خوراک ارزانقیمت، سلامت مردم را نشانه رفته است
جیبهای خالی و تغییر الگوی غذایی ایرانیان
«تهدید سلامت» شوخی نیست، خطر جدیست و هشدارها تکاندهنده است. در سالهای گذشته و به خصوص ماههای اخیر، مردم تا آنجا که توانستهاند از مصرف مواد غذایی خود کاستهاند. افزایش حداقل ۵۰درصدی بهای اقلام خوراکی و تورمی که همه کارشناسان اقتصادی بر عدد ۲۵ به عنوان درصد میانگین آن تکیه دارند، «گرسنگی» و به تبع آن «فقر غذایی» را تبدیل به یک بحران جدی کرده است.
نسرین هزاره مقدم
چه بر سر سفرههای ایرانی آمده است؟ دستهای خالی کارگران چه بلایی سر زنبیلهای خرید خانوار آورده است و خالی ماندن سفرهها چقدر سلامتی مردم را تهدید میکند؟
کاستن از اقلام ضروری سبد غذایی تا آنجا پیش رفته که همه آژیرهای خطر به صدا درآمده است. شهریور ماه سال جاری، رئیس هیات مدیره اتحادیه لبنی ایران در ارتباط با کاهش شدید مصرف لبنیات هشدار داد و گفت: لبنیات در حال خارج شدن از سبد مصرف خانوارهاست.
«علی احسان ظفری» در رابطه با گران شدن لبنیات گفت: گرانی فرآوردههای لبنی ناشی از افزایش ۲ تا ۱۰ برابری قیمت مواد اولیه و هزینههای تمام شده تولید در دوماه گذشته است. به گفته وی، تداوم این روند میتواند زمینهساز بروز بیماریهای متعدد میان مردم و به خطر افتادن سلامت جمعی شود. اما این بیماریهای متعدد که به دلیل ضعف ساختار غذایی میتواند گریبانگیر مردم شود، چه مواردی را شامل میشود؟
کاهش مصرف اقلام خوراکی در شرایطی اتفاق میافتد که دستمزد به زحمت حدود 20درصد هزینههای ماهانه خانوار را پوشش میدهد. فرامرز توفیقی، رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار در رابطه با تبعات فقر غذایی به نتایج یک تحقیق بینالمللی اشاره میکند: مطالعه مهم جهانی «بار بیماریها» در سال ۲۰۱۷ با مشارکت ۳ هزار و ۶۷۶ محقق از ۱۴۶ کشور و ازجمله ۲۰۰ محقق از ایران، انجام و نتایج آن نوامبر ۲۰۱۸، در مجله معتبر بینالمللی «لنست» منتشر شده است. اگر به نتایج این تحقیق بینالمللی استناد کنیم، اثرات سوء فقر غذایی عیان میشود.
سرعت سرسامآور چند بیماری کشنده و ناتوانکننده
او به نتایج این تحقیق استناد میدهد: در این تحقیق، بیماریهای قلبی عروقی با ۲۷درصد افزایش سکته مغزی با ۱۹درصد افزایش آلزایمر با ۱۰۳درصد افزایش صدمات جادهای با ۳۱درصد کاهش بیماریهای قلبی ناشی از فشار خون بالا با ۵۵درصد افزایش، دیابت با ۷۶درصد افزایش، بیماریهای مزمن انسدادی ریوی با ۴۰درصد افزایش بیماریهای مزمن کلیوی با ۵۶درصد افزایش، اختلالهای نوزادی با ۶۰درصد کاهش، بیماریهای عفونی دستگاه تنفسی با ۰.۶درصد افزایش نواقص مادرزادی با ۵۴درصد کاهش مهمترین علل مرگ در ایران را تشکیل میدهند.
تحقیقی که توفیقی به آن ارجاع میدهد و نتایج آن در مجله «لنست» قابل رویت است، عمدهترین مشکلات سلامت ایرانیها را اینگونه برمیشمارد: اختلالهای سردرد (۱۴درصد افزایش)، کمردرد (۲۳درصد افزایش)، اختلالهای افسردگی (۲۳درصد افزایش)، اختلالهای مرتبط با مصرف مواد مخدر (۲.۶درصد افزایش) اختلالهای اضطراب (۱۰درصد افزایش)، دیابت (۷۳درصد افزایش) گردن درد (۳۰درصد افزایش) اختلالهای نوزادی (۲۳درصد افزایش)، سایر اختلالهای اسکلتی ــ عضلانی (۳۴درصد کاهش) افت شنوایی مرتبط با افزایش سن (۳۲درصد افزایش) و نابینایی و اختلالهای بینایی (۲۶درصد افزایش)، عمدهترین مشکلات سلامت و عامل بیشترین ناتوانیها در ایران است.
