علیرضا محجوب:
تسهیلات بانکی در اختیار غیرمولدهاست
اقتصاد ایران در دهه ۹۰ زیر بار تحریمها شانه خالی کرد و با چالشهای عمیقی مواجه شد. با پایان کار دولت دوازدهم، مدتی است که عملکرد مسئولان در دوران تحریم، مورد انتقادات فراوانی قرار گرفته از قبیل اتلاف منابع ارزی و نادیده گرفتن استعدادهای داخلی در دوران تحریم. در دیدار دهم بهمن ماه مقام معظم رهبری با جمعی از تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی، ایشان نیز به ناکامیهای کشور در دهه ۹۰ اشاره داشتند. درباره ریشههای این ناکامیهای اقتصادی و تبعات آن بر زندگی مردم خبرگزاری ایلنا با «علیرضا محجوب» دبیرکل خانه کارگر گفتوگویی کرده است.
رهبری در دیدار با تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی از ضرورت تهیه «نقشه راه صنعت» برای مسئولان سخن گفتند. ضرورت تدوین این نقشه راه چیست و چرا تاکنون مورد غفلت قرار گرفته است؟
مقام معظم رهبری، بسیار دقیق و صریح، مشکلات حوزه صنعت را برشمردند و ضرورتها را مورد تاکید قرار دادند. ایشان تاکید داشتند که منتظر صنعت وابسته و وارداتی نباشیم. در واقع نقطه خلأ را به خوبی شناسایی کردند و به حلقه مفقوده یعنی صنایع دانشبنیان اشاره داشتند. معتقدم مسئولان دولت هم از همان ابتدای کار باید برای تهیه نقشه راه صنعت اقدام میکردند و بسته یا بستههای خود را به مجلس میفرستادند. شش ماه از عمر دولت سیزدهم گذشته و هنوز حتی یک بسته در راستای تحقق این اصل مهم اقتصادی ارائه نشده است. البته دولت در بودجه سال آینده، مقادیری را به این جهت اختصاص داده اما کافی نیست؛ یعنی نه مقدارش کافی است و نه اینکه در پشت آن راهبرد و نقشهای وجود دارد. معتقدم منظور ایشان تنها صنعت نیست و به صراحت به بخش کشاورزی هم اشاره داشتند. بنابراین بسته سیاستی اصل است؛ بستهای که مسئول جهش تولید فناورانه است.
در این دیدار به موضوع تسهیلات هم اشاره و از مسئولان خواسته شد که بانکها را موظف کنند. این دغدغه با مشکلات تولیدکنندگان در زمینه تسهیلاتگیری تا چه اندازه در هماهنگی است؟
در شناسایی وضعیت بانکها باید به این مهم توجه داشت که پس از هر موج کاهش ارزش پول، بانکها مقادیر زیادی از قدرت مالی خود را برای وامدهی و اعتبارگیری و اعتباردهی از دست میدهند. بانک مرکزی مسئول مراقبت از این وضع است. البته علت این وضعیت خود بانکها هستند که میکوشند وامها را به غیرمولدها بدهند و در این مدت عمده وامها به مصرف غیرمولدها رسیده است چون هم غیرمولدها خوب با کارمندان و مدیران بانکها مذاکره میکنند و هم بانکها از لحاظ پولی و مالی محافظهکار هستند و فکر میکنند که غیرمولد پول را سریعتر از تولیدکننده برمیگرداند. معتقدم نسخه تولید فناورانه نسخه بیبدیلی است و در هر جایی که اجرا شده با موفقیتهایی همراه بوده و کمتر کشوری در این زمینه، شکست خورده است. این برخلاف نسخه خصوصیسازی و جهانیسازی آمریکایی است. نسخه آمریکاییها هر جا که اجرا شد، شکست خورد و تنها در مواردی موفق بود اما تولید فناورانه هر جا که به صورت جدی وارد و اجرا شد، معجزه کرد.
