نسرین هزاره مقدم

در روزهای میانی مرداد ماه، گرانی نان در کشور رسمیت یافت و تقریباً تایید شد. این موج از سوم مرداد از خراسان رضوی به راه افتاد و شانزدهم مرداد ماه اعلام شد که در مشهد نان بربری در یک هفته اخیر ۴۳درصد افزایش قیمت داشته و تا پایان مرداد افزایش قیمت‌ها برای سایر استان‌ها ازجمله تهران هم اعمال خواهد شد.

تا امروز گرانی نان حداقل در 10 استان کشور اجرایی شده است. میزان افزایش قیمت هر قرص نان، بسته به نوع آن از ۳۰ تا بیش از ۴۰درصد بوده و اختیار تصمیم‌گیری در مورد آن، به عهده استان‌ها گذاشته شده است.

موضوع گرانی نان در روزهای اخیر با سیلی از انتقادات مواجه شد. برخی به وعده‌های دولت در ابتدای سال ارجاع می‌دهند که قرار بود چیزی گران نشود و برخی می‌گویند این گرانی مقدمه شوک‌های تورمی دیگر خواهد بود. این انتقادات در حالی مطرح شده که گرانی قوت غالب مردم با اصطلاح «اصلاح قیمت» به سرتیتر رسانه‌ها آمده است. در این بین دولت معتقد است قیمت نان واقعی‌سازی و اصلاح شده اما گرانی ۴۰درصدی اصلی‌ترین مولفه خوراکی فرودستان، نتیجه‌ای ندارد جز اینکه سفره‌های دهک‌های فرودست بازهم خالی‌تر می‌شود.

تا امروز گرانی نان، به آهستگی در سراسر کشور فراگیر شده است. یکی دیگر از استدلالات دولت و در سطح محلی مسئولان استانی برای این شوک‌درمانی، به مساله دستمزد کارگران نانوایی‌ها برمی‌گردد. این افراد می‌گویند چون کارفرمایان خباز با قیمت‌های قبلی سود چندانی نمی‌بردند، با آن نرخ‌نامه‌ها امکان افزایش دستمزد کارگران نانوایی ها وجود نداشت.

بلواسی: وقتی آرد و نان یک‌ شبه گران می‌شود، هزینه‌های زندگی کارگران افزایش می‌یابد. کارگران خباز هم جزو کارگران هستند و اتفاقاً از لایه‌های فرودست این طبقه به شمار می‌آیند

این استدلال‌ها البته پذیرفتنی نیست چون براساس قوانین بالادستی و به طور مشخص قانون کار، دستمزد تمام کارگران شاغل باید براساس نرخ تورم و سبد هزینه‌های حداقلی زندگی افزایش یابد و هیچ کجای هیچ قانونی نیامده که افزایش مزد کارگر بسته به قیمت فروش محصول باشد. فروش محصولات و تولیدات و میزان سودآوری کارفرما اساساً ارتباطی با دستمزد کارگران ندارد اما در دهه‌های اخیر و براساس یک رویه عرفی غیرقانونی، افزایش حقوق کارگران خباز به قیمت نان و افزایش این قیمت گره خورده است. بعد از هر بار گرانی نان، پیمان‌های دسته‌جمعی سه‌جانبه میان کارفرمایان هر شهر و استان، نمایندگان دولت و نمایندگان کارگران منعقد و مزد کارگران افزایش می‌‌یابد.

مخالفت   کارگران  خباز با   افزایش   قیمت   نان

طبق عرف جاری، برای اینکه کارگران خباز بتوانند از افزایش مزد سالیانه برخوردار شوند باید هر سال نان ۳۰ تا ۵۰درصد گران شود و باید هزینه‌های اولیه و بسیار ساده زندگی مردم بیشتر شود تا کارگران خباز افزایش مزد داشته باشند. این در حالی‌ست که کارگران خباز هم جزو همین مردم و متعلق به پایین‌ترین دهک‌های درآمدی هستند و از گرانی نان و افزایش هزینه‌های زندگی متضرر می‌شوند.

«علیرضا دامرودی» دبیر انجمن صنفی کارگران خباز سبزوار و استان خراسان رضوی معتقد است که این شیوه تناسبی با قانون ندارد و باید تغییر کند.

