قرار بود آموزش رایگان باشد
زنگ آغاز مدارس، تن بعضی خانوادهها را میلرزاند
نسرین هزاره مقدم
بعد از دو سال دوری از مدرسه و آموزش به صورت مجازی، دانشآموزان مهر ماه امسال باید به مدرسه بروند و نکته اینجاست که باز شدن مدارس و هزینههای بالای آموزش و تحصیل در شرایط تورمی، بار مضاعفی بر شانههای نحیف خانوادههای کارگری میگذارد.
پول خرید کتاب و لوازمالتحریر و لباس فرم از یکسو و هزینههای سربار دیگری که حتی در مدارس دولتی به خانوادهها تحمیل میشود از سوی دیگر، روزهای پایانی شهریور را برای خانوادههای فرودست کارگری به روزهایی پر از نگرانی بدل کرده است.
سالهاست که بدون توجه به الزامات صریح اصل ۳۰ قانون اساسی، خانوادهها مجبور شدهاند بخش زیادی از هزینههای تحصیل فرزندان خود را (از لباس فرم گرفته تا کتاب درسی) از جیب بپردازند. حتی اگر کارگران، فرزند خود را در یک مدرسه دولتی ثبتنام کرده باشند، هزینههای تحصیل سال به سال افزایش یافته تا جایی که امروز برای هر فرزند محصل باید حداقل ۳ تا ۴ میلیون تومان کنار گذاشت تا بتوان او را با حداقلیترین و سادهترین اقلام راهی مدرسه کرد.
هزینههای سنگین آموزش و وسایل آموزشی
در دوران کرونا، خانوادههای کارگری و کمبضاعت در تب و تاب و نگرانی خرید تبلت و گوشی هوشمند بودند. در آن دوران بودند برخی خانوادهها که نمیتوانستند برای فرزندان محصل خود ابزار هوشمند تحصیلی فراهم کنند و در مواردی شاهد خودکشی دانشآموزان در مناطق محروم و روستایی بودیم. این «فقر آموزشی» تا آنجا پیش رفت که حتی از سوی برخی نهادها و خیرین، کمپینهای خرید تبلت و گوشی برای دانشآموزان مناطق محروم به راه افتاد اما امروز بعد از خاتمه کرونا، پدران و مادران کارگر باز دغدغه جدیدی دارند؛ هزینههای لوازمالتحریر و نرخ بالای لباس فرم و سایر اقلامی که مدارس تحمیل میکنند.
در روزهای میانی شهریور ماه، رئیس اتحادیه صنف فروشندگان نوشتافزار تهران افزایش قیمت ۲۰ تا ۳۵درصدی نوشتافزار را تایید کرد. او البته این ادعا که برای هر فرزند محصل باید بیش از یک میلیون تومان پول نوشتافزار پرداخت را مردود دانست و گفت هزینه نوشتافزار هر دانشآموز بین ۳۰۰ تا ۴۰۰هزار تومان است.
بهرغم این تکذیبیه، رسانهها در روزهای اخیر از رشد ۸ برابری قیمت اقلامی مانند جامدادی، مداد رنگی و قمقمه آب دانشآموزان خبر دادهاند. قیاس قیمت این اقلام قبل از کرونا در سال ۹۸ و امروز که مدارس بعد از گذشت دو سال حضوری شدهاند، تورم ۸۰۰درصدی را ثابت میکند. در آن زمان، یک بسته مدادرنگی قیمتی حدود ۸ تا ۱۰هزار تومان داشت اما امروز کمتر از ۶۵ یا ۷۰هزار تومان نیست! این در حالیست که برای خرید یک کولهپشتی معمولی با کیفیت متوسط باید چیزی حدود ۵۰۰هزار تومان پرداخت و برای خرید نمونههای باکیفیت باید بیش از یک یا حتی دو میلیون تومان هزینه شود.
بررسیها نشان میدهد «یک خانواده برای راهی کردن فرزند خود به مدرسه باید حداقل بین ۸۰۰هزار تا یک میلیون و ۸۰۰هزار تومان برای خرید لوازمالتحریر دست به جیب شود. البته این رقم به جز هزینه ثبتنام مدرسه، لباس فرم، هزینه سرویس، کتب درسی و کمک درسی است». یعنی برای خرید کتاب، دفتر، مداد و خودکار و مدادرنگی، کوله پشتی و جامدادی و... برای هر فرزند باید رقمی بین ۸۰۰ تا یک میلیون و ۸۰۰هزار تومان هزینه شود. اگر یک خانواده دو فرزند در خانه داشته باشند، این هزینه به بیش از ۲ میلیون تومان میرسد که البته این ارقام، هزینه سرویس، ثبتنام و خرید کتابهای درسی را دربرنمیگیرد.