برخی اسم بسته حمایتی که میآید، یاد پولپاشی میافتند. منظور از بسته، مقررات گردشساز و تسهیلکننده است؛ مقرراتی که دست در جیب کسی نکنند. نمیشود به مردم پولی بدهیم و با تورم، چند برابر آن را از جیبشان دربیاوریم
چین از سال ۱۹۸۳ به بعد در این مسیر گام برداشت و از سال دهم شاهد جهشهایی بود. البته جهش در چین از ۱۹۷۰ آغاز میشود اما تا سال ۱۹۸۳عملیاتی نمیشود اما از این سال شاهد عملیاتی شدن جنبههای کلی و عمومی آن هستیم. از سالهای ۱۹۹۱ و ۱۹۹۲ به بعد آرامآرام خیز بزرگی را از سمت اقتصاد چین شاهد بودیم. وقتی این خیزش به ۲۰ سالگی رسید، بزرگترین جذب سرمایه خارجی را ایجاد کرد. البته چین محتاج سرمایه خارجی نماند و در این بیش از ۳۰ سال که موفقیتهایش را آغاز کرده به بزرگترین سرمایهگذار در فرای مرزها تبدیل شده است و در بسیاری از حوزهها به پیشران سرمایهگذاری در جهان تبدیل شده است. باید در نظر داشت که مدار تولید فناورانه امروز نسبت به ۴۰ سال قبل خیلی آسان شده و راههای زیادی برای آن پیدا شده است در حالیکه چین بر سختیها غلبه کرد و در این مسیر پاگذاشت. امروز ما دیگر چین را به عنوان کارخانه جهان با ارزانترین دستمزدها نمیشناسیم. چین با جهش اقتصادی خود در دستمزدها هم جهش ایجاد کرد طوریکه نظام مزدی پویایی را برای کارگران خود راهاندازی کرده است. از این جهت جا دارد که دولت سیزدهم با گام گذاشتن در مسیر «تولید، پشتیبانی و مانعزدایی» که شعار سال ۱۴۰۰ است، تا پایان امسال، بسته سیاستی خود را برای دست یافتن به جهش تولید ارائه کند.
مقدمه جهش، تولید فناورانه و صادرات فناورانه است. البته به خاطر محدودیتهای خارجی نتوانستیم در این راه حرکت کنیم اما راه بر ما بسته نیست و صادرات فناورانه راه خودش را پیدا میکند و ما نباید نگران راه صدورش باشیم. در حال حاضر، موضوع اصلی ما محدودیت نیست. مشکل ما به خودتحریمی به جای حمایت از تولید فناورانه و علمی است یعنی میبینیم که بانک، سرمایهگذار را تحریم میکند، وزارتخانه، سرمایهگذار را تحریم میکند. منابع نمیدهند و حمایت کافی نمیکنند در حالیکه همه باید حامی تولید و در خدمت آن باشیم تا تولیدکننده کار را جلو ببرد.
۶۴درصد تقاضا در سه دهک بالای درآمدی جمع شده و اگر درآمدهای ارزی ما افزایش پیدا کند، مصرف انبوه این سه دهک، کشور را به سکوی واردات تبدیل میکند
در این دیدار به خودروسازان و تولیدکنندگان لوازم خانگی انتقاد و با اشاره به گرانی خودرو و لوازم خانگی، اشاره شد که نباید در عوض محدود کردن رقابتهای خارجی، گرانی را شاهد باشیم. این گرانیها تا چه اندازه به دلیل انحصارات این صنایع در کشور است؟
رهبری به صراحت از تولیدکنندگان لوازم خانگی و خودروسازان انتقاد کردند. اگر نگوییم جهش قیمت و باید از این گرانیها به عنوان پرش قیمت یاد کرد. باید به این پرشدهندگان متذکر شوم که این گرانیها اخلال علیه خودشان است. این کار آنها مصداق کسی است که بر سر شاخه بن میبرید. این گرانی به ضرر همین تولیدکنندگان است. صنایع به خصوص لوازم خانگی متوجه باشند که اگر بتوانند قیمتها را پایین نگه دارند، ضمانتی برای آینده خودشان ایجاد کردهاند. در نتیجه اگر روی قیمتها در سطوح پایین قرار گیرند، بهتر است تا قیمتها را حرکت دهیم. در حال حاضر بعضی قیمتها ۱۰ بار افزایش پیدا کردهاند. این نشان میدهد که سوداگرها بر اقتصاد حاکم هستند. این تولیدکنندهها بهتر است که به جای گرانی بر تولید فناورانه و صادرات فناورانه تاکید کنند. اگر راهی برای غلبه بر افزایش حجم نقدینگی و ضریب فزایندگی نقدینگی باشد، تولید فناورانه است؛ آنهم نه تولید داخلی بلکه تولید داخلی و صادراتی. تولید فناورانه مرزبردار نیست و فورا به مازاد و صادرات میرسد. همین حالا هم بعضی از این نوع محصولات مازاد هستند و صادر میشوند.
