نماینده تهران در مجلس:
دستمزد کارگران از بخور و نمیر هم کمتر است
«سهیلا جلودارزاده» نماینده تهران در مجلس و عضو فراکسیون کارگری در گفتوگوی پیش رو به بیان دیدگاههای خود در ارتباط با مطالبات و خواستههای کارگران میپردازد. جلودارزاده معتقد است مطالبهگری کارگران در عرصههای مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی میتواند نتایج مثبت عینی به وجود بیاورد. به گفته وی، کارگران امروز از بسیاری از حقوق حقه خود محروم ماندهاند و نان بخور و نمیر هم ندارند.
گفتوگو: نسرین هزاره مقدم
میدانیم که فاصله دستمزد با معاش به ۷۰درصد رسیده، امنیت شغلی در سالهای گذشته بر باد رفته، انواع قراردادهای شغلی مثل قراردادهای موقت پیمانکاری و حجمی رواج پیدا کرده و در کل کارگران، در بدترین شرایط ممکن قرار دارند. با این اوصاف، سوال اینجاست که مجالس گذشته و مجلس فعلی تا چه حد در برآورده کردن مطالبات کارگران موفق بودهاند؟
مسائل اقتصادی در کشور ما تا حد زیادی دستخوش مسائل سیاسی است. از آنجا که دولتها در همه دورهها، خودشان کارفرما و ذینفع بودهاند، همیشه این مشکلات کارگری را داشتهایم. در دهه اخیر جامعه کارگری با توجه به توسعه و رشد فساد در جامعه، لطمات جبرانناپذیری دیده است. استهلاک منابع مالی صندوقهای بیمهای کارگری که به دلیل سوءمدیریت در تامین اجتماعی و شرکتهای مربوط به شستا و بانک رفاه کارگران به وجود آمده، موجب شده که صندوق تامین اجتماعی دچار مشکلات جدی شود. عدم پرداخت بدهی دولتها به صندوق و سوءاستفادههایی که شده و همچنین تحمیل نیروهایی به صندوق تامین اجتماعی که شاید جزو نیروی کار مولد کشور نبودند ولی در یک دورهای حدود ۱.۵ میلیون نفر به صندوق تحمیل شدند که با یک حق بیمه ناچیز آمدند و بازنشسته شدند و از امکانات این صندوق استفاده کردند، همه به جامعه کارگری فشار آورده و متاسفانه نتوانستهایم این فشارها را خوب دفع کنیم چرا که در یک دورههایی فقط یک نماینده در مجلس داشتیم. در دورههایی هم دولت به قانون و مجلس توجه نمیکرده و حتی سهجانبهگرایی شکلی و صوری ایجاد میکردند که نماینده کارگر نتواند صحبت کند یا نمایندههای دستنشانده میگذاشتند اما نکات مثبتی هم بوده. مثلاً در این دوره اخیر، همسانسازی بازنشستگان را مجلس تصویب کرده و این الزام، در برنامه ششم و در بودجههای سالانه آمده اما متاسفانه هنوز اجرایی نشده است.
