قیاس معالفارق میان کارگر ایرانی و همتای فرانسوی؛ گیلانینژاد: افزایش سن امید به زندگی، بهانهای برای فشار به کارگران شده است
مدیران صندوقهای بازنشستگی و به طور خاص، تامین اجتماعی بارها اعلام کردهاند که چنانچه اصلاحاتی در صندوق بازنشستگی اتفاق نیفتاد، این صندوق دچار بحران شده و برای اجرای تعهدات خود در آینده با مشکل مواجه خواهد شد.
این افراد افزایش سن امید به زندگی و تعداد مستمریبگیران و در مقابل کاهش ورودیهای صندوقها را تهدیدی برای صندوقهای بازنشستگی میدانند و برای حل این بحران به دنبال افزایش سن بازنشستگی هستند.
«مازیار گیلانینژاد» فعال کارگری در انتقاد از تأکید دولت و تأمین اجتماعی بر افزایش سن بازنشستگی به ایلنا گفت: طرفداران افزایش سن بازنشستگی، افزایش سن امید به زندگی را مهمترین دلیل ضرورت انجام این کار میدانند که این تصمیم محل مناقشه بسیار دارد. اولین نکته این است که این آمار، سراسری است و معیارهای متفاوتی را دربرمیگیرد بنابراین نمیتوان افزایش سن امید به زندگی را مساوی با افزایش سن امید به زندگی کارگران دانست. اگر قرار است این مؤلفه مدنظر قرار بگیرد باید سن امید به زندگی را در طبقه کارگر اندازه گرفت و بعد به سراغ تصمیمگیری بر مبنای آن رفت.
گیلانینژاد گفت: تأمین اجتماعی باید آمار دقیقی در این مورد ارائه بدهد و بگوید که افراد بعد از بازنشستگی چند سال عمر میکنند؟ با توجه به دشواری زندگی کارگران به نظر نمیرسد سن امید به زندگی در این طبقه تغییر محسوسی داشته باشد.
این فعل کارگری به حوادث بالای کار در کشور اشاره کرد و گفت: همچنین در آماری که در مورد افزایش سن امید به زندگی ارائه میدهند، میزان بالای حوادث کار لحاظ نشده است. طبق آمار رسمی طی یک سال حداقل ۷۰۰ تا ۸۰۰ مورد حادثه کار منجر به مرگ داریم یعنی در روز دو کارگر بر اثر حادثه کار میمیرند.
وی افزود: تأمین اجتماعی همچنین باید آماری از میانگین عمر کارگران سخت و زیانآور ارائه بدهد و بگوید این کارگران بعد از بازنشستگی چند سال عمر میکنند؟ کارگران مشاغل سخت و زیانآور به دلیل فضای کار بسیار نامناسب اگر به بازنشستگی برسند، با انواع و اقسام بیماریها طرف هستند و خیلی از آنها عمر چندانی ندارند.
گیلانینژاد تأکید کرد: در کنار این مشکلات باید به وضعیت کارگران قرارداد موقت، پروژهای، شرکتی و سفیدامضا اشاره کرد. از آنجا که دست کارفرمایان برای ناقص رد کردن بیمه کارگران باز است و کارگران هم نمیتوانند اعتراض کنند، در نتیجه خیلی از کارگران حتی تا ۶۰ سالگی هم سابقه بیمهشان تکمیل نمیشود.
وی گفت: وزارت کار و سازمان تأمین اجتماعی نظارت درستی بر وضعیت کارگاهها ندارند و با توجه به اینکه کارگران هیچ قدرتی ندارند، حقشان در طول دوران کار ضایع میشود. این وضعیت کارگران ماست و عجیب است که چگونه میتوانند کارگران کشور را با کارگران کشوری مثل فرانسه مقایسه کنند.
این فعال کارگری به حقوق پایین کارگران اشاره کرد و گفت: دستمزد کارگران در ایران به قدری پایین است که حتی نمیتوان با آن حداقلیترین نیازهای زندگی را تأمین کرد. کارگران در اینجا با حقوق کم زندگی میکنند و با حقوق کم بازنشست میشوند و حتی بعد از بازنشستگی هم برای تأمین نیازهای خود باید کار کنند.
گیلانینژاد گفت: خیلی از کارگران اضافهکار اجباری انجام میدهند. این اضافهکار چه از سر اجبار کارفرما باشد و چه جبر زندگی، در هر صورت کارگران را دچار انواع بیماری میکند. کارگری که بعد از دو شیفت کار آخر شب به خانه میرود دیگر رمقی برای حضور در کنار خانواده خود ندارد. این فعال کارگری گفت: اینها موارد بسیار مهمی است که باید به آن توجه شود. نمیتوان به صرف اینکه تأمین اجتماعی در معرض ورشکستگی است و نمیتواند به تعهدات خود پایبند باشد، فشار مضاعفی بر کارگران وارد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید