی که به معدنیها میدهند ابعاد وحشتناکی از رانت توزیع میشود. وقتی میگوییم چرا این همه توجه میکنید، میگویند اینها ارزآور هستند!
وی گفت: در گزارش مربوط به سال 98 آمده که نرخ رشد اقتصادی 7.6-درصد بوده در حالیکه رشد صنایع 16.6-درصد شده. هر جای جهان اختلال ایجاد میشود بنیه تولید فناورانه جورکشی میکند و مشکلات را برطرف میکند اما ببینید پشت کردن به صرفه مقیاس و تولیدمحوری و رو کردن به رانت، ربا و فساد با صنعت و توان تولید ما چه کرده است.
استاد دانشگاه علامه در پایان تاکید کرد: امیدوارم متوجه شوند که در غیاب یک تولید فناورانه مبتنی بر صرفه مقیاس، روی آسایش و امنیت در ایران نخواهیم دید. باید حکومتگران متوجه شوند و قبل از مرگ سهراب، نوشداروها را برسانند وگرنه خیلیخیلی زیان خواهیم دید. سقوط بنیه تولیدی بزرگترین تهدید امنیت ملی در طول تاریخ بشر بوده و هر قدر که به زمان جدید نزدیکتر میشویم ضریب این مساله افزایش مییابد.
دیدگاه تان را بنویسید