افزایش ۲۴درصدی فشار خون؛ عامل اصلی مرگ در ایران
عوامل خطری که علل مرگ و ناتوانی در ایران را شکل میدهند، متعدد هستند اما افزایش برخی پارامترهای سلامتی تاملبرانگیز است، ازجمله افزایش ۲۷درصدی بیماریهای قلبی و عروقی و افزایش ۱۹درصدی سکتههای مغزی.
توفیقی در ادامه تحلیل نتایج تحقیق مجله لنست میگوید: همانطور که براساس نتایج مطالعات مهم ملی و جهانی اعلام شده است فشار خون بالا در ایران، مهمترین عامل خطر مرگ و ناتوانی در ایران است. فشار خون بالا در سال ۸۶ سومین عامل خطر مرگ و ناتوانی در ایران بوده است که با افزایش ۲۴درصدی طی ۱۰ سال گذشته اکنون به رتبه نخست رسیده است. ۲۸درصد ایرانیان بالای ۱۸ سال مبتلا به فشار خون بالا هستند که سهم زنان بیشتر است. همچنین نیمی از ایرانیان بالای ۵۵ سال در معرض ابتلا به فشار خون بالا قرار دارند.
توفیقی ادامه میدهد: فشار خون بالا، طی ۲۵ سال گذشته در ایران ۳۹درصد افزایش یافته و در سال ۹۵ حدود ۴۴هزار مرگ بر اثر فشار خون بالا رخ داده است. نکته مهم دیگر آنکه ۳۳درصد مرگ و میرهای قلبی- عروقی به علت فشار خون بالا رخ میدهد و ۹۲۶هزار سال عمر ایرانیها در سال ۹۵ با ناتوانیهای ناشی از فشار خون بالا از دست رفته است.
توفیقی در ادامه میافزاید: فاجعه بزرگتر آنکه ۶.۵ میلیون ایرانی مبتلا به فشار خون بالا از ابتلای خود به این عامل خطر بیماریهای کشنده و ناتوانکننده (سکتههای قلبی سکتههای مغزی، نارساییهای مزمن کلیوی و ... ) بیاطلاع هستند. چنانچه مطالعه ۵۰هزار نفره «کوهورت گلستان» نیز نشان داده است که تنها ۱۸درصد افراد مبتلا به فشار خون بالا از بیماری خود آگاهی داشتند، تنها نیمی از مبتلایان آگاه، فشار خونشان تحت درمان بوده و از افراد تحت درمان نیز تنها ۲۶درصد فشار خونشان کنترل شده است. این مشکل بزرگ برای نظام سلامت ایران که عمدتاً ناشی از چاقی، اضافه وزن و مصرف بالای نمک است، درحالیست که به گفته معاون تحقیقات وزیر بهداشت، با کنترل فشار خون بالا و درمان آن، شاهد کاهش ۲۵درصدی سکتههای قلبی و مغزی در ایران خواهیم بود.
کاهش ۵۳۱ کیلوکالری دریافتی روزانه از سهم سبد سالم و مغذی در کنار کاهش ۸۲درصدی قدرت خرید، خانوار کارگری را برای بقا مجبور به «ارزانخری» کرده است. «ارزانخری» کلید مرگ خاموش خانوار کارگری است و عامل مهم بیماریهای متابولیک
اما پس از خطر فشار خون بالا به عنوان شایعترین عامل محرک مرگ و ناتوانی در ایران، عوامل دیگری نیز به عنوان محرکهای مرگومیر زودرس ایرانیها معرفی شدهاند: پرخوری و رژیم غذایی نامناسب و پرخطر (۲۱درصد افزایش)، قند خون بالا (۶۶درصد افزایش)، شاخص توده بدنی بالا (۴۱درصد افزایش)، مصرف تنباکو (۲۳درصد افزایش)، چربی خون بالا (۱۴درصد افزایش)، مصرف مواد مخدر (۴درصد افزایش)، آلودگی هوا (۱۸درصد افزایش) و نارساییهای مزمن کلیوی (۳۰درصد افزایش) مهمترین محرکهای علل مرگ و میر کلی و مرگهای زودرس در ایران با تغییرات افزایشی یا کاهشی گفته شده در طول ۱۰ سال گذشته هستند.
فقر؛ منشا بحرانهای سلامت ایرانیان
میخواهیم بدانیم چرا خانوارهای ایرانی دچار این بحرانهای سلامتی شدهاند؟ چرا فشار خون بالا و رژیم غذایی نامناسب تا این اندازه افزایش نشان میدهد؟ توفیقی معتقد است برای یافتن علت این مهم و کشف مقصر اصلی مرگی که در کمین خانوار ایرانی نشسته است، نیازی به رفتن راههای دور، تحقیقات گسترده و مطالعات بینالمللی نیست.
او به سبد معیشت خانوار و بخش خوراکیهای آن و افول چشمگیر کیفی و کمی اقلام این سبد اشاره میکند: با بررسی بودجه خانوار و شیب تند کاهش مصرف مواد غذایی متناسب با سبد تغذیه معرفی شده از سوی انستیتو تغذیه (به عنوان الگویی سالم) پی میبریم خانوارهای افراد مزدبگیر از سال ۱۳۹۱ تا سال ۱۳۹۶ مجبور شدهاند برای تامین نیازهای غذایی خانوار خود ۲۰۰درصد افزایش هزینه را تحمل کنند و در نتیجه، برای ادامه زندگی، سبد خود را هر روز خالیتر کردهاند ولی باز هم نتوانستهاند تعادلی بین مخارج و دریافتی خود ایجاد کنند.
خانوارهای افراد مزدبگیر از سال ۱۳۹۱ تا سال ۱۳۹۶ مجبور شدهاند برای تامین نیازهای غذایی خانوار خود ۲۰۰درصد افزایش هزینه را تحمل کنند و در نتیجه، برای ادامه زندگی، سبد خود را هر روز خالیتر کردهاند ولی باز هم نتوانستهاند تعادلی بین مخارج و دریافتی خود ایجاد کنند
«ارزانخری» کلید مرگ خاموش خانوار کارگری
اما در این بازه زمانی یعنی از سال ۱۳۹۱ تا امروز، چقدر کاهش کالری دریافتی داشتهایم؟ توفیقی در پاسخ میگوید: کاهش ۵۳۱ کیلوکالری دریافتی سرانه در هر روز. این کاهش باید منجر به سوءتغذیه، کاهش وزن و متناسب با آن کاهش آمار چاقی شود. در کنار این شاخص، دریافت غذای بیکیفیت خارج از هرم غذایی، چربی اشباع، نمک زیاد، محتویات غذایی نامتناسب با یک وعده غذای سالم به همراه بیماریهای روحی و روانی منجر به سوءهاضمه و عدم جذب صحیح شده که به همراه دریافت کالریهای مضر از غذاهای ناسالم تشدید بیماریها را در خانوارهای کارگری موجب شده است.
او تاکید میکند: کاهش ۵۳۱ کیلوکالری دریافتی روزانه از سهم سبد سالم و مغذی در کنار کاهش ۸۲درصدی قدرت خرید خانوار کارگری را برای بقا مجبور به «ارزانخری» کرده است. «ارزانخری» کلید مرگ خاموش خانوار کارگری است و عامل مهم بیماریهای متابولیکی همچون فشارخون، قند، چربی، تیروئید، آرتروز ورم اندامهای تحتانی، چربی شکمی نارسایی کبدی و....
این فعال کارگری نتایج محاسبات خود روی جداول اسنتیتو تغذیه را اینگونه جمعبندی میکند: تا پایان سال ۱۳۹۶ سرانه مصرف خانوار شهری از سبد غذایی سالم روزانه، ۵۳۱ کیلوکالری کاهش داشته و جایش را غذاهای ارزان و ناسالم گرفته است.
او چکیده تحقیقات خود را در قالب یک نمودار عینی میسازد و معتقد است خطر به شدت جدیست.
در نهایت، آیا میتوان معضل فقر غذایی را مجزا از سایر پارامترهای اقتصادی و اجتماعی بررسی کرد؟ آیا به واقع نباید پیامدهای بحرانی ارزانخری و کاهش کالریهای سالم روزانه افراد متعلق به خانوارهای فرودست را جدی گرفت؟ توفیقی دو سوال کلیدی دیگر نیز به سوالات و ابهامات ما میافزاید: آیا وقت آن نرسیده است فکری به حال معیشت کنیم و ارتباط تنگاتنگش را با حوزه خانواده جامعه دریابیم؟ آیا به راستی نباید نگرشمان را فرایندمحور کنیم؟!
دیدگاه تان را بنویسید