تامین اجتماعی در دوراهی بد و بدتر
اکبر شوکت، عضو هیات امنای تامین اجتماعی
سال گذشته و هنگام برگزاری جلسات شورای عالی کار، انتظار داشتیم که مذاکرات مزدی ۱۴۰۰ اشتباهات گذشته جبران شود و مزد کارگران و مستمری بازنشستگان را که متاثر از آن است، به اندازه افزایش هزینههای زندگی، افزایش دهند.
معتقدم کارفرماها به هرحال انسانهای عاقلی هستند و در همین اجتماع زندگی میکنند و در همین شرایط تورمی، ثروتشان چند برابر شده، بنابراین باید افزایش عادلانه مزد را میپذیرفتند اما این کار را نکردند و در عوض، بلایی از سال ۹۹ به سر کارگران و تامین اجتماعی آوردند که به جای اینکه پایه حقوق افزایش یابد و حق بیمه از پایه حقوق شاغلان گرفته شود، سراغ متناسبسازی رفتند یعنی سازمان اموالش را بفروشد و همسانسازی کند. یعنی وقتی میشد پایه حقوق را بالا برد که از این پایه حقوق، سازمان حق بیمه بگیرد و مستمری را بپردازد، این راه را اجرا نکردند و در عوض اموال سازمان را فروختند تا همسانسازی اجرایی شود.
طبق آمار، در سال ۹۲ حدوداً ۸۰درصد از هزینههای سازمان تامین اجتماعی از محل حق بیمهها تامین میشد که این نرخ امسال به حدود ۶۰درصد رسیده است، این یعنی فاجعه و یعنی اینکه با سرعت به سمت یک بحران ملی حرکت میکنیم! در حال حاضر سازمان مجبور است اموال خود را بفروشد تا تعهدات خود را انجام دهد. دولت تدبیر و امید، هفت سال بدهی ما را نداد ولی سال آخر مهربان شد و گفتند ۹۰هزار میلیارد تومان به سازمان بدهید. سوال ما از دولت این است که چرا گذاشتید سال آخر. اگر قبلاً این بدهی را میدادند، سازمان میتوانست سرمایهگذاری کند و لااقل از سود سرمایهگذاریها همسانسازی را اجرا کند. حالا پولی که باید برود در حوزه سرمایهگذاری میرود برای همسانسازی. معتقدم دولت سازمان تامین اجتماعی را در دوراهی بد و بدتر قرار داده است. بدتر این است که حقوق بازنشسته پایین باشد و نتواند زندگی کند و بد این است که اموال گرو نگهداشتهات را به تو بدهند تا بفروشی و خرج شکمت کنی! ما به عنوان هیات امنای تامین اجتماعی از بین بد و بدتر مجبور شدیم بد را انتخاب کنیم، در حالیکه راه عاقلانه این بود که پایه حقوق افزایش پیدا میکرد. اگر هم به اندازه سبد معیشت امکان نداشت، لااقل افزایش بن و مسکن را روی پایه حقوق میگذاشتند چون این کار شدنی بود. در آن صورت میشد از پایه حقوق، حق بیمه گرفت و درآمد سازمان افزایش مییافت. متاسفانه مسیر عاقلانه انتخاب نشد! متاسفانه وقتی هم میگوییم راه عاقلانه این بود، فوراً موضع میگیرند و اعتراض میکنند که فلانی گفت همسانسازی خوب نیست. همسانسازی خوب است اما راه عاقلانه، افزایش پایه حقوق بود که موجب افزایش درآمد سازمان و مستمری بازنشستگان میشد. همسانسازی در صورتی که دولت پول اضافهای میداد، خیلی هم خوب بود نه اینکه سازمان پول سرمایهگذاریها و اندوخته نسلهای بعدی را بردارد و خرج همسانسازی کند. این راهکار، غیرعقلانیترین راهکار برای بهبود معیشت بوده و هست.
دیدگاه تان را بنویسید