کسانی که گازانبری حمله میکنند و نهادهای فکر و اندیشه را مسدود و مصلوب میکنند نمیتوانیم کشور را به سمت آرامش ببرند. شرکت کارگران در انتخابات را دنباله همان مطالبهگری در واحدهایشان میدانم؛ مطالبهگری با هدف ایجاد تغییرات مثبت
در یک مساله خاص که همان عملکرد نمایندگان مجلس در همین دوره فعلی است به یک نمونه ناکام و ناتمام اشاره میکنم. در ماههای گذشته، کارگران معترض هفتتپه بعد از اعتراضات گسترده، به تهران آمدند و با اعضای کمیسیون اجتماعی و فراکسیون کارگری مجلس صحبت کردند و قرار شد مشکلشان پیگیری و گزارشی تهیه شود که آیا امکان بازگرداندن این مجتمع به دولت هست یا نه اما انگار بینتیجه ماند! هر بار که با نمایندگان تماس گرفتیم گفتند فعلاً کارفرما همراهی نمیکند و به جایی نرسیدهایم و در دست بررسی است. فکر میکنید با این شرایط، آیا کارگران اصلاً میتوانند به مجلس امیدوار باشند و آیا رهاوردی حداقل در سطح پایین و حداقلی از مجلس و نمایندگان دارند که بخواهند برای آینده امیدواری داشته باشند؟
ببینید مساله خصوصیسازی، یک قانون بوده که ابعاد مربوط به خودش را هم دارد ولی وقتی به سازمان خصوصیسازی میرود و خوب اجرا نمیشود، باعث میشود که مجلس از زاویه نظارتی به اجرا نگاه بکند. وقتی که مجلس گزارشش را داد، آن وقت قوه قضاییه هست که باید وارد شود و این عدم اجرای قانون را پیگیری کند، خاطیان را مجازات کند یا روال را متوقف کند یا حتی برگرداند. مجلس تا آنجایی که امکان داشته، از کارگرانی که در واحدهای مختلف مشکل داشتهاند، حمایت کرده یعنی واقعاً خانه این بخش از ملت بوده است. همیشه کارگران آمدهاند، در کمیسیونها حضور داشتهاند و حق و حقوقشان به انحای مختلف، به صورت نطق، به صورت تذکر یا به صورت اعتراض و مصاحبه مطرح شده ولی اینکه چقدر این حقوق محقق شده، به مجلس تنها ربط ندارد چون سه رکن حاکمیت یعنی قوای مققنه، مجریه و قضاییه باید درست عمل بکنند، به خصوص قوه قضاییه تا حق اجرا شود. ما توقعمان این است وقتی کارگری چند ماه حقوق نمیگیرد، دادستان داد این کارگر را بستاند نه اینکه وقتی کارگر داد میزند، دادش را خفه کنند که البته تا حد زیادی موثر بوده است. حتی در جلسهای که با ریاست قوه قضاییه داشتیم، مساله را مطرح کردیم که ایشان هم اعلام کردند که رسیدگی میکنند و تغییر رویه داده میشود. این مسائل اگر انجام نمیشد، دیگر چیزی از جامعه کارگری باقی نمانده بود. شما میدانید که چند بار دورخیز کردند برای گرفتن تامین اجتماعی و اینکه ببرند آن را در وزارت بهداشت ادغام کنند. تامین اجتماعی بیشترین گردش مالی نقدینگی را در کشور دارد چون همه کارگران شاغل هر ماه یکسوم حقوق خود را به این صندوق میریزند و لاجرم، درآمددارترین تشکیلات اقتصادی کشور هست. اگر همین فعالیتها نبود، هیچ چیز ازجمله تامین اجتماعی باقی نمانده بود. هجمهها بسیار زیاد بوده ولی بسیاری از این هجمهها با همکاری و تلاش خود نمایندگان کارگران تا حدود زیادی دفع شده است.
نظرتان در مورد آینده تامین اجتماعی که به گفته فعالان کارگری تا امروز حدود ۲۵۰هزار میلیارد تومان از دولت بدهی دارد و دولت این بدهی را نمیپردازد، چیست؟ دولت حاضر نیست بدهی سازمان به مراکز درمانی و مجموعههای علوم پزشکی را با بخشی از بدهی خود به سازمان تهاتر کند، یعنی ۱۳هزار میلیارد مطالبه خود را میخواهد اما ۲۵۰هزار میلیارد بدهی خود را به سازمان نمیدهد. در این شرایط، چراغ خطر برای سازمان روشن شده است. با این رویهای که در پیش گرفته شده، آینده تامین اجتماعی را چطور میبینید؟
الان تامین اجتماعی برای اینکه بتواند مستمریها را بپردازد، ماهانه از بانک قرض میگیرد، یعنی از حالت سربهسری گذشته است. باید برای این شرایط فکر اساسی شود. متاسفانه میبینیم نه تنها بدهیها را نمیپردازند، بلکه قصد دارند از حساب تامین اجتماعی برداشت هم بکنند. آخرین هجمه این بود که قصد داشتند بانک رفاه کارگران را برای فروش در بورس بگذارند و اگر این اتفاق میافتاد، بخش عظیمی از سرمایه کارگران نفله میشد و دیگر آن اکثریت را کارگران را در بانک نداشتند و نمیتواستند حتی برای رفع نیازهای سازمانی از منابع این بانک استفاده کنند.
متاسفانه ما نه یک کشور سوسیالیستی هستیم که کارگر را اهمیت بدهیم و نه یک کشور کاپیتالیستی که اصالت را به سرمایهدار بدهیم. معلوم نیست دولت کدام طرف است و چرا به وظیفه خودش که نظارت بر اجرای عدالت است، عمل نمیکند
پس قبول دارید که بحران تامین اجتماعی جدی است؟
بله، این بحران جدی است و مدتهاست که به این بحران دامن میزنند. الان سه دوره است دولتها به این فکر میکنند که سازمان و منابع آن را در اختیار بگیرند و از آن برای مقاصد خودشان استفاده کنند.
به بحث دستمزد بپردازیم. محاسبات مستقل نشان میدهد که کمینه هزینههای خانوار، ۸میلیون تومان است، خط فقر، ۵ میلیون تومان است و فاصله حداقل ۷۰درصدی بین حداقل مزد و معاش است. به نظر شما چطور باید مزد تعیین شود و دولت و کارفرماها چطور باید عمل کنند که بند دوم ماده ۴۱ اجرایی شود و وضعیت معاش کارگران بیش از این دچار سقوط و اضمحلال نشود؟
در حال حاضر بخشهای زیادی از صنایع رونق دارند و با جلوگیری از واردات و حمایتهایی که صورت میگیرد، صنایع در حال راه افتادن و بالا بردن میزان تولید هستند و حتی در خیلی جاها کارگر جدید استخدام میکنند. اینجاست که میگوییم باید براساس حق و عدالت، دستمزدها اضافه شود. چیزی که همه دنیا قبول دارند این است که به کارگر آنقدر دستمزد بدهی که نیازهای اولیه خود و خانوادهاش را برآورده کند و فردا صبح دوباره برود سر کار. حداقل حقوق یعنی سبد معیشت بخور و نمیر اما همین را هم به کارگران نمیدهند. کارگر باید با متکدی از زمین تا آسمان فاصله داشته باشد. کارگر است که کشور را میسازد و جلو میبرد و نباید محتاج باشد. بعضی وقتها میبینم که کارگران ما در شرایط خاص، واقعا نیازمند شدهاند و برای کمک گرفتن میآیند. ما بیشتر از آنها میشکنیم چون نظامی که کارگرش، به این روز بیفتد، مسلماً آن کشور در حال اضمحلال و نابودی است. ما که ادعای مسلمانی داریم، باید به حق کارگر کامل توجه کنیم و نگذاریم دستمزد کارگران به این روزگار بیفتد. اگر بنزین را لیتری سه هزار تومان کردیم، باید بخش عظیمی از آن را صرف کسانی کنیم که دارند کار میکنند، ارزش افزوده تولید میکنند و مالیات میپردازند تا بتوانند نان بخور و نمیر داشته باشند اما متاسفانه ما نه یک کشور سوسیالیستی هستیم که کارگر را و بقای کارگر را اهمیت بدهیم و نه یک کشور کاپیتالیستی که اصالت را به سرمایهدار بدهیم. اینجا معلوم نیست دولت کدام طرف است و چرا به وظیفه خودش که نظارت بر اجرای عدالت است، عمل نمیکند؟
در مورد گرانی بنزین گفتید. ادعایی که دولتیها داشتند این بود که درآمد حاصل از گرانی بنزین، کاملاً صرف مردم و فرودستان خواهد شد و به ۶۰ میلیون نفر یارانه میدهیم. فکر میکنید سیاستی که بعد از گرانی بنزین در پیش گرفتند، منجر به بازتوزیع عادلانه شد و واقعاً پول حاصل از گرانی بنزین در همین یکی، دو ماه گذشته، صرف مردم فرودست شده است؟
فکر میکنم مطرح کردن این وعدهها برای فرونشاندن اعتراضات بود. در عمل ما چیزی ندیدیم. در روزهای گذشته، در تهرانسر در مجلسی با حضور ۲۰۰ خانم کارگر و نیازمند بودم، هیچکدام از این خانمها یارانه حمایت معیشتی را دریافت نکرده بودند. نمیدانم این پول کجا هزینه میشود و به چه کسانی داده میشود. خیلیها که قبلاً تحت پوشش کمیته امداد بودند و یک وام هفت میلیونی گرفتهاند، حالا از پوشش حمایت معیشتی به خاطر همین وام خارج شدهاند. این مسالهای است که ناراحتکننده است و من که نماینده مردم هستم، احساس میکنم وعدههای زمان گران شدن بنزین فقط شعاری بود که برای فرونشاندن اعتراضات داده شد.