دامرودی با بیان اینکه «ما کارگران خباز راضی به افزایش قیمت نان نیستیم»، می‌گوید: متاسفانه افزایش دستمزد کارگران بستگی به افزایش قیمت نان دارد. این روالی‌ست که سال‌هاست در همه شهرهای کشور پیاده می‌شود. وقتی دولت نه از کارگر نانوا و نه از کارفرمای نانوا حمایت نمی‌کند، اوضاع نابه‌سامان ادامه خواهد داشت. اگر دولت حمایت کند، هم وضعیت نانوایی‌ها خوب می‌شود و هم وضعیت کارگران نانوا.

دامرودی: ما کارگران خباز هم راضی به افزایش قیمت نان نیستیم. متاسفانه افزایش دستمزد کارگران بستگی به افزایش قیمت نان دارد و این روالی‌ست که سال‌هاست در همه شهرهای کشور پیاده می‌شود

سوم مرداد نان در خراسان رضوی گران شد. دامرودی می‌گوید در سبزوار سه چهار روز است برای افزایش دستمزد کارگران خباز با اتحادیه کارفرمایان در محل اداره کار توافق شده و براساس این توافق سه‌جانبه، دستمزد کارگران خباز سبزوار برای چانه‌گیر و کارگر نان‌درآر، ۳۵درصد و برای شاطر ۴۰درصد افزایش یافته است.

دبیر کانون انجمن صنفی کارگران خباز سبزوار، معتقد است که افزایش دستمزد کارگران تناسبی با نرخ تورم ندارد. اجاره‌خانه‌ها در این یک سال بیش از 100درصد گران شده اما کارگران نانوایی بعد از مدت‌ها فریز مزدی، توانسته‌اند ۳۵ تا ۴۰درصد افزایش مزد به دست آورند آن هم بعد از گرانی ۴۰ و چند درصدی نان.

او تاکید می‌کند که با این افزایش دستمزد، وقتی تورم در حال پیشتازی‌ست، مشکلات معیشتی برطرف نمی‌شود. دامرودی می‌گوید: مشکلات شغلی کارگران خباز همچنان پابرجاست و هنوز بیشتر مشاغل این گروه در زمره مشاغل سخت و زیان‌آور شناخته نمی‌شود و کارگران بعد از 20 سال کار سخت نمی‌توانند بازنشست شوند. حتی در شهرستانی مثل سبزوار کمیته‌های سخت و زیان‌آور برگزار نمی‌شود تا در مورد سرنوشت کارگران تصمیم‌گیری شود. چطور کارگر انگیزه داشته باشد در اوج گرمای تابستان، روزی ۸ تا 10 ساعت پای تنور داغ بایستد؟ کارگران به سختی با این شرایط زندگی می‌کنند. درواقع پای تنور می‌سوزند و می‌سازند.

«عبدالله بلواسی» فعال صنفی کارگران خباز مریوان نیز از منتقدان افزایش قیمت نان است و می‌گوید: مزد کارگر باید بدون توجه به سود واحد تولیدی و سودآوری کارفرما براساس تورم واقعی و سبد معیشت زیاد شود. کارگران خباز با افزایش قیمت نان موافق نیستند و اینکه دستمزد کارگران را به گرانی نان گره زده‌اند،

غیرقانونی‌ست.

بلواسی این شیوه از برخورد با مقوله دستمزد کارگران را یک رویکرد غیرقانونی و تعدیلی می‌داند و تاکید می‌کند: وقتی آرد و نان یک‌ شبه گران می‌شود، هزینه‌های زندگی کارگران افزایش می‌یابد. کارگران خباز هم جزو کارگران هستند و اتفاقاً از لایه‌های فرودست این طبقه به شمار می‌آیند.

به گفته او، مزد کارگران باید ابتدای سال و براساس چانه‌زنی تشکل‌های مستقل تعیین شود. چرا کاسه کوزه‌ها‌ی ناتوانی اقتصاد بر سر کارگر شکسته می‌شود؟ هیچ دیواری کوتاه‌تر از کارگر نیست؟!

واقعیت این است که هیچ دیواری کوتاه‌تر از دیوار فروریخته کارگران یافت نمی‌شود. بار گرانی‌ها بر دوش کارگر است، بار بحران صندوق‌ها بر دوش کارگر است، بار مالیات‌ها هم بر دوش کارگر است و... این بار هم دولت می‌خواهد با قضیه گرانی نان، ساده و جزئی برخورد کند اما باید پذیرفت که دود این گرانی باز هم به چشم کارگر می‌رود؛ حتی همان کارگر خبازی که روزی 10 ساعت در گرمای ۵۰ درجه، مقابل تنور نانوایی، چانه می‌گیرد و نان مقابل بندگان

خدا می‌گذارد.