در کشاورزی، در نفت و در خدمات هم باید به این نوع تولید متصل شویم. اگر تولید در اختیار تولید فناورانه و صادرات فناورانه قرار گیرد، ارزش افزوده آن بالا میرود و در واقع حجم بالایی از ارز برای کشور به ارمغان میآورد. امروز حجم صادرات فناورانه برخی کشورها، هزار تا ۲ هزار برابر ایران است.
در این دیدار از مسئولان خواسته شد که موضوعات کشور را به رفع تحریمها گره نزنند هرچند که رهبری یادآور شدند که تحریم بلاشک موثر بوده است. رفع تحریمها تا چه اندازه راهگشا هستند و در شرایط استقرار تحریمها چگونه میتوان به تولید فناورانه دست یافت؟
قاعدتا اقتصاد ایران به بازارهای جهانی متصل است ولی ایشان این نکته را تاکید میکنند که راه ما از خارج نمیگذرد. به صراحت عنوان میکنند که راه ما از داخل عبور میکند یعنی باید در داخل تقویت شویم چرا که با برداشته شدن تحریمها، دولتیها به راه خود میروند. البته منظور ایشان این نیست که به صادرات گسترده نپیوندیم و اینکه به رابطه با جهان، احتیاج نداریم. اگر تا پیش از برداشته شدن تحریمها، نقشه راه نداشته باشیم، پس از آن مجدد به ورطه رکود تورمی و بیماری هلندی گرفتار میشویم. رکود تورمی به عنوان هرزهگرد اقتصاد، گاهی ما را به رکود و گاهی به سمت تورم حرکت میدهد و همیشه ضربه میزند. از این منظر بدون تحقق تولید فناورانه و نقشه سیاستی، اتکا به درآمدهای خارجی یعنی اتکا به دشمنان فقرا. همین حالا ۶۴درصد تقاضا در سه دهک بالای درآمدی جمع شده؛ یعنی عمده مصرف هیچ ارتباطی با دهکهای پایین درآمدی ندارد. در این شرایط اگر درآمدهای ارزی ما افزایش پیدا کند، نتیجهاش این میشود که کالاهای گرانقیمت برای مصرف این سه دهک وارد میشوند و مصرف انبوه این سه دهک، کشور را به سکوی واردات تبدیل میکند. به همین دلیل همه چیز در واردات فرومیرود و دیگر تولید فناورانهای در کار نخواهد بود. این غیرمولدها بیشترین تقاضا را برای تجارت دلالی ایجاد میکنند. در بورس هم که پا میگذارند بساط سفتهبازی و دلالی را به پا میکنند. با فروکش کردن تحریمها هم تقاضای این سه دهک از بین نمیرود.
پیش از انقلاب که برنامههای عمرانی ۷ساله را مینوشتند، کارشناسان دانشگاه آمریکایی هاروارد به ایران آمدند. امریکاییها همان زمان به صراحت گفتند که رقیب صنعت در ایران دلالی است؛ آن هم دلالی در زمین و مسکن. برای اینکه سودهای بدون کار و بدون ریسکی در آنها پنهان است. به هر صورت این سه دهک درآمدی پس از برداشته شدن تحریمها به مولد فرهیخته پیگیر تولید فناورانه تبدیل نمیشوند. ایشان تصریح میکنند که تصور نکنید اگر تحریم حل شد مشکل اقتصاد هم حل میشود. به هر شکل، در این دوره که نیازمند ثبات هستیم تا وضع شاخصهای اقتصادی خود را بهبود ببخشیم، بیش از همیشه اقتصاد آماده پذیرش تولید فناورانه است و باید از این شرایط برای جلو بردن تولید و نیروی مولد و حرکت مولد استفاده کنیم.