هزینه هر دانشآموز؛ حداقل دو تا سه میلیون تومان
در آستانه مهر ماه، این هزینههای سنگین، خانوادههای کارگری را مستاصل کرده است. «علی» کارگر قطعهسازی در تهران است که ماهی نزدیک به ۱۱ میلیون تومان حقوق میگیرد، به عبارتی حداقلبگیر نیست و وضعش کمی به اصطلاح بهتر است. او که فقط یک فرزند محصل در خانه دارد، میگوید: بعد از پرداخت اجاره خانه و اقساط وام، فقط ۶ میلیون تومان برای هزینههای یک خانواده سه نفره باقی میماند. از این پول چطور هزینههای سنگین باز شدن مدارس را بپردازم؟
او در پاسخ به این سوال که برای فرستاندن فرزندت به مدرسه چقدر باید هزینه کنی، میگوید: برای خرید لوازمالتحریر، کیف و کتاب و لباس فرم، حداقل باید ۳ میلیون تومان بپردازم. تازه همه چیز را معمولی و ساده میخرم. سه میلیون تومان برای من واقعاً سنگین است و این پول جدای هزینههای ریز و درشتی است که مدارس دولتی به شیوههای مختلف از خانوادهها میگیرند. تازه هزینه سرویس هم هست. وقتی من با داشتن کار و درآمد 11 میلیون تومانی نمیتوانم راحت هزینههای تحصیل در بخش دولتی را فراهم کنم، خانوادههای حداقلبگیر و کمدرآمد، چه باید بکنند؟
اصل ۳۰ قانون اساسی میگوید دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد
«قدسی» زنی است سرپرست خانوار که در یکی از پاساژهای شمال غرب تهران، شاگرد مغازه است و ماهی ۴ میلیون تومان میگیرد، برای روزی 10ساعت کار مدام! او که مادر یک فرزند است و همسرش فوت کرده، میگوید: باید پدر و برادرم کمک کنند که بتوانم لوازمالتحریر و کتاب بخرم. هنوز خریدی نکردهام ولی فکر میکنم لاقل باید ۲ تا ۳ میلیون تومان برای چیزهای بسیار ساده بدهم تا فرزندم بتواند به مدرسه برود. یک ماه حقوق من میشود خرید لوازم مدرسه فرزندم!
البته خانوادههای کمدرآمد، حداقلبگیر یا بدون سرپرست بسیاری هستند که هیچ کمکی از هیچ جا به آنها نمیرسد؛ خانوادههایی که شبانهروز زحمت میکشند و نان حلال در میآورند اما دستمزدشان برای تامین هزینههای زندگی اصلاً کافی نیست. این خانوادهها این روزها از «کالایی شدن و پولی شدن آموزش» رنج میبرند و به گفته «احسان سهرابی» فعال کارگری و نماینده کارگران در شورای حفاظت فنی، اگر بازگشت به الزامات اصل ۳۰ قانون اساسی جدی گرفته نشود، با این تورم سنگین هزینههای تحصیل، موج ترک تحصیل و محرومیت آموزشی در راه خواهد بود.
رسانهها در روزهای اخیر از رشد ۸ برابری قیمت اقلامی مانند جامدادی، مداد رنگی و قمقمه آب دانشآموزان خبر دادهاند. یک بسته مدادرنگی پیش از سال 98 قیمتی حدود ۸ تا ۱۰هزار تومان داشت اما امروز کمتر از ۶۵ یا ۷۰هزار تومان نیست
اصل ۳۰ قانون اساسی به راحتی فراموش شد
سهرابی ادامه میدهد: اصل ۳۰ قانون اساسی میگوید دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد. این وسایل آموزش و پرورش رایگان، چرا فراهم نشدهاند؟ آیا وسایل رایگان آموزش به این معناست که یک خانواده کارگری برای تهیه کتاب درسی پول بپردازد یا نگران خرید لوازم تحصیلی باشد؟ به دلیل عدم پایبندی به این اصل قانونی، دانشآموزان مستعدی بوده و هستند که فقط به خاطر هزینههای سنگین تحصیل و فقر خانواده، ناخواسته منجر به ترک تحصیل میشوند.
وی از بیانضباطی بازار در آستانه مهر ماه انتقاد میکند و میگوید: ابتدا باید بازار نوشتافزار را کنترل کنند. چرا برخی از صنوف مرتبط با آموزش، خسارات تعطیلی دوران کرونا را از جیب مردمان فرودست جبران کنند؟ دستگاههای نظارتی کجا هستند که یک بسته مدادرنگی ساده را نزدیک 100هزار تومان قیمت زدهاند و از استیصال خانوادههایی که باید فرزندانشان را به مدرسه بفرستند، جیبهایشان را پر پول میکنند؟ هیچ نظارتی نیست نه در بحث بازار و فروش لوازم آموزشی و نه در مقوله هزینههای اجباری مدارس. گزارشاتی داریم از مدارسی که تاکید بر یک نوع لباس فرم خاص دارند و آن هم قصه خودش را دارد و قیمتی که در استطاعت مردم نیست.
او نسبت به هزینههای سنگین فردی و اجتماعی ترک تحصیل و پیوستن به خیل عظیم کودکان کار هشدار میدهد و میگوید: امروز کودکان کار بسیاری در مخازن زباله دیده میشوند که به دنبال یک لقمه نان در آلودگی و میکروب و بیماری هستند. حق این کودکان در این سنین، تحصیل و بازی است که متاسفانه از آن محرومند. با رها کردن آموزش در دستان بیرحم بازار، فردا این کودکان زبالهگرد، چند برابر میشوند.
آموزش، کالا نیست
براساس قانون اساسی، آموزش «کالا» نیست و وسایل آموزش و پرورش هم کالا نیستند و مشخص نیست چرا باید خانوادهها حداقل سه تا چهار میلیون تومان فقط برای آمادهسازی دانشآموزان برای ورود به مدرسه بپردازند. امروز وسایل رایگان برای تحصیل شایسته اساساً فراهم نیست، از آن دانشآموز جنوب کرمانی یا سیستانی گرفته که سر کلاس درس از فرط گرسنگی غش میکند تا آن فرزند کارگر ساده حاشیه تهران که به خاطر سنگینی هزینهها، حتی نمیتواند دیپلم بگیرد. معلوم نیست چرا هزینههای یک درس خواندن ساده، نجومی شده است؟ مگر تحصیل رایگان با تامین تمام وسایل آن، یک الزام نیست؟
دیدگاه تان را بنویسید