مومنی: تبدیل تولید به رانت، ضداشتغالزایی و مولد فقر و فلاکت است
استاد اقتصاد دانشگاه علامه میگوید: بحرانهای چندلایه و چندبعدی در اقتصاد سیاسی ایران، محصول پیوندهای مشکوک بین گروههای رانتجوی فاسد داخلی و فرصتطلبان خارجی است.
فرشاد مومنی در گفتوگو با جماران تصریح کرد: این اتحاد میخواهد اقتصاد سیاسی ایران مبتنی بر جهل، فساد، وابستگی ذلتآور به دنیای خارج و بیثباتی سیستمی باشد. مسئولان ذینفع در بروز این فجایع نیز درباره تکالیف و مسئولیتهایشان، سکوت میکنند و نمیگویند این نقد را به عملکرد و جهتگیریهای خود وارد میدانند یا خیر.
این استاد دانشگاه با ارائه پیشنهادی برای حل مشکل تورم دورقمی و رشد تولید کشور، گفت: باید یک بازنگری بنیادین و بازآرایی صنایع کشور با منطق صرفه مقیاس شکل بگیرد. نقطه پیوند جهل، فساد، فلاکت و پنهانکاری مساله صرفه مقیاس است. اگر چنین اتفاقی رخ داد، بخشی از مشروعیت از دست رفته سیستم با آثاری که از خلق امید، رفاه و اشتغال سراغ داریم، ترمیم میشود. امیدواریم این بار از موضع بقای خود و اجتناب از رویههای منحط در برخورد با مردم راهی برای نجات کشور پدیدار کنند بنابراین باید از دولت و مجلس بخواهیم امسال فقط روی این جنبه تمرکز کنند تا ببینند میتوان با محور قرار دادن علم موجب اعتلا شد.
مومنی با اشاره به دادههای برخی دستگاههای رسمی کشور گفت: وقتی یک وزارتخانه مسئول در حوزه اقتصاد، فقط مجوز میدهد اما کاری به کیفیت، قیمت، میزان ارزبری، میزان وابستگی فناورانه، میزان نیاز داخلی و پتانسیلهای رقابت محصول آن ندارد، نمیتواند کشور را نجات دهد. ما با یک اضافه هزینه وحشتناک روبهرو هستیم و کاملا مشخص است دلالت اصلی مساله، پیدا کردن سهمیههای رانتی است. هرچند تمام واحدهای صنعتی دارای مجوز، لزوما در حال تولید نیستند اما از سهمیههایی برخوردارند که وزارتخانههای کشاورزی و صمت باید به این رویه شترمرغی رسیدگی و واحدهای زنده و مرده را از هم تفکیک کنند. عمل نکردن به این توصیه، بنیه تولید ایران را به انحطاط میکشاند، واردات را به شکل مشکوکی افزایش میدهد و فرصتهای شغلی را تقدیم بیگانگان میکند.
وی با طرح این پرسش که چرا وزارتخانههای اقتصادی ما به جای تمرکز روی رفع نقایص زنجیره تولید، چشم بسته به نام توریع مجوز، بستر توزیع رانت و تشدید وابستگی را مهیا میکنند؟ گفت: براساس دادههای گمرک ایران در 20 ساله گذشته 14 میلیارد دلار کنجاله سویا برای تولید مرغ وارد شده است. چرا برای زنجیره تولید بومی مرغ در ایران برنامهریزی نمیشود؟ این فقط یک نمونه برای همه رشته فعالیتهای تولیدی در ایران است که در چارچوب بازارگرایی مبتذل به محملی برای کسب رانت تبدیل شدهاند. باید بپرسیم شما که این کار را با عنوان انحصارزدایی میکنید، نمیشود بعد از 30سال استمرار خطای فاحش و مشکوک ضدتوسعهای، بگویید ثمره این انحصارزدایی چه بوده است؟ چرا نمیگویید ادامه روند بحران صرفه مقیاس و ساقط کردن توان رقابت ایران به کجا ختم خواهد شد؟
مومنی در پایان گفت: در حالیکه فولاد و پتروشیمی جزو آببرترین رشتههای فعالیت هستند، به طرز جنونآمیزی مجوز برای احداث آنها در مناطقی با حادترین وضعیت منابع آب صادر میشود. 1535 شرکت در حوزه تولید انواع فولاد مجوز دارند که 917 واحد آن فعال هستند و 240 واحد از این واحدها در اصفهان مستقر هستند. تبدیل کردن تولید به محملی برای رانت میتواند فجایعی بزرگتر ایجاد کند. گزارشهای رسمی میگوید از طریق دامن زدن به تولید رانتی امثال فولاد و پتروشیمی، غیر از همه بحرانهای محیط زیستی، یک سقوط 50درصدی بنیه تولید صنعتی کشور از نظرها پنهان مانده است. در حالیکه سهم صنایع رانتی - معدنی از حدود 30درصد در سال 1370 به بالغ بر 70درصد در سالهای 1395 به بعد رشد داشته، صنایع نساجی از سهم ارزش افزوده 25.5درصدی به 5درصد در سال 1401 رسیده است. چیزی حدود 23درصد کل اشتغال صنعتی ایران در صنایع نساجی بوده است. از طریق این صنعتزدایی وحشتناک، ما هم وابستگی را تشدید کردهایم و هم نسبت به قاچاق غیرحساس شدهایم. براساس دادههای رسمی ارزش هر کیلو محصول صادراتی پتروشیمی و میعانات گازی 0.4 دلار و این رقم برای صنایع معدنی 0.3 دلار است در حالیکه در همین سال در صنعت نساجی 2 دلار و در صنعت پوشاک 6 دلار بوده است. در صورتیکه پیشنهاد مطرح شده مورد قبول واقع شود، میشود علم را جایگزین جهل و کوتولهپروری کرد.
دیدگاه تان را بنویسید