رهبری در این دیدار با اشاره به فاصله بین رشد نقدینگی در کشور و رشد تولید ناخالص ملی سوال کردند که چرا باید اعتبارات بهگونهای مصرف شود که به این انبوه نقدینگی بیانجامد و در رشد تولید کشور تأثیری نداشته باشد؟ فاصله بین نقدینگی و رشد اقتصادی، تا چه اندازه ناشی از انحراف در پرداخت منابع بانکی بوده است؟
در حال حاضر محاسبات مربوط به تورم، نقدینگی و رابطه آنها با تولید ناخالص داخلی به مانند گذشته انجام نمیشود. «عباس شاکری» در کتاب «مقدمهای بر اقتصاد ایران» این رابطه را توضیح دادهاند. در گذشته تورم و نقدینگی را با یکدیگر جمع میزدیم و نتیجه میگرفتیم که تورم، معلول نقدینگی است. امروز اقتصاددانها این را نمیگویند و میگویند این تورم میتواند علیه نقدینگی باشد؛ آن هم زمانی که جمع نرخ رشد تولید ناخالص داخلی به اضافه تورم بیشتر از حجم نقدینگی باشد. به عبارتی تورمی که زاییده نقدینگی دانسته شده است و آن را بد میدانیم اگر با نرخ رشد جمع زده شود و حاصلش بیشتر از حجم نقدینگی باشد، در این صورت تورم را در بلندمدت متوقف میکند به خصوص اینکه ارزشافزوده ناشی از تولید فناورانه بر آن قرار گیرد. در این صورت، ارزش افزودهای که ایجاد شده به اقتصاد تعادل میبخشد. این نکتهای است که منابع اقتصادی جدید حالا چه داخلی و چه خارجی به آن اشاره میکنند.
در این مقطع که تحریمها پابرجا هستند، اگر بخواهیم از دولت در مورد اقدامات شش ماههاش پاسخ بخواهیم، باید از بابت چه رفتاری، متوقع باشیم و در باب آن طرح پرسش کنیم؟
دولت باید در این مدت بستههای متعدد حاوی راهبرد ارائه میکرد. ما حتی ندیدیم یک بسته ارائه شود. منظور از بسته حمایتی هم پولپاشی نیست. برخی اسم بسته حمایتی که میآید، یاد پولپاشی میافتند و میپرسند چقدر پول باید در بسته بگذاریم؟ منظور از بسته مقررات گردشساز و تسهیلکننده است؛ مقرراتی که دست در جیب کسی نکنند. اساسا دست مقررات نباید در جیب مردم باشد. نمیشود به مردم پولی بدهیم و با تورم، چند برابر آن را از جیبشان دربیاوریم. به همین دلیل من با بستههای پولی، حمایت پولی و پولپاشی مخالفم. به جای این حرفها، دستگاهها باید میدان عمل را باز کنند، سند و برنامه بیاورند.اقتصاد، تعادل میخواهد و دولت عامل تعادلبخشی است. تعادل سختترین کاری است که باید انجام شود اما این تعادل ابدا با پولپاشی ایجاد نمیشود. پولپاشی زمانی جواب میدهد که با یک مشکل سخت مواجه شده باشیم ماننند سیل و زلزله یا یک شرایط اضطراری در صنعت. پولپاشی خارج از این چارچوب، بدترین نوع یارانه است. از طرفی هنوز در حوزه کشاورزی یک بسته «تولید زمین» نداریم. زمین مناسب کشاورزی باید دارای خاک مناسب باشد. شاید اگر بتوانیم خاک را حفظ کنیم، مصرف آب هم خیلی بالا نرود، این یعنی احیای زمین. فرانسویها پس از جنگ جهانی دوم تا به حال با اینکه کشورشان یک چهارم ایران مساحت دارد، هنوز در حال تولید زمین هستند اما آیا از یک چهارم کشور خود که قابل کشاورزی است، استفاده کردهایم؟ به اندازه کشور فرانسه زمین داریم اما چرا روی آن کار نمیکنیم.
دیدگاه تان را بنویسید