شما مشکلات جامعه کارگری را میبینید و با این مشکلات کاملاً آشنا هستید. در این شرایط، چه پیامی برای کارگران دارید و آنها با چه امید و انگیزهای برای رای دادن بیایند و مشارکت سیاسی کنند؟
ببینید این عالم صحنه بازیگری ماست. اگر که در این دنیا یاد نگیریم که حق را بفهمیم و برای برقراری عدالت تلاش کنیم و در این عرصه جهاد کنیم، در امتحان الهی رد میشویم. در درجه اول، باید حق را بفهمیم، بعد بایستیم و این حق را بگیریم. من برای کارگران کارخانه کیانتایر خیلی احترام قائلم، برای کارگران زیرمجموعه هفتتپه خیلی احترام قایلم و برای همه کارگرانی که مثل کارگران هپکو و جاهای دیگر که بعد فهمیدن حقیقت، ایستادند، تلاش کردند و حرف حق را زدند. چند روز پیش، کارخانه کیانتایر بودم. دیدم تولیدشان خیلی خوب شده و افزایش پیدا کرده. وقتی خاطره شبهای اعتصاب و دستگیری کارگران و آن ساعاتی که با آقای محجوب تا نیمههای شب در جاده بودیم تا اینها آزاد شوند، یادم میآید، میفهمم که این رشد امروز، حاصل همان تلاشها و پایداریهاست. در واقع، جهاد در راه حق نتیجه میدهد، همیشه نتیجه میدهد. در مورد حقوق سیاسی و اجتماعی هم به همین شکل است. متاسفانه بعضیها را میبینیم که قهر میکنند و میروند یک کنج عافیت پیدا کنند. خیلیها از ایران میروند، آنهایی هم که میمانند منفعل میشوند. به نظر من این رویه، نتیجه نمیدهد. ایستادن در راه حق هزینهبر است. مجلس صحنه پیکار سیاسی است، نه به این معنی که ما رفتارهای غلط را تایید کنیم، به این معنا که این بخشی از حق ماست. وقتی یک سیستمی هر چهار سال میتواند تغییر کند، حضور آگاهانه ما میتواند تغییرات اساسی به وجود بیاورد. ممکن است که رودست هم بخوریم در یکی یا دو دوره ولی بالاخره تغییر ایجاد میشود. یک زمانی تا اسم اصلاحات را میآوردیم فوری میگفتند نگویید اصلاحات، مگر قبلاً بد بوده که شما میخواهید خوب کنید اما الان دیگر همه میدانند که باید اصلاح شود، منتها بعضی آمدهاند و میگویند فقط ما میتوانیم اصلاح کنیم، غافل از اینکه مایی که گازانبری حمله میکنیم و نهادهای فکر و اندیشه را مسدود و مصلوب میکنیم که نمیتوانیم کشور را به سمت آرامش ببریم. در نتیجه من شرکت کارگران در انتخابات را دنباله همان مطالبهگری در واحدهایشان میدانم؛ مطالبهگری با هدف ایجاد تغییرات مثبت.
دیدگاه تان را بنویسید