دستمزدها به گرد پای خط فقر هم نمیرسد
مخاطرات یک زندگی بسیار حداقلی، اما شرافتمندانه
نسرین هزاره مقدم
سگ «تورم» رها شده و دست و پای «دستمزد» همچنان بسته است. براساس گزارش رسمی مرکز آمار ایران، نرخ تورم نقطه به نقطه در مهرماه، هفت درصد نسبت به شهریور ماه افزایش داشت یعنی همه کالاها و خدمات در مهرماه ۷درصد گرانتر شده، در حالیکه دستمزد و مزایای مزدی کارگران ثابت مانده و وعدههای رنگارنگ ترمیم معیشت تا امروز محقق نشده است.
در اقتصاد ایران، تقریباً همه چیز بر محور نرخ دلار میچرخد. امروز دلار ۳۰هزار تومان است، فردا ۳۱هزار تومان و پسفردا معلوم نیست چه نرخی باشد. اگر بخواهند معیشت کارگران را تامین کنند، باید حقوقها را هم هفتگی و ماهانه محاسبه و تعیین کنند
براساس گزارش اخیر مرکز آمار ایران، نرخ تورم نقطهای در مهر ماه ١٣٩٩ به عدد 41.4درصد رسیده یعنی خانوارهای کشور به طور میانگین 41.4درصد بیشتر از مهر ١٣٩٨ برای خرید یک «مجموعه کالاها و خدمات یکسان» هزینه کردهاند. نرخ تورم نقطهای گروه عمده «خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات» نیز با افزایش ۹درصدی به 40.5درصد و گروه «کالاهای غیرخوراکی و خدمات» با افزایش ۶.٠درصدی به ۴١.٩درصد رسیده است. در مهرماه، نرخ تورم نقطهای برای خانوارهای شهری ۴١,٣درصد بود که نسبت به ماه قبل ۶,٨درصد افزایش داشته است. این نرخ برای خانوارهای روستایی ۴٢,٢درصد بوده که نسبت به ماه قبل ٨,١درصد افزایش داشته است.
صعود نرخ تورم رسمی در کنار افزایش سرسامآور قیمتها به خصوص در بخشهایی مانند خوراکیها، مسکن، بهداشت و حمل و نقل، سطح پوشش دستمزد کارگران را به کمترین میزان در چند سال اخیر رسانده است. با عبور سبد معاش خانوار از مرز ۸ میلیون تومان در محاسبات گروه کارگری، نرخ پوشش دستمزد کارگران و بازنشستگان حداقلبگیر، به زیر ۳۰درصد رسیده است.در این شرایط، سراغ چند تن از فعالان کارگری در بخشها و صنایع گوناگون و در استانهای مختلف رفتیم تا دریابیم نگاه کارگران به مقوله دستمزد چگونه است؟ از این فعالان، یک سوال اساسی پرسیده شد: دستمزد چقدر باید باشد تا کارگران بتوانند زندگی کنند، آن هم یک زندگی بسیار حداقلی اما شرافتمندانه؟
دستمزد باید حداقل ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان باشد
«علیرضا خرمی»، عضو شورای اسلامی کار شرکت پلیاکریل اصفهان در پاسخ به این سوال میگوید: دستمزد کارگران باید حداقل 10 تا ۱۲ میلیون تومان باشد تا بتوانند زندگی کنند. در این چند ماه و در واقع از ابتدای سال 98، هر چیزی را که تصور کنید حداقل ۱۵۰درصد گران شده، غیر از حقوق کارگر که خیلی ناعادلانه فقط چند درصد افزایش یافته است. البته باید دلار و طلا را از این معادله حدف کنیم چون این اقلام، چند صددرصد افزایش نرخ داشتهاند. کارگر درآمدش به ریال است و خرجش به دلار!
وی اضافه میکند: در چند ماه اخیر، به جز گرانی خوراکیها و لوازم خانگی، اجارهخانهها سر به فلک کشیده است. حتی در شهرستانها اجاره یک خانه مرتب و تمیز، چند میلیون تومان در هر ماه است. علاوه بر اینها، کرونا هزینههای سربار به زندگی کارگران تحمیل کرده است. هزینههای پیشگیری و بهداشت و درمان احتمالی یک طرف، هزینه آموزش مجازی و درس خواندن کودکان طرفی دیگر. اکنون هزینه گوشی هوشمند و تبلت که حداقل ۶-۷ میلیون تومان است، به هزینههای سبد معاش کارگران افزوده شده و به همین دلیل معتقدم باید دستمزد کارگران حداقل ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان باشد تا بتوانند زندگی کنند. اگر تحقیق مستقلی هم انجام شود، مشخص میشود که خط فقر حداقلی بین 10 تا ۱۲ میلیون تومان است.
دستمزدها باید هفتگی و ماهانه زیاد شود
«عبدالله بلواسی»، نماینده کارگران خباز مریوان در استان کردستان نیز در پاسخ به این سوال میگوید: حداقل دستمزد باید در شهرستانها بین ۵ تا ۶ میلیون تومان و در کلانشهرها حدود ۱۰ میلیون تومان باشد. البته این نرخها همین امروز جواب میدهد و 10 روز بعد، قابل اعتنا نیست. امروز اگر کارگر در یک شهرستان حداقل ۶ میلیون تومان هزینه زندگی داشته باشد، فردا این هزینه ممکن است ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان باشد. پس این سوال جواب ثابت یا ماندگاری ندارد بلکه باید هر روز و هر هفته عددها بهروز شوند. در شرایط فعلی اقتصاد، نمیتوان محاسبات دستمزد کارگران را برای چند ماه متوالی انجام داد. امروز حداقل دستمزد در شهرستانها نباید از ۶ میلیون تومان کمتر باشد اما فردا ۶ میلیون تومان هم بسیار کم است.
او اضافه میکند: در اقتصاد ایران، تقریباً همه چیز بر محور نرخ دلار میچرخد. امروز دلار ۳۰هزار تومان است، فردا ۳۱هزار تومان و پسفردا معلوم نیست چه نرخی باشد. اگر بخواهند معیشت کارگران را تامین کنند، باید حقوقها را هم هفتگی و ماهانه محاسبه و تعیین کنند. در چنین شرایطی، دولت مجبور است با هر راهکاری که میتواند از ترمیم ماهانه حداقل دستمزد گرفته تا دادن بن رایگان کالا یا خدمات اجتماعی رایگان، کارگران را سرپا نگه دارد.
آخرین رقم سبد معیشت که در شهریور ماه محاسبه شده، ۸ میلیون تومان است. این رقم، هم بسیار حداقلی است و هم تورم مهرماه را در نظر نگرفته، بنابراین دستمزد باید بیشتر از این رقم باشد
دستمزد باید به خط فقر 10میلیون تومانی برسد
«غلامعلی محمدی»، عضو شورای اسلامی کار گروه صنعتی انتخاب در پاسخ به سوال ما به لزوم معیار قرار گرفتن مولفه سبد معیشت خانوار اشاره میکند و میگوید: قانون کار به خوبی و به درستی میزان دستمزد کارگران را مشخص کرده و باید سبد معیشت خانوار مبنا قرار گیرد. در اسفندماه سبد معیشت حداقلی به صورت رسمی و با امضای خود دولتیها، ۴ میلیون و ۹۴۰هزار تومان تعیین شد اما در نهایت در مذاکرات مزدی، این عدد بسیار حداقلی را کنار گذاشتند و بدون توجه به آن دستمزد را فقط ۲۶درصد افزایش دادند. امروز اما خط فقر واقعی، ۹ تا ۱۰ میلیون تومان است و باید دستمزدها هم به اندازه خط فقر زیاد شود.
وی ادامه میدهد: دولتیها متاسفانه چیزی را که خودشان امضا کردند، قبول ندارند. اگر دستمزد از خط فقر پایینتر باشد، نه تنها کارگر و خانواده کارگر آسیب میبیند، بلکه تولید هم متضرر میشود. کارگر باید شب قوت لایموت داشته باشد که بتواند فردا کار کند. کارگر باید سقفی امن بالای سر داشته باشد که بتواند کار کند. باید قادر باشد هزینههای تحصیل فرزندانش را بپردازند که بتواند بیدغدغه و باکیفیت کار کند. غیر از این باشد کارگر سر کار فقط در فکر اجارهخانه و خرج تحصیل فرزندانش است. اینها چیزهایی نیست که نیاز به تحلیل اقتصادی و محاسبات عددی بغرنج داشته باشد. هر کس در این جامعه زندگی میکند، این واقعیتها را به خوبی میداند. کارگران امروز به جایی رسیدهاند که پول دندان پر کردن ندارند و دندانها را با کوچکترین خرابی میکشند تا مجبور نشوند هزینه ترمیم دندان بپردازند.
حداقل مزد باید بیشتر از ۸میلیون تومان باشد
«جمال ملا» نماینده جامعه کارگزاران مخابرات روستایی کشور که در استان آذربایجان غربی زندگی میکند؛ در پاسخ به سوال ما میگوید: آخرین رقم سبد معیشت که در شهریور ماه محاسبه شده، ۸ میلیون تومان است. این رقم، هم بسیار حداقلی است و هم تورم مهر ماه را در نظر نگرفته، بنابراین دستمزد باید بیشتر از این رقم باشد اما دریغ که حداقل مزد با همین ۸ میلیون تومان هم فاصله بسیار دارد.
وی ادامه میدهد: گروههای بسیاری از کارگران، نصف این رقم هم دستمزد نمیگیرند. برای مثال، حقوق کارگزاران مخابرات روستایی کشور با در نظر گرفتن تمام مزایای مزدی مانند سنوات و حق اولاد، به ۴ میلیون تومان هم نمیرسد و کمی بالاتر از ۳ میلیون تومان است. این یعنی دستمزد بسیار پایینتر از خط فقر در حالیکه همه میدانند با دستمزدهای زیر خط فقر اصلاً نمیتوان زندگی کرد. همه ما کارگران زیر خط فقر حقوق میگیریم و در این واویلا، کسی نمیپرسد چگونه هزینههای زندگی را با این دستمزدهای ناچیز تامین میکنید.
دیدگاه تان را بنویسید