اختصاص تنها یکهفتم اعتبار مورد نیاز برای «همسانسازی» حقوقها
بازنشستگان باز هم باید ریاضت بکشند
نسرین هزاره مقدم
بار سنگین مشکلات اقتصادی بر دوش آنهایی است که دریافتی ثابت دارند، آنهایی که نمیتوانند همپای صعود قیمتها، سطح معاش خود را ارتقا دهند و مجبورند با تمام کاستیها بسازند و دم برنیاورند. در میان مزدبگیران اقتصاد، وضعیت بازنشستگان از همه بغرنجتر است. بازنشستگان نه قادر به کسب شغلی هستند و نه میتوانند منبع درآمدی برای مستمری محدود خود پیدا کنند. اما صندوقهای بازنشستگی که از آنها به عنوان «کمربند اجتماعی» و «حفاظ امنیتی» یک ملت یاد میشود، امروز در وضعیتی نیستند که بتوانند مطالبات بدیهی و برحق بازنشستگان را برآورده کنند. دولت نیز به نظر نمیرسد در تدوین بودجه حتی نیمنگاهی به این مطالبات و مشکلات داشته باشد. دولت با سیاستهای فرافکنانه، همواره برآوردهسازی خواستههای قانونی بازنشستگان را به تعویق انداخته که یکی از مهمترین این خواستهها «همسانسازی» است.
«همسانسازی» حلقه مفقوده لایحه بودجه
«همسانسازی مستمریهای بازنشستگان با شاغلان همردیف» خواسته عموم بازنشستگان کشور است. هم بازنشستگان صندوق کشوری خواستار همسانسازی هستند و هم مستمریبگیران تامین اجتماعی. در شرایطی که در همین ماههای گذشته، بازنشستگان بارها در اعتراض به عدم بهبود سطح معیشتی و اجرایی نشدن همسانسازی اعتراض کردهاند، به نظر نمیرسد که دولت این مطالبه را چندان جدی گرفته باشد. بهرغم همه این مطالبهگریها، بودجه ۹۸ باز هم به جز تامین منابع مالی برای رفع نیازمندیهای روزمره کشور، هیچیک از تعهدات اجتماعی دولت را برآورده نمیکند و بدون تردید، دستاوردی در زمینه بهبود معیشت نخواهد داشت.
بنابراین «همسانسازی» همچنان حلقه مفقوده لایحه بودجهای است که دولت برای سال ۹۸ در نظر گرفته است. نیمه آذرماه، «محمدباقر نوبخت» با حضور در فراکسیون امید مجلس از اختصاص ۲هزار میلیارد تومان در بودجه ۹۸ به منظور همسانسازی حقوق بازنشستگان خبر داد. اعتراف رئیس سازمان برنامه و بودجه به تخصیص فقط دو هزار میلیارد تومان برای همسانسازی مستمریهای بازنشستگان- که البته منظور از بازنشستگان در اینجا بدون شک فقط «بازنشستگان کشوری» است- یکی از اصلیترین ادله برای اثبات «ریاضتی بودن بودجه» است. در این بودجه بدون تردید، مزدبگیران، کارگران و بازنشستگان، هیچ جایی ندارند.
اعتباراتی که تا امروز به امر همسانسازی اختصاص یافته، حدود چهار هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان در ۲ سال اخیر است. این اعتبار صرف همسانسازی دریافتی بخشی از بازنشستگان دولت یا همان مستمریبگیران صندوق کشوری شده است. اواخر شهریور ماه سال جاری، جمشید تقیزاده، مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری در برآورد نیازمندی مالی همسانسازی بازنشستگان کشوری گفت: برای همسانسازی حقوق در بودجه ۹۸ حداقل به تخصیص ۱۵هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز است.
کارگران بازنشسته کاملا ً نادیده گرفته شدهاند
حال دولت به جای ۱۵هزار میلیارد تومان اعتبار مورد نیاز برای همسانسازی مستمری بازنشستگان کشوری، کلاً ۲هزار میلیارد تومان برای همسانسازی حقوق «تمامی بازنشستگان کشور» اختصاص داده و در واقع فقط «یکهفتم» بودجه مورد نیاز، تخصیص داده شده است. با این حساب، بازنشستگان نمیتوانند هیچ امیدی به بهبود اوضاع در سال آینده داشته باشند.
علی دهقانکیا، عضو هیات مدیره کانون بازنشستگان شهر تهران میگوید: در بودجه سال بعد، کارگران بازنشسته کاملاً نادیده گرفته شدهاند. یک ریال برای تامین اعتبار همسانسازی بازنشستگان تامین اجتماعی در نظر گرفته نشده، کما اینکه بودجه در نظر گرفته شده برای کشوریها نیز به هیچ وجه کافی نیست.
دهقانکیا: سازمان برنامه و بودجه به جز ایجاد تبعیض بین مردم و گسترش نارضایتیها، تاکنون اقدام مثبتی انجام نداده است. سال گذشته، مجلس ۷۲۰۰ میلیارد تومان برای همسانسازی حقوق کارگران بازنشسته در نظر گرفت و این بودجه مصوب شد اما دریغ از پرداخت یک ریال از این بودجه
منصور میرزایی، فرهنگی بازنشسته و از فعالان صنفی بازنشستگان کشوری نیز این بودجه را ناکافی میداند و میگوید: کاملاً مشخص است که دو هزار میلیارد تومان به هیچ وجه کافی نیست. به فرض محال اگر بخواهند این بودجه را فقط به معلمان که بخش کوچکی از بازنشستگان کشوری هستند، اختصاص دهند، باز هم کفایت نمیکند.
او ادامه میدهد: معضل مستمریهای فرهنگیان بازنشسته، یک معضل چندبعدی و پیچیده است اما دولت و نمایندگان مجلس هیچ تلاشی برای رفع این معضل صورت نمیدهند. رفع مشکلات معیشتی معلمان، ابعاد مختلف دارد. اول اینکه حقوق دریافتی یک معلم بازنشسته به شدت از یک معلم شاغل کمتر است که حل این نقیصه، نیازمند همسانسازی حقوق شاغلان و بازنشستگان فرهنگیست و دومین مساله که البته از حیث اهمیت از اولی هم اولیتر است، این است که معلمان (چه شاغل و چه بازنشسته) نسبت به باقی کارمندان دولت، دریافتی کمتری دارند. این کمبود باید با تلاش برای «یکسانسازیِ حقوق کارمندان دولت» جبران شود. حال سوال اینجاست که دولت چگونه با تخصیص فقط دو هزار میلیارد تومان برای کلیه بازنشستگان، میخواهد این مشکلات اساسی را رفع کند؟! شرایط بحرانی صندوقهای بازنشستگی و ناتوانی قریبالوقوع در برآوردهسازی مهمترین نیازمندیهای بازنشستگان، قابل کتمان نیست و مشخص نیست چرا دولت در تدوین بودجه سال بعد، این شرایط را به حساب نیاورده است. شهریورماه امسال، مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری اعلام کرده بود: برای بودجه سال آینده این صندوق حتما باید اتفاق جدید و بزرگی بیافتد و ما به عنوان مسئولان صندوق باید حضور و اثرگذاری پررنگتری در فرایند بودجهنویسی سال ۹۸ داشته باشیم.
خواسته تقیزاده، تغییر رویکرد در تدوین بودجه و تزریق پول از خزانه به صندوقهای بازنشستگی بود، امری که در بودجهنویسی سال ۹۸ باز هم محقق نشده است.
میرزایی: تا زمانی که دولت حاضر نباشد، ریاضت و انقباض را از دوش بازنشسته بردارد و به بخشهای دیگر اقتصاد منتقل کند و تا وقتی که بودجه کافی برای اجرای قانون همسانسازی در نظر گرفته نشود، نمیتوان به این بودجههای خُرد و ناکارآمد امید بست
نحوه تعامل دولت با بازنشستگان «ناکارآمد» است
منصور میرزایی، رویه حاکم بر بودجهنویسیهای سالانه و نحوه تعامل دولت با بازنشستگان را «ناکارآمد» توصیف میکند و میگوید: در سال ۱۳۸۶ مصوب شد که باید حقوق بازنشسته با شاغل یکسان باشد. مقرر شده بود که این اتفاق ظرف مدت ۵ سال رخ بدهد. الان بالای 10 سال گذشته و هنوز اختلاف فاحشی بین حقوق شاغلان و بازنشستگان وجود دارد. به تعامل دولت و نحوه تدوین بودجهها، هیچ امیدی نداریم. تا زمانی که دولت حاضر نباشد، ریاضت و انقباض را از دوش بازنشسته بردارد و به بخشهای دیگر اقتصاد منتقل کند و تا وقتی که بودجه کافی برای اجرای قانون همسانسازی در نظر گرفته نشود، نمیتوان به این بودجههای خُرد و ناکارآمد امید بست.
علی دهقانکیا، موضوع را از زاویه دیگری بررسی میکند و به دشواریهای صندوق تامین اجتماعی و خلف وعدههای بیشمار دولت در قبال این سازمان میپردازد: در بودجه سال آینده، تامین اجتماعی را اصلاً در نظر نگرفتهاند. سازمان برنامه و بودجه به جز ایجاد تبعیض بین مردم و گسترش نارضایتیها، تاکنون اقدام مثبتی انجام نداده است. سال گذشته، مجلس ۷۲۰۰ میلیارد تومان برای همسانسازی حقوق کارگران بازنشسته در نظر گرفت و این بودجه مصوب شد اما دریغ از پرداخت یک ریال از این بودجه!
توقع همسانسازی نداریم!
او ادامه میدهد: اصلا ما کارگران بازنشسته توقع نداریم دولت برای اجرای همسانسازی مستمریهای ما، بودجه در نظر بگیرد. حتی برای پرداخت بدهی ۱۸۰هزار میلیارد تومانی دولت به تامین اجتماعی نیز اعتبار در نظر نگرفتهاند. دولت، بدهیهای انباشته خود را به تامین اجتماعی بپردازد، ما توقع همسانسازی نداریم!
عضو هیات مدیره کانون بازنشستگان تهران تاکید میکند: دولت اگر بدهی خود را بپردازد، تامین اجتماعی از محل همان بدهیها قادر خواهد بود «همسانسازی» را اجرایی کند. برای بازنشستگان تامین اجتماعی وصول بدهیهای اولویت بیشتری نسبت به تزریق بودجه برای همسانسازی دارد. اگر بدهیها پرداخت نشود، نه فقط همسانسازی که همه خدمات رفاهی بازنشستگان و ازجمله پرداخت مستمریها دچار مشکل خواهد شد. آن ۷۲۰۰ میلیارد تومان هم قرار بود از محل بدهی انباشته دولت به سازمان پرداخت شود و به مصرف اجرای همسانسازی برسد.
دهقانکیا به یک مشکل اساسی دیگر ورود میکند: بدهی ۳۱هزار میلیارد تومانی تامین اجتماعی به بانک رفاه، آنهم با بهره ۳۵درصد. این بدهی نیز محصول خلف وعدههای بیشمار دولت است.
او میافزاید: همه گرفتاریهای تامین اجتماعی و کارگران بازنشسته، دولتساخته است. دولت، به عبارت دقیقتر مجموعه دولتهای پیشین تا امروز، مسئول تمامی مشکلات ما کارگران بازنشسته هستند. دولت نه تنها بدهیها را نمیپردازد بلکه برای تامین حق بیمه ۲۶ گروه خاص ازجمله رانندگان و قالیبافان، دست در جیب کارگران میکند.
اعتراضمان را به گوش مدیران سازمان بودجه خواهیم رساند
دهقانکیا با تاکید میگوید: به این مساله که مجموعه بزرگ بازنشستگان تامین اجتماعی در بودجه سال آینده دیده نشدهاند، به شدت اعتراض داریم و این اعتراض را به گوش مدیران سازمان برنامه و بودجه خواهیم رساند.
بدون تردید این بودجه ریاضتیست، اما بار این ریاضتها بر دوش چه کسانیست. بازنشستگان همه صندوقها از بانکها گرفته تا دولت و البته بازنشستگان تامین اجتماعی، از روند تقسیم بیتالمال ناراضیاند. در این بین، وضع کارگران بازنشسته به مراتب وخیمتر است؛ کارگرانی که 30سال تمام، حدود ۳۰درصد از دسترنجشان را به حساب صندوقی ریختهاند که حالا نگران آیندهاش هستند. برای کارگران بازنشسته، «همسانسازی» یک آرمان دستنیافتنیست، ایدهآلی که به این زودیها محقق نمیشود. آنها امروز نگران پرداخت مستمریهایشان هستند؛ نگران افزایش ناچیز و حداقلی که هر سال با یکی، دو ماه تاخیر، اعمال میشود، نگران بار اضافی تحمیلی دولت به سازمان تامین اجتماعی.
بیشک این بودجه تا آنجایی که ما میدانیم و تا آنجایی که مربوط به مردم است، «ریاضتی» است. دهقانکیا در مورد وجوه انقباضی بودجه ۹۸ میگوید: به ظاهر ما بازنشستگان باز هم محکوم به ریاضتکشیدن هستیم. اما مساله مهمتری هم وجود دارد؛ آیا همه ابواب جمعی دولت، همه نانخورهای ریز و درشت آن، به اندازه ما ریاضت میکشند؟ فکر نمیکنم.
دیدگاه تان را